English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 171 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
squarish U تقریبا مربع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
measure U مساحت بر حسب فوت مربع یا متر مربع که در اثر ضرب طور در عرض بدست می آید
knot density U چگالی گره [تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
nighly U تقریبا
practically U تقریبا"
approx U تقریبا
just about <idiom> تقریبا
not much of <idiom> U تقریبا بد
almost U تقریبا
some U تقریبا
wellnigh U تقریبا
roughly <adv.> U تقریبا
next door to U تقریبا
inexactly U تقریبا
pretty much U تقریبا
proximately U تقریبا"
feckly U تقریبا
sort of U تقریبا
by a U تقریبا
all but U تقریبا
about two years U تقریبا`
roughly U تقریبا"
much U تقریبا
approximately U تقریبا
nearer U تقریبا
well nigh U تقریبا
nears U تقریبا
nearing U تقریبا
nearest U تقریبا
near U تقریبا
circa U تقریبا
nearly U تقریبا
neared U تقریبا
well-nigh U تقریبا
about <adv.> U تقریبا
near- U تقریبا
near vertical U تقریبا عمودی
sort of <idiom> U تقریبا تا یک حدی
approximately U تقریبا به درستی
semis U تقریبا نصف
subovate U تقریبا بیضی
semi U تقریبا نصف
next to impossible U تقریبا نشدنی
nip and tuck U تقریبا برابر
gravel blind U تقریبا کور
scarcely ever U تقریبا هیچوقت
about two years U تقریبا` دو سال
quadrangular U مربع
chi square U مربع خی
foursquare U مربع
squared U مربع
quadrangles U مربع
rectangles U مربع
rectangle U مربع
square U مربع
sq U مربع
squares U مربع
quadrangle U مربع
squaring U مربع
around 3 in the morning U تقریبا ساعت ۳ صبح
disobedience U تقریبا" معادل desertion
go near to do something U تقریبا کاری را کردن
nigh U تقریبا نزدیک شدن
it is much the same U تقریبا همان است
nlq U کیفیت تقریبا" عالی
thereabout U درهمان نزدیکی تقریبا
square knot U گره مربع
square inch U اینچ مربع
square foot U فوت مربع
square wave U موج مربع
mean square U یک مربع حسابی
chi square distribution U توزیع مربع خی
rectangle U مربع مستطیل
rectangles U مربع مستطیل
quadrature U مربع سازی
square mil U میل مربع
four-square U کاملا مربع
whole brick U اجر مربع
square metre U متر مربع
square matrix U ماتریس مربع
about as high U تقریبا` همان اندازه بلند
approximate U نه دقیق ولی تقریبا درست
approximating U آنچه تقریبا درست است
roughly speaking U تقریبا بدون رعایت دقت
approximated U نه دقیق ولی تقریبا درست
It's about 2 miles from ... آن تقریبا 2 مایل دور از ... است.
approximates U نه دقیق ولی تقریبا درست
anasarca U ورم تقریبا شدید پشام
two cents <idiom> U تقریبا هیچ ،چیزی بی ارزش
weight zone U مربع وزن گلوله
ounce per inch square U اونس اینچ مربع
square number U مربع کامل [ریاضی]
pound per square inch U پوند بر اینچ مربع
square toed U دارای پنجه مربع
square pyramid U هرم مربع القاعده
ship rigged U دارای بادبان مربع
scow U قایق کف پهن ته مربع
formee U دارای انتهای مربع
color square U مربع رنگ نما
cosecant squared beam U اشعه با مربع کوسکانت
diamond charge U خرج مربع شکل
hectares U ده هزار متر مربع
squared U مربع توان دوم
prams U قایق کف پهن ته مربع
pram U قایق کف پهن ته مربع
squares U مربع توان دوم
squaring U مربع توان دوم
hectare U ده هزار متر مربع
sieve U الک با سوراخ مربع
box spar U تیرکهای با مقطع مربع
sieved U الک با سوراخ مربع
sieving U الک با سوراخ مربع
sieves U الک با سوراخ مربع
square U مربع توان دوم
whyŠthere is the answer U شرط در امده تقریبا معنی میدهد
filet U توری دارای اشکال مربع
boxes U مربع روی ورقه محاسبه
square pyramidal molecule U مولکول هرمی مربع القاعده
abaculus U قطعه مربع کاشی معرق
box U مربع روی ورقه محاسبه
right angled parallelogram U مربع مستطیل چارگوش دراز
basilica U [کلیسایی با ساختمان مربع شکل]
abaciscus U قطعه مربع کاشی معرق
side cast U پرتاب نخ ماهیگیری بحالت قوس تقریبا" افقی
diamond U مربع بزرگ زمین بیس بال
gaff topsail U بادبان سه گوش یا مربع شکل سبک
box defence U تشکیل یک مربع برای دفاع ازدروازه
crotched U گویی که در مربع بالای میزبیلیارد است
The book runs to nearly 600 pages. U این کتاب تقریبا بالغ بر ۶۰۰ صفحه می شود.
jetstream U باد تقریبا افقی با سرعت بیش از 08 کیلومتر بر ساعت
abacus U گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
abacuses U گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
kpsi U [واژه مخفف معادل تعداد گره در هر اینچ مربع]
anchor U هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
footcandle U واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع
ring U محوطهای باطناب محصور شده به اندازه 6 متر مربع
anchoring U هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
anchors U هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
fjeld U فلات مرتفع وصخره داری که تقریبا هیچ درختی نداشته باشد
differentiating cicuit U مداری که ولتاژ برون گذاشت ان تقریبا با میزان تغییرولتاژ متناسب است
skim board U تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
identity matrix U ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
reefknot U گره مربع مخصوص توگذاشتن یا جمع کردن بادبان تو گذاشتن
acres U واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
millibar U واحد فشار جو برابر یک هزارم " بار" یاهزار "دین "در هر سانتیمتر مربع
acre U واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
crotches U مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
crotch U مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
langley U واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
nihilism U شورش و شدت عمل را توصیه کند مفهومی تقریبا" معادل نهیلیسم و انارشیسم از خودگذشتگی و تن به فنا دادن
ecdysiast U زن رامشگری که در حین رقص تکه تکه لباس خود رادرمی اورد و تقریبا عریان می رقصد
coulomb's law U نیروی بین دوبار الکتریکی یا مغناطیسی باحاصل ضرب بارهای انهانسبت مستقیم و با مربع فاصله انها از هم نسبت عکس دارد
squares U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
sabin U واحد جذب صوت معادل قوه جذب در یک فوت مربع
preventive detention U تمدید مدت حبس مجرم به عادت که تقریبا" به سیستم اجرای نظرتشدید مجازات و یا مواردپیش بینی شده در قانون اقدامات تامینی شباهت دارد
team handball court U مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
cumulus U ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
cumuli U ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
squares U چهارگوش کردن مربع کردن
squared U چهارگوش کردن مربع کردن
squaring U چهارگوش کردن مربع کردن
square U چهارگوش کردن مربع کردن
lattice design U طرح شبکه ای [این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
square design U طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
Afshar design U طرح افشاری [ابعاد فرش مربع شکل بوده و بیشتر در فارس و کرمان با زمینه کف ساده صورتی و نارنجی بوجود آمده و لچک و ترنج و قندیل بکار رفته در طرح با استفاده از خطوط هندسی بافته می شوند]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
latch hooks U طرح قفل قلاب شکل [این طرح با لبه مثلثی شکل و یا مربع شکل بصورت ردیف های موازی و متناوب هم جهت، در حاشیه فرش های روستائی و ترکمنی بