English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (645 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
racking U تمیز کردن شبکه توری اشغال گیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rack U توری مشبک اشغال گیر
wracks U توری مشبک اشغال گیر
wracked U توری مشبک اشغال گیر
racks U توری مشبک اشغال گیر
racked U توری مشبک اشغال گیر
networks U شبکه توری
network U شبکه توری
lattice network U شبکه توری منظم
penicillate U دارای شبکه توری فریف
inverting U معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
invert U معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
inverts U معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
local area network U کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
untenable U اشغال نشدنی غیر قابل اشغال
lan U کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند
internetwork U تعدادی شبکه متصل بهم با استفاده از bridge و roater که به کاربر یک شبکه امکان دستیابی به هر منبع در شبکه دیگر بدهد
wisps U تمیز کردن
cleanse U تمیز کردن
cleans U تمیز کردن
cleansed U تمیز کردن
wisp U تمیز کردن
cleanest U تمیز کردن
grooming U تمیز کردن
replotting U تمیز کردن
cleaned U تمیز کردن
clean U تمیز کردن
clean U تمیز کردن
do the cleaning U تمیز کردن
clean house U تمیز کردن
cleanses U تمیز کردن
tat U دارای حاشیه توری کردن
clean U تمیز کردن چیزی
cleanest U تمیز کردن چیزی
scrub U خراشیدن تمیز کردن
scrubbed U خراشیدن تمیز کردن
cleaned U تمیز کردن چیزی
pick up <idiom> U تمیز ،مرتب کردن
cleans U تمیز کردن چیزی
scrubbing U خراشیدن تمیز کردن
scrubs U خراشیدن تمیز کردن
bridge U وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridges U وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridged U وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
clean up U عمل تمیز کردن وپاک کردن تصفیه
clean-up U عمل تمیز کردن وپاک کردن تصفیه
smugness U تمیز کردن سروصورت دادن به
absterge U تمیز کردن شستشو دادن
dry clean U لباس را بابخار تمیز کردن
smug U تمیز کردن سروصورت دادن به
spruce up <idiom> U مجددا آراستن ،تمیز کردن
smugly U تمیز کردن سروصورت دادن به
tassel U پارچه برای تمیز کردن تیر
tassels U پارچه برای تمیز کردن تیر
sequential U پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX
occupying U اشغال کردن
occupies U اشغال کردن
occupy U اشغال کردن
take up U اشغال کردن
to take up U اشغال کردن
indwell U اشغال کردن
occupations U اشغال کردن
fill up U اشغال کردن
occupation U اشغال کردن
to fill up U اشغال کردن
seizes U اشغال هدف از فرصت استفاده کردن دستگیر کردن
seize U اشغال هدف از فرصت استفاده کردن دستگیر کردن
seized U اشغال هدف از فرصت استفاده کردن دستگیر کردن
mopped U چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mopping U چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mop U چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mops U چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
occupation of position U اشغال موضع کردن
scavenged U در اشغال کاوش کردن
scavenges U در اشغال کاوش کردن
scavenge U در اشغال کاوش کردن
graving dock U اسکله مخصوص تمیز کردن ویا تعمیر نمودن کشتی
preoccupies U از پیش اشغال یا تصرف کردن
preoccupying U از پیش اشغال یا تصرف کردن
preoccupy U از پیش اشغال یا تصرف کردن
I am a great believer in using natural things for cleaning. U من هوادار بزرگی در استفاده از چیزهای طبیعی برای تمیز کردن هستم.
