English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flat U تماس دو لبه اسکیت
flattest U تماس دو لبه اسکیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mazurka U پرش از عقب یک اسکیت با نیم چرخش و برگشت بجلو همان اسکیت و سر خوردن روی پای دیگر
one heel spin U چرخش با اسکیت قرقره دارروی یک اسکیت
boeckl U پرش از لبه داخلی اسکیت با5/1 چرخش و بازگشت روی لبه خارجی همان اسکیت
loop step U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و نیم چرخش و برگشت بافرود به لبه داخلی همان اسکیت
euler U پرش از لبه عقبی اسکیت و یک چرخش در هوا و فرود روی لبه داخلی اسکیت دیگر
wilson U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
de bounce U جلوگیری از تماس با یک کلید که باعث چندین تماس میشود
touches U دست زدن به خوردن به تماس یافتن با تماس
touch U دست زدن به خوردن به تماس یافتن با تماس
Thanks for calling back. U با تشکر برای تماس. [به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.]
contact point U وسیله تماس نقطه اخذ تماس
ring U سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد.
amplifying report U گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
originate U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
skater U اسکیت باز
skating U اسکیت بازی
figure skating U مسابقه اسکیت
skaters U اسکیت باز
scissors jump U پرش قیچی در اسکیت
similar pairs U مسابقه دونفره اسکیت
sit spin U چرخیدن روی یک اسکیت
school figures U مجموعه 96 حرکت در اسکیت
skate U اسکیت بازی کردن
skates U اسکیت بازی کردن
speed skater U اسکیت باز سرعت
skated U اسکیت بازی کردن
figure skater U اسکیت باز ماهر
pairs U تیم دونفره اسکیت
loops U چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
figure skate U اسکیت با انجام حرکات مختلف
looped U چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
pattern U گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
loop U چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
patterns U گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
skate guard U پرش روی تیغه اسکیت
cusp U نقطه تغییر تیغه اسکیت روی یک پا
edge U پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
patch U محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
floor hockey U هاکی روی یخ کودکان بدون اسکیت
turn U پیچ تغییر سمت ناگهانی اسکیت
mixed pairs U مسابقه تیمهای اسکیت دونفره زن و مرد
free skating U قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
master pick U پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
edges U پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
turns U پیچ تغییر سمت ناگهانی اسکیت
master tooth U پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
patches U محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
t position U حالت یک اسکیت عمود براسکیت دیگر
skate sailer U اسکیت باز روی یخ بکمک باد
chean U چرخش بدون خوابیدن تیغه اسکیت
roller-skating U کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller-skates U کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller-skated U کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller-skate U کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller skate U کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
progressive U مانور با گذاشتن پای ازاد جلوپای اسکیت
hop U پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
hopped U پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
hopping U پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
hops U پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
scratch spin U چرخش روی قسمت جلویی تیغه اسکیت
one toe spin U چرخش با اسکیت قرقره دارروی قرقرههای جلویی
three turn U چرخش از جلو بعقب و بعکس با تغییر لبه اسکیت
loop jump U پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
street hockey U نوعی هاکی در زمین یا کوچه بدون کفش اسکیت
trace U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
traces U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
traced U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
toe rake U تیغه تیز جلویی اسکیت برای کمک به پرش یا چرخش
toe pick U تیغه تیز جلویی اسکیت برای کمک به پرش یا چرخش
thrusts U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusting U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrust U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
counter jump U پرش با نیم چرخش وبازگشت روی لبه همان اسکیت
broomball U نوعی هاکی روی یخ بدون کفش اسکیت با جارو و توپ فوتبال
programs U مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
program U مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
t stop U روش توقف با گذاشتن پای ازاد بطور عمودی پشت اسکیت دیگر
flips U پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flipped U پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flip U پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
toe point U پوشش لاستیکی سفت روی لبه جلویی اسکیت قرقره دار برای کمک به پرش
contingence U تماس
contact line U خط تماس
tangents U تماس
contacted U تماس
contacting U تماس
tangency U تماس
taction U تماس
contact U تماس
contacts U تماس
impacts U تماس
line of contact U خط تماس
impact U تماس
ding U تماس
impinging U تماس
tangent U تماس
toe walley U پرش از لبه عقبی یک پا وچرخش کامل در هوا وبرگشت روی همان پا بکمک فشار نوک اسکیت
to bring into contact U تماس دادن
skims U تماس اندک
corps a corps U تماس بدنی
going on U نزدیکی تماس
contact pressure U فشار تماس
contact surface U سطح تماس
area contact U سطح تماس
angle of contact U زاویه تماس
zone of contact U ناحیه تماس
Keep in touch! <idiom> در تماس باش!
