English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
interval trailing U تمرین استقامت و اماده سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fartlek U تمرین دو استقامت
preparations U اماده سازی
coaching U اماده سازی
preparation U اماده سازی
preparation U امادگی اماده سازی
preparations U امادگی اماده سازی
finishing paint U رنگ سازی اماده
data preparation device U دستگاه اماده سازی داده
forming of battery plates U اماده سازی صفحات باتری
ready reserve U ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
ground readiness U اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
dry sum U تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
supercritical U حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
data preparation U امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
on guard U اماده توپگیری اماده برای توگیری
emergency drill U تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
strenght U استقامت
perseverant U با استقامت
perseverance U استقامت
endurance U استقامت
stand-up U با استقامت
stand up U با استقامت
resisted U استقامت کردن
staminal U با اسطقس با استقامت
perseveringly U با استقامت مصرانه
backbones U استقامت استواری
power endurance U توان استقامت
enduro U مسابقه استقامت
shear strength U استقامت برشی
distance man U دونده استقامت
assiduity U استقامت مداومت
reluct U استقامت کردن
backbone U استقامت استواری
resisting U استقامت کردن
resist U استقامت کردن
muscular endurance U استقامت عضلانی
resists U استقامت کردن
stamina U طاقت استقامت
dogged persererance U استقامت سخت
holdouts U استقامت کردن
holdout U استقامت کردن
endurance race U مسابقه استقامت
distance runner U دونده استقامت
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
ramp alert U اماده باش در سکوی در جا زدن اماده باش 51 دقیقهای
enduro U مسابقه اتومبیلرانی استقامت
endurance race U مسابقه اتومبیلرانی استقامت
persevered U استقامت بخرج دادن
persevere U استقامت بخرج دادن
perseveres U استقامت بخرج دادن
withstands U مخالفت کردن استقامت ورزیدن
thermoduric U قادر به استقامت در برابرحرارت زیاد
withstood U مخالفت کردن استقامت ورزیدن
withstanding U مخالفت کردن استقامت ورزیدن
marathon U یک نوع مسابقه ورزشی استقامت
withstand U مخالفت کردن استقامت ورزیدن
marathons U یک نوع مسابقه ورزشی استقامت
winterize U اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
middle distance race U دو نیمه استقامت 008 تا0051 متر
deutsch rivet U نوعی پرچ کور با استقامت زیاد
tolerance dose U دوز دریافتی قابل استقامت ازتشعشعات اتمی
Let's see how much you can take. <idiom> U ببینیم تا چه حد توانایی [استقامت] داری . [اصطلاح روزمره]
warning order U دستور اماده باش اعلام اماده باش
distance medley U دو استقامت امدادی شامل 004 008 0021 و 0061متر
madison U مسابقه دوچرخه سواری استقامت 6 روزه بین 2 تیم
laager U هلی کوپتر در حال اماده باش جلو هلی کوپتر اماده
kill off U سرعت گرفتن غیرعادی درمسابقه دو استقامت برای خسته کردن حریفان
y alloys U الیاژهایی از الومینیم که میتواند استقامت خود را تادمای 052 تا 033 درجه سانتیگراد حفظ کند
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
alert force U نیروهای اماده باش نیروهای اماده
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
eagle flight U نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
trains U تمرین
drills U تمرین
drill U تمرین
work out U تمرین
trained U تمرین
train U تمرین
drilled U تمرین
use U تمرین
rehearsals U تمرین
ure U تمرین
exercises U تمرین
action U تمرین
uses U تمرین
rehearsal U تمرین
exercised U تمرین
actions U تمرین
exercise U تمرین
practice U تمرین
drilling U تمرین
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustration U خنثی سازی محروم سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
workouts U تمرین شدید
rehearses U تمرین کردن
staging U تمرین اب خاکی
practise U ورزش تمرین
try-outs U تمرین نهایی
try-out U تمرین نهایی
drilled U تمرین مته
practicing U ورزش تمرین
exercise U تمرین دادن
rehearser U تمرین کننده
workout U تمرین شدید
staging U تمرین کردن
negative practice U تمرین منفی
rehearsed U تمرین کردن
woodsheds U تمرین کردن
rehearsals U تمرین نمایش
training time U زمان تمرین
service practice U تمرین اموزشی
workshop practice U تمرین کارگاهی
rehearsing U تمرین کردن
work out U تمرین امادگی
warm down U تمرین سبک
training distance U مسافت تمرین
joint exercise U تمرین مشترک
practises U ورزش تمرین
rehearse U تمرین کردن
practising U ورزش تمرین
exercised U تمرین دادن
gymnastical U تمرین زورخانهای
exercises U تمرین دادن
unspaced practice U تمرین بی فاصله
woodshed U تمرین کردن
wind sprint U تمرین دو سریع
work out <idiom> U تمرین کردن
pratique U تمرین عملی
exercise term U اسم تمرین
exercize U تمرین تکلیف
drilling U تمرین نظامی
field exercise U تمرین رزمی
practice U ورزش تمرین
practice U تمرین کردن
field exercise U تمرین صحرایی
exercise code word U رمز تمرین
drills U تمرین مته
behavior rehearsal U تمرین رفتار
drills U تمرین کردن
battle drill U تمرین رزم
drilled U تمرین کردن
fore exercise U تمرین مقدماتی
drill U تمرین مته
exercisable U قابل تمرین
practice teaching U تمرین معلمی
practice period U دوره تمرین
rehearsal U تمرین نمایش
practice effect U اثر تمرین
dry run U تمرین جنگی
combatdrill U تمرین رزمی
combat exercise U تمرین رزمی
physical exercise U تمرین ورزشی
physical exercise U تمرین بدنی
rehearsal U تمرین از بر خواندن
gunning U تمرین تیراندازی
rehearsals U تمرین از بر خواندن
circuit training U تمرین دایرهای
evolution U تمرین عالی
formal exercise U تمرین صوری
training U تعلیم و تمرین
massed practice U تمرین بی وقفه
overtrain U تمرین بیش از حد
mule U اتومبیل تمرین
mobilization exercise U تمرین بسیج
mules U اتومبیل تمرین
mass practice U تمرین فشرده
experiences U تمرین دادن
drill U تمرین کردن
experiencing U تمرین دادن
maneuver U تمرین نظامی
experience U تمرین دادن
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
whisker U کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
directed exercise U تمرین هدایت شده
rehearsals U تمرین کردن عملیات
dojang U سالن تمرین تکواندو
limber U تمرین نرمش کردن
live exercise U تمرین رزمی حقیقی
speedbag U گلابی تمرین بوکس
sand bag U سستی عمدی در تمرین
mobilization exercise U تمرین بسیج نیروها
moom poolgi U تمرین کردن تکواندو
rehearsal U تمرین کردن عملیات
exercise U ورزش تمرین کردن
drill marching U تمرین پیاده روی
multiple drill U تمرین چندکاره یا مختلط
skeet U انداختن تمرین تیراندازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com