English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
It's over. U تمام شد.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
extinct U منقرض تمام شده
field U توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
fielded U توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
fields U توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
well U تماما تمام وکمال
wells U تماما تمام وکمال
fax U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxed U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxes U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxing U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
panorama U تمام نما اینه تمام نما
panoramas U تمام نما اینه تمام نما
wholly U تمام وکمال
unfailing U تمام نشدنی
ping U امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
pinged U امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
pinging U امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
pings U امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
hard U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
harder U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
hardest U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
part U نمایش یک بخش از صفحه و نه تمام آن
lap U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lapped U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
cable U تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
cabled U تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
erase U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erase U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erased U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erased U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erases U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erases U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erasing U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erasing U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
arithmetic U بخش سخت افزاری CPU که تمام توابع ریاضی و منط قی را انجام میدهد
complete U تمام
completed U تمام
completes U تمام
completing U تمام
transparent U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparently U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
decimal U نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
decimals U نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
interlock U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocked U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocking U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocks U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
clear U آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
clearer U آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
clearest U آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
clears U آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
float U اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
floated U اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
floats U اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
off U تمام
footing U پیامی در پایین تمام صفحات در متن چاپ شده
unquote U نقل قول را تمام کردن
unquote U نقل و قول تمام است
integral U کامل تمام
finished U تمام شده
finishing U تمام کاری
forth U تمام کردن
time U سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند
timed U سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند
times U سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند
all U : همه تمام
all- U : همه تمام
adjudicate U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicated U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicates U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicating U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
universal U مدار مجتمع مجزا که تمام عملیات سری به موازی و واسط را انجام میدهد که بین کامپیوتر و خط وط ارسال لازم است
blow U ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
blows U ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
register U ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
register U نمایش محتوای تمام ثباتها
registering U ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
registering U نمایش محتوای تمام ثباتها
registers U ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
registers U نمایش محتوای تمام ثباتها
plenaries U شامل تمام اعضاء
plenary U شامل تمام اعضاء
set U تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند
sets U تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند
setting up U تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند
traffic U اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
trafficked U اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
trafficking U اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
traffics U اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
full face U تمام رخ
full-face U تمام رخ
full-blown U تمام شگفته
full-blown U تمام کامل
carried U سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carries U سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carry U سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carrying U سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