tuch U تماس دادن با
skimmed U تماس اندک
contiguity U برخورد تماس
to be in contact U تماس داشتن
point contact U تماس نقطهای
contact lost U تماس قطع شد
to be in rapport U تماس داشتن
contact flange U فلانژ تماس
point of contact U نقطه تماس
contact ratio U نسبت تماس
line to line fault U تماس خطوط
contact party U گروه تماس
contact patrol U گشتی تماس
contact diameter U قطر تماس
contact area U سطح تماس
contact area U منطقه تماس
contact angle U زاویه تماس
communicator U شخص در تماس
shock hazard U خطر تماس
interactional points U نقاط تماس
contact point U قطب تماس
movement to contact U حرکت به تماس
finishes U تماس انتهایی
skim U تماس اندک
finish U تماس انتهایی
touch sensitive tablet U تابلو حساس به تماس
movement to contact U حرکت به اخذ تماس
break off U قطع تماس با دشمن
youch sensitive screen U صفحه حساس به تماس
contacts U تماس یافتن تماسی
get in touch with someone <idiom> U باکسی تماس گرفتن
osculation U تماس اشتراک صفات
phones U پاسخ به تماس در تلفن
contact backlash U دنده کور تماس
contact print U چاپ به طریقه تماس
phone U پاسخ به تماس در تلفن
phoned U پاسخ به تماس در تلفن
tuch U سر زدن تماس داشتن
galvanism U تماس برق بابدن
look in on <idiom> U تماس حاصل کردن
contact fire U انفجار در اثر تماس
grazing point U نقطه تماس با مانع
contact behavior U رفتار تماس جویانه
contact report U گزارش اخذ تماس
osculatory U وابسته به بوسه یا تماس
touch panel U صفحه حساس به تماس
to keep in touch with any one U باکسی تماس داشتن
touch sensitive panel U صفحه حساس به تماس
contact U تماس یافتن تماسی
telebrief U تماس مستقیم تلفنی
contacted U تماس یافتن تماسی
contacting U تماس یافتن تماسی
synapse U محل تماس دوعصب
action on the blade U تماس با شمشیر حریف
phoning U پاسخ به تماس در تلفن
caller U شخصی که تقاضای تماس دارد
ground U تماس دادن توپ با زمین
callers U شخصی که تقاضای تماس دارد
contact fire U انفجارمین در اثر تماس با کشتی
To establish( make) contact. U تماس دایر ( برقرار ) کردن
contact report U گزارش تماس با هواپیمای دشمن
contact with the net U خطای تماس با تور والیبال
advance to contact U پیشروی برای اخذ تماس
engagements U تماس دو تیفه شمشیر درگارد
contacts U محل اتصال تماس گرفتن
contacting U محل اتصال تماس گرفتن
osculate U تماس نزدیک حاصل کردن
faded U تماس باهدف از بین رفت
contacted U محل اتصال تماس گرفتن
engagement U تماس دو تیفه شمشیر درگارد
contact U محل اتصال تماس گرفتن
contact U قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
contacting U قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
Where can I contact Mr …. ? U کجا می شود با آقای ….تماس گرفت ؟
contacted U قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
contacts U قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
ground stroke U ضربه پس از تماس توپ تنیس با زمین
physical U مربوط به استفاده از تماس یاخشونت بدنی
touches U تماس برقرار کردن با چیزی با انگشتان
lose track of <idiom> U ازدست دادن تماس باکسی یاچیزی
whooshes U صدای تماس جسم سریع با هوا
whooshed U صدای تماس جسم سریع با هوا
whoosh U صدای تماس جسم سریع با هوا
whooshing U صدای تماس جسم سریع با هوا
brush U تماس حاصل کردن واهسته گذشتن
brushes U تماس حاصل کردن واهسته گذشتن
You can call me at ... [phone no.] <idiom> U شما می توانید با من با شماره ... تماس بگیرید.
touch U تماس برقرار کردن با چیزی با انگشتان
spirals U چرخش توپ به دور محورطولی خود در یک پاس وضع بدن روی لبه اسکیت روی یک پا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com