Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
concentration
U
تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
concentrations
U
تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
concentrating
U
تمرکز دادن تمرکز اتش تمرکز قوا
concentrate
U
تمرکز دادن تمرکز اتش تمرکز قوا
concentrates
U
تمرکز دادن تمرکز اتش تمرکز قوا
concentration camps
U
بازداشتگاه اسرا
concentration camp
U
بازداشتگاه اسرا
centering
U
تمرکز
focusing
U
تمرکز
concentrations
U
تمرکز
concentration
U
تمرکز
centralisation
U
تمرکز
centralization
U
تمرکز
yeep joung
U
تمرکز
concentrations
U
تمرکز عده ها
concentration ratio
U
نرخ تمرکز
concentative
U
تمرکز دهنده
retains
U
تمرکز دادن
concentration
U
تمرکز عده ها
cost center
U
تمرکز هزینه
automatic focusing
U
تمرکز خودکار
crossover
U
تمرکز نخستین
period of concentration
U
زمان تمرکز
line concentrator
U
تمرکز کننده خط
retaining
U
تمرکز دادن
concentration of fire
U
تمرکز اتش
decentralization
U
عدم تمرکز
totalitarianism
U
تمرکز گرایی
concentration ratio
U
نسبت تمرکز
visual focusing
U
تمرکز دیداری
retain
U
تمرکز دادن
retained
U
تمرکز دادن
concentrating
U
تمرکز کردن
electrostatic focusing
U
تمرکز الکتروستاتیکی
focusing control
U
تنظیم تمرکز
post deflection focusing
U
تمرکز پس از انحراف
centering tool
U
ابزار تمرکز
centred
U
تمرکز یافتن
center spuare
U
زاویه تمرکز
centre
U
تمرکز یافتن
center
U
تمرکز یافتن
centers
U
تمرکز یافتن
centered
U
تمرکز یافتن
focusing coil
U
پیچک تمرکز
focalization
U
تمرکز در کانون
cathexis
U
تمرکز روانی
centralists
U
طرفدار تمرکز
centralist
U
طرفدار تمرکز
magnetic focusing
U
تمرکز الکترومغناطیسی
electron focusing
U
تمرکز الکترون
focusing magnet
U
مغناطیس تمرکز ده
stress concentration
U
تمرکز تنش
gas focusing
U
تمرکز با گاز
concentrate
U
تمرکز کردن
data concentration
U
تمرکز داده
concentrate
U
تمرکز دادن
electromagnetic focusing
U
تمرکز الکترومغناطیسی
concentrates
U
تمرکز کردن
concentrates
U
تمرکز دادن
horizontal integration
U
تمرکز افقی
concentrating
U
تمرکز دادن
degree of centralization
U
درجه تمرکز
ionic focusing
U
تمرکز با گاز
critical concentration
U
میزان تمرکز بحرانی
self focus
U
تنظیم تمرکز خودکار
concentrate
U
تمرکز دادن تغلیظ
concentrates
U
تمرکز دادن تغلیظ
masses
U
تمرکز قوای جنگی
massing
U
تمرکز قوای جنگی
concentrating
U
تمرکز دادن تغلیظ
massing of fire
U
تمرکز دادن اتشها
concentration area
U
منطقه تمرکز اتش
mass
U
تمرکز قوای جنگی
decentralising
U
عدم تمرکز دادن
bourrelet
U
ورم تمرکز گلوله
decentralizing
U
عدم تمرکز دادن
decentralizes
U
عدم تمرکز دادن
decentralize
U
عدم تمرکز دادن
decentralises
U
عدم تمرکز دادن
centralized design
U
طراحی تمرکز یافته
decentralised
U
عدم تمرکز دادن
centralism
U
سیستم تمرکز در اداره مملکت
centralising
U
تمرکز دادن تمرکزی کردن
centralize
U
تمرکز دادن تمرکزی کردن
centralised
U
تمرکز دادن تمرکزی کردن
concenter
U
تمرکز دادن تغلیظ کردن
centralizes
U
تمرکز دادن تمرکزی کردن
centralises
U
تمرکز دادن تمرکزی کردن
electron beam focusing
U
تمرکز دهی اشعه الکترونی
authoritarianism
U
فلسفهء تمرکز قدرت یا استبداد
centralizing
U
تمرکز دادن تمرکزی کردن
dye-stuff
U
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
centralizes
U
تمرکز دادن درمرکز جمع کردن
permanent magnet focusing
U
تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
centralize
U
تمرکز دادن درمرکز جمع کردن
permanent magnet centering
U
تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
cathectic
U
وابسته به تمرکز روانی شهوانی شده
gather writer
U
تمرکز اطلاعات در داخل یک رکورد فیزیکی
centralizing
U
تمرکز دادن درمرکز جمع کردن
decentralism
U
سیستم عدم تمرکز در اداره مملکت
center
U
کانونی کردن تمرکز یافتن مرکز
statism
U
تمرکز قدرت اقتصادی در دولت مرکزی
I am not in the right frame of mind. I cannot concerntrate.