return U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returned U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returning U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
Other Matches
beta software U نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
terminated U تمام شدن تمام کردن
terminates U تمام شدن تمام کردن
terminate U تمام شدن تمام کردن
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
full track U تمام شنی خودرو تمام شنی
it is all up U تمام شد
all night U در تمام شب
entire U تمام
whole length U تمام قد
through U تمام
thru U تمام
lion's share U تمام
incomplete U نا تمام
whole U تمام
yame U تمام
fullest U تمام
rounded U پر تمام
full U تمام
out and out U تمام
out-and-out U تمام
full length U تمام قد
thorough U تمام
full-length U تمام قد
peter U تمام شدن
rounded U تمام شده
thoroughgoing U تمام وکمال
short measure full measure U پیمانه تمام
run out of U تمام کردن
thru U تمام شده
exhaustible U تمام شدنی
inchoate U نیمه تمام
due U تمام شده
round d. U دوجین تمام
out- U در بیرون تمام
out U در بیرون تمام
fuller U کامل تر تمام تر
get (something) over with <idiom> U تمام کردن
full-scale U تمام عیار
give out <idiom> U تمام شده
passes U تمام شدن
go through with <idiom> U تمام کردن
passed U تمام شدن
all risks U تمام خطرات
outed U در بیرون تمام
all out U باشدت تمام
defunct U تمام شده
sterling U تمام عیار
rounds complete U تیر تمام شد
pukka U تمام عیار
pucka U تمام عیار
processor U تمام کننده
all this U تمام اینها
all day long <idiom> U تمام روز
all d. U در تمام روز
goes U تمام شدن
go U تمام شدن
pass U تمام شدن
to see through U تمام کردن
spring-clean U تمام وکمالتمیزکردن
lie-in U تمام شدن
lie in U تمام شدن
fulfils U تمام کردن
fulfills U تمام کردن
fulfilling U تمام کردن
fulfilled U تمام کردن
fulfil U تمام کردن
use up U تمام کردن
A whole week U یک هفته تمام
to fill out U تمام کردن
to finish off U تمام کردن
full-page U تمام صفحه
to see out U تمام کردن
whole hog U تمام راه
to run away with U تمام کردن
wrap up U تمام شدن
yean round U در تمام سال
yearlong U یکسال تمام
dyed-in-the-wool U تمام و کمال
dyed-in-the-wool U به تمام معنی
dyed-in-the-wool U تمام عیار
par excellence U به تمام معنی
to eat up U تمام کردن
to draw to an end U تمام شدن
unfinished U تمام نشده
thoro U کامل تمام
the whole world U تمام دنیا
the game is up U بازی تمام شد
the full of the moon U ماه تمام
main U بزرگ تمام
main U مهم تمام
full U تمام تکمیل
full U تمام قدرت
fullest U تمام تکمیل
thoro U تمام وکمال
thorough going U تمام وکمال
through U تمام شده
full-time U تمام وقت
integrating U تمام کردن
integrates U تمام کردن
integrate U تمام کردن
attains U تمام کردن
attaining U تمام کردن
attained U تمام کردن
attain U تمام کردن
to blow over U تمام شدن
three whole years U سه سال تمام
fullest U تمام قدرت
holohedron U تمام وجهی
full subtractor U تمام کاهشگر
end of mission U ماموریت تمام
he is fifty U تمام دارد
fullmouthed U تمام دندان
f. and fell U تمام بودن
f. sixmiles U 6میل تمام
fiddle away U تمام کردن
full screen U تمام صفحه
full time U تمام روز
depletable U تمام شدنی
full tracked U تمام شنی
full view U نمای تمام رخ
full tracked U تمام زنجیر
holohedral U تمام وجه
finisher U تمام کننده
full scale U تمام عیار
body and soul <idiom> U با تمام وجود
full blown U تمام کامل
full orbed U تمام روشن
full mouthed U تمام دندان
full duplex U تمام دو رشتهای
full blown U تمام شکفته
full automatic U تمام اتوماتیک
fulfill U تمام کردن
full adder U تمام افزایشگر
full pay U مواجب تمام
full pay U حقوق تمام
hade U شیب تمام
full moon U ماه تمام
holosymmetric U تمام وجه
in full fig U درلباس تمام
fully automatic U تمام اتوماتیک
fully automatic machine U تمام اتومات
completive U تمام کننده
get through U تمام کردن
mast high U تمام افراشته
give out U تمام شدن
by all means U با تمام وسائل
exhausted U تمام شده
over with U تمام شده
cosine U جیب تمام
cosines U جیب تمام
payment in full U پرداخت تمام
an a fact U تمام شده
ammo zero U مهمات تمام
consummative U تمام کننده
full wave U تمام موج
full word U تمام کلمه
cosecant U قطرفل تمام
in full U تمام وکمال
consumptible U تمام شدنی
best of both worlds <idiom> U تمام مزایا
fullword U تمام کلمه
entireforce U تمام قوا یا نیروها
full wave rectifier U یکسوکننده تمام موجی
total consumption burner U مشعل تمام مصرف کن
jackpot U برنده تمام پولها
tutti U برای تمام صداهاوسازها
spherical dome U گنبد دور تمام
jackpots U برنده تمام پولها
two way rectification U یکسوسازی تمام موج
to give out U تمام شدن انتشاردادن
fully ionized plasma U پلاسمای تمام یونیزه
full text searching U جستجوی تمام متن
to pay up U تمام و کمال پرداختن
full screen terminal U پایانه تمام صفحه
to burn away U سوختن و تمام شدن
full time employment U اشتغال تمام وقت
full tracked U خودرو تمام شنی
full page display U نمایش تمام صفحه
to pay off U تمام و کمال پرداختن
full screen editing U ویرایش تمام صفحه
all wave receiver U رادیوی تمام موج
across the board U شامل تمام طبقات
all-star U تیم تمام ستاره
all star U تیم تمام ستاره
cost prices U قیمت تمام شده
cost price U قیمت تمام شده
porkpie hat U کلاه تمام لبه
intermediate stock U کالاهای نیمه تمام
all wave antenna U انتن تمام موج
quadruplex circuit U تلگراف تمام جهتی
construction work in progress U هزینه ساختمانهای نا تمام
all available U تمام توپخانه موجود
all wheel drive U محرک تمام چرخها
perfect arch U قوس دور تمام
pay up U تمام وکمال پرداختن
partitura U بطور تمام وکمال
all risk insurance U بیمه تمام حوادث
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com