scavenge U سپوری کردن تمیز کردن
scavenges U سپوری کردن تمیز کردن
scavenged U سپوری کردن تمیز کردن
to occupy much space U فضای زیادی را اشغال کردن زیاد جا بردن
localtalk U استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
commit no nuisance U ادرار کردن و اشغال ریختن اینجا ممنوع است
directory U روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
directories U روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
engross U جلب کردن اشغال کردن
head U دیسک مخصوص برای تمیز کردن نوک خواندن / نوشتن دیسک
go devil U لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
capturing U حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
capture U حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
captures U حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
NDIS U بین نرم افزار درایور شبکه و کارتهای آداپتور شبکه
networking U 1-سازمان شبکه . 2-اتصال دو یا چند شبکه در یک اتاق یا ساختمانهای مختلف
synchronous U . شبکه ارتباطی که در آن تمام عملیات شبکه با یک سیگنال زمان بندی کنترل میشود
dispersed intelligence U یک سیستم شبکه که در ان قدرت محاسباتی در کل شبکه کامپیوتری توزیع یا پخش شده است
Xerox Network System U پروتکل شبکه ساخت aerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه novell IPX است
wiring U جعبهای که سیم بندی شبکه یا بخشهای شبکه خاتمه می یابند و بهم وصل هستند
ODI U واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
grid convergence U تقارب نصف النهارات یا کجی شبکه انحراف شبکه
speech scrambling U نفوذ در شبکه مکالماتی دخالت در شبکه صوتی و به هم زدن ان
vacuums U جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuum U جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuumed U جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuuming U جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
faxing U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxes U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxed U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
fax U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
commoners U پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
XNS U پروتکل شبکه ساخت xerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه Novell ipx ایجاد کرده است
Internetwork Packet Exchange U پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه است
spanning tree U روش ایجاد توپولوژی شبکه که حلقهای ندارد و در صورت شکل یا خطای شبکه باعث افزونگی میشود
commonest U پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
fault U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faults U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
common U پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
faulted U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
IPX U پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه به کار می رود
CMIP U پروتکلی که به طور رسمی توسط IOS پذیرفته شده است برای انتقال افلاعات مدیریت شبکه در شبکه
alerted U پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alerts U پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alert U پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
attaching U 1-بستن یا متصل کردن 2-وصل کردن یک گره یا ورود به یک سرور در شبکه
attach U 1-بستن یا متصل کردن 2-وصل کردن یک گره یا ورود به یک سرور در شبکه
attaches U 1-بستن یا متصل کردن 2-وصل کردن یک گره یا ورود به یک سرور در شبکه
grates U باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grate U باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grated U باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grid current detection U یکسوسازی شبکه اشکارسازی جریان شبکه
nets U شبکه رادیویی تور استتار شبکه
nett U شبکه رادیویی تور استتار شبکه
net U شبکه رادیویی تور استتار شبکه
cloud lattice design U طرح ابری شبکه ای که بیشتر بصورت بندی و در فرش چین دیده می شود . زمینه معمولا زرد و شبکه ها آبی رنگ می باشد .
gateways U 1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
naming services U روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
gateway U 1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
server U کامپیوتر متصل به شبکه که نرم افزار سیستم عامل شبکه را اجرا میکند تا کاربر دیگر واشتراک فایل و چاپگر را کنترل کند
NetBEUI U گونه پیشرفته پروتکل شبکه NetBios ساخت ماکروسافت NetBECI در شبکه قابل سیریابی نیست و برای شبکههای مابین بزرگ نامناسب میشود
hairnet U توری سر
net U توری
grids U توری
grid U توری
hairnets U توری سر
nets U توری
nett U توری
gratings U توری
lacing U توری
mesh U توری
meshes U توری
meshing U توری
grating U توری
laces U توری
lace U توری
filters U توری
filter U توری
screens U دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screening, screenings U دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screened U دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screen U دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
presided U کرسی ریاست را اشغال کردن ریاست کردن بر
presides U کرسی ریاست را اشغال کردن ریاست کردن بر
presiding U کرسی ریاست را اشغال کردن ریاست کردن بر
preside U کرسی ریاست را اشغال کردن ریاست کردن بر
bus network U سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
diffraction grating U توری پراش
mantle U کلاه توری
control grid U توری کنترل
fancywork U توری دوزی
mantle U توری چراغ
mesh connection U اتصال توری
mantles U توری چراغ
meat safe U قفسه توری
meshwork U توری بافی
screen grid U توری غربال
scramble net U پله توری
ruching U پارچه توری
ruche U پارچه توری
mantle lamp U چراغ توری
wire gauze U توری سیمی
lanterns U چراغ توری
imitation lace U توری بدل
reflection grating U توری بازتاب
imitation lace U توری نما
lattices U توری منظم
incandescent mantle U توری چراغ
lattice U توری منظم
netting U توری دوزی
brass screen U توری برنجی
Flugelaltar U توری کاری
mantles U کلاه توری
jet blast deflector U توری محافظ
lantern U چراغ توری
mantle burner U چراغ توری
reticulate U شبکه کردن مشبک
dedicated U کامپیوتری در شبکه که به چاپگر متصل است و وفیفه مدیریت کارهای چاپ و صنعت چاپ کاربران در شبکه را بر عهده دارد
CMOT U استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
grid bias U ولتاژپلاریزاسیون شبکه بایاس شبکه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com