English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
glomerulate U تنظیم شده در خوشههای کوچک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gleaning U خده خوشههای باقیمانده پس از
sori U خوشههای گرده گیاهی خوشه هاگی
tunes U تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
tune U تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
sight adjustment U تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tune U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tunes U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting U تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
calibration U تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
sight alinement U تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
widget U آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increments U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
sidelay U تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
pannikin U لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble U برامدگی کوچک گره کوچک
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
calibrated air speed U سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
trimsize U اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
applet U 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
small-scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage U 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
high burst ranging U تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
davit U جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
adjustment تنظیم
calibration U تنظیم
adjustments U تنظیم
regularization U تنظیم
formulation U تنظیم
timing U تنظیم
regulation U تنظیم
shaping regulating U تنظیم
set out U تنظیم
alignments U تنظیم
alignment U تنظیم
spreading U تنظیم
range adjustment U تنظیم مسافت
check gate U دریچه تنظیم
range calibration U تنظیم مسافت
cascade control U تنظیم زنجیری
range of adjustment U ناحیه تنظیم
regulator U تنظیم کننده
carburetor adjustment U تنظیم کاربراتور
cam type regulation U تنظیم بادامکی
caliper setting U تنظیم پرگار
adjustment of rools U تنظیم غلطک
adjustment of fire U تنظیم تیر
adjusting point U نقطه تنظیم
regularising U تنظیم کردن
set screw U پیچ تنظیم
set the watch U تنظیم نگهبانی
set up U تنظیم کردن
adjusability U قابلیت تنظیم
air adjustment U تنظیم هوا
rocker gear U تنظیم جاروبک
redact U تنظیم کردن
regulable U تنظیم پذیر
regularizer U تنظیم کننده
body alinement U تنظیم بدن
regulating switch U کلید تنظیم
regulating valve U سوپاپ تنظیم
setting ring U حلقه تنظیم
automatic regulation U تنظیم خودکار
rheostat regulation U تنظیم با رئوستا
make out U تنظیم کردن
pilot valve U سوپاپ تنظیم
focusing control U تنظیم تمرکز
fine setting U تنظیم میکرومتری
fine setting U تنظیم دقیق
regiment U تنظیم کردن
precision adjustment U تنظیم دقیق
regiments U تنظیم کردن
preset U پیش تنظیم
fine adjustment U تنظیم دقیق
fine adjustment U تنظیم فریف
framer U تنظیم کننده
frequency tuning U تنظیم فرکانس
hand regulation U تنظیم با دست
lineup U تنظیم کردن
line regulator U تنظیم کننده
lay down U تنظیم کردن
jack screw U پیچ تنظیم
initial adjustment U تنظیم صفر
inductive tuning U تنظیم پرمئابیلیته
inductive tuning U تنظیم القائی
indicement U تنظیم ادعانامه
checks U دریچه تنظیم
checked U دریچه تنظیم
method of drawing up U طرز تنظیم
adjust U تنظیم کردن
adjusting U تنظیم کردن
purity adjustment U تنظیم خلوص
adjusts U تنظیم کردن
check valve U شیر تنظیم
adjustment U تنظیم کردن
adjustments U تنظیم تطبیق
adjustments U تنظیم کردن
expanded contrast U تنظیم کنتراست
check U دریچه تنظیم
pressure adjustment U تنظیم فشار
pressure regulator U شیر تنظیم
electronic tuning U تنظیم الکترونی
electronic control U تنظیم الکترونیکی
depth adjustment تنظیم عمیق
crystal control U تنظیم با بلور
corrector U تنظیم کننده
range adjustment U تنظیم برد
regulation U پهنه تنظیم
to set out U تنظیم کردن
classifying U تنظیم کردن
classify U تنظیم کردن
classifies U تنظیم کردن
trigger control U تنظیم با ماشه
tunable U تنظیم پذیر
tunably U تنظیم پذیر
formulating U تنظیم کردن
tuneable U تنظیم پذیر
formulates U تنظیم کردن
formulated U تنظیم کردن
calibrate U تنظیم کردن
levelling screw U پیچ تنظیم
to draw out U تنظیم کردن
to draw up U تنظیم کردن
calibrating U تنظیم کردن
calibrates U تنظیم کردن
to make out U تنظیم کردن
calibrated U تنظیم کردن
to put in to shape U تنظیم کردن
frame U تنظیم کردن
formulate U تنظیم کردن
regularizing U تنظیم کردن
regularizes U تنظیم کردن
will adjust U تنظیم می کنم
timing U تنظیم وقت
variability U قابلیت تنظیم
indictment U تنظیم ادعانامه
indictment U تنظیم کیفرخواست
indictments U تنظیم ادعانامه
indictments U تنظیم کیفرخواست
conduction U هدایت تنظیم
alignments U تنظیم انطباق
alignments U صف بندی تنظیم
alignment U تنظیم انطباق
attend U تنظیم کردن
regularized U تنظیم کردن
regularize U تنظیم کردن
vertical adjustment U تنظیم عمودی
vertical justification U تنظیم عمودی
regularises U تنظیم کردن
voltage regulation U تنظیم ولتاژ
regularised U تنظیم کردن
tunes U تنظیم کردن
tune U تنظیم کردن
arrangements U ترتیب تنظیم
arrangement U ترتیب تنظیم
attends U تنظیم کردن
attending U تنظیم کردن
alignment U صف بندی تنظیم
thermoregulation U تنظیم حرارت
adjusted U تنظیم شده
regulates U تنظیم کردن
adjustable U تنظیم پذیر
family planning U تنظیم خانواده
regulated U تنظیم کردن
stup string U رشته تنظیم
regulating U تنظیم کردن
adjustable U قابل تنظیم
thermostatic regulation U تنظیم با دماپای
regulators U تنظیم کننده
thermoregulation U تنظیم دمایی
speed adjustment U تنظیم سرعت
regulate U تنظیم کردن
spark setting U تنظیم جرقه
erection bolts U پیچهای نصب و تنظیم
gas port U میله تنظیم گاز
framing control U پیچ تنظیم تصویر
ranging U تنظیم تیر کردن
foot screws U پیچهای تنظیم تئودولیت
flat nose plier U انبردست قابل تنظیم
gas governor U وسیله تنظیم گاز
administered price U قیمت تنظیم شده
timing U تنظیم سرعت چیزی
automation U دستگاه تنظیم خودکار
winding adjustment تنظیم سیم پیچ
field lens adjustment زمینه تنظیم لنز
spots U تنظیم تیر کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com