U
فکرم حاضرنیست ( تمرکز فکر ندارم )
pool
U
قرقره متمرکز کردن یا محل تمرکز
centralised
U
تمرکز دادن درمرکز جمع کردن
localization
U
تمرکز درنقطه بخصوصی محلی کردن
centralises
U
تمرکز دادن درمرکز جمع کردن
pools
U
قرقره متمرکز کردن یا محل تمرکز
centralising
U
تمرکز دادن درمرکز جمع کردن
Zionism
U
نهضت تمرکز بنی اسرائیل درفلسطین
pooled
U
قرقره متمرکز کردن یا محل تمرکز
hit the high spots
<idiom>
U
روی نکته اصلی تمرکز کردن
condenser
U
الت جمع کردن و تمرکز دادن برق
authoritarian
U
طرفدار تمرکز قدرت در دست یکنفر یا یک هیئت
grommet
U
حلقه ثبات لوله ورم تمرکز گلوله
authoritarians
U
طرفدار تمرکز قدرت در دست یکنفر یا یک هیئت
Zionist
U
طرفدار نهضت تمرکز یهود در فلسطین صهیونیست
tabbing
U
ترتیب حرکت تمرکز از یک دگمه یا میدان به دیگر با انتخاب کلید tab
neoclassical economics
U
در این اقتصاد تمرکز بیشتر بروی تقاضای مصرف کننده وروشهای ریاضی است
organic compound
U
مواد شیمیایی
silicon valley
U
محلی در دره سانتاکلارای کالیفرنیا باگسترده ترین تمرکز تجارت وکار تکنولوژی عالی در جهان
petrolum chemicals
U
مواد شیمیایی نفتی
chemical feedstock
U
مواد اولیه شیمیایی
cloud attack
U
تک شیمیایی با مواد سمی
petrochemicals
U
مواد شیمیایی نفتی
departmentalism
U
اعنقاد به روش تمرکز دراداره کشور و تفویض اختیارات وسیع به مسئولین اداره امور تقسیمات کوچک مملکتی
synthetic
U
مواد شیمیایی و پروسس شده
chemical security
U
حفافت برعلیه مواد شیمیایی
chemical defense
U
پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
latensify
U
بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
drysalter
U
فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی
inert
U
که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند
biosynthesis
U
تهیه مواد شیمیایی بوسیله موجودات زنده
sabot
U
کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
provincialism
U
اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
latensification
U
تقویت عکس فاهر شده عکاسی بوسیله مواد شیمیایی
spray attack
U
پخش مواد شیمیایی وبیولوژیکی از راه هوا برای تولید تلفات
ogive
U
ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
concentration area
U
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
resist
U
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resisted
U
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resisting
U
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resists
U
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
intrinsic energy
U
انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
centralized data processing
U
پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
NCR paper
U
کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
guild socialism
U
سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
Mercerization
U
مرسیزاسیون
[این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
planar
U
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
dead wool
U
پشم مرده
[که از بدن حیوان مرده یا ذبح شده توسط مواد شیمیایی جدا شده و خاصیت رنگ پذیری خوبی ندارد.]
nuclide
U
کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته
concentration camps
U
منطقه تجمع اسرا
concentration camp
U
منطقه تجمع اسرا
polymorph
U
عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
current ratio
U
نسبت دارایی موجود به بدهی موجود
chemical survey
U
بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
ptomaine
U
مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
implied malice
U
سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
update
U
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updates
U
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updated
U
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
transudate
U
مواد فرانشت شده مواد مترشحه
durable material
U
مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
concentration camp
U
بازداشتگاه
Brig
U
بازداشتگاه
concentration camps
U
بازداشتگاه
lockup
U
بازداشتگاه
penitentiaries
U
بازداشتگاه
house of detention
U
بازداشتگاه
penitentiary
U
بازداشتگاه
detention center
U
بازداشتگاه
lockups
U
بازداشتگاه
confinement facility
U
بازداشتگاه
lock up
U
بازداشتگاه
magnaflux
U
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzymes
U
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzyme
U
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
detention barrack
U
بازداشتگاه نظامی
barracoon
U
بازداشتگاه بردگان
area confinement facility
U
بازداشتگاه منطقهای
pounds
U
بازداشتگاه بدهکاران وجنایتکاران
prison camp
U
بازداشتگاه بیرون شهر
pound
U
بازداشتگاه بدهکاران وجنایتکاران
pounding
U
بازداشتگاه بدهکاران وجنایتکاران
prison camps
U
بازداشتگاه بیرون شهر
pounded
U
بازداشتگاه بدهکاران وجنایتکاران
attendance center
[British E]
U
بازداشتگاه نوجوانان
[قانون]
disciplinary barracks
U
ندامتگاه بازداشتگاه نظامی
Juvenile detention home
[American E]
U
بازداشتگاه نوجوانان
[قانون]
remanded
U
به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
remands
U
به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
remanding
U
به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
remand
U
به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
penitentiary
U
دار التادیب بازداشتگاه یا زندان مجرمین
internment camp
U
بازداشتگاه غیر نظامیان اردوگاه پناهندگان
penitentiaries
U
دار التادیب بازداشتگاه یا زندان مجرمین
concentration camp
U
بازداشتگاه زندانیان سیاسی یااسرای جنگی
concentration camps
U
بازداشتگاه زندانیان سیاسی یااسرای جنگی
concentrations
U
غلظت
density
U
غلظت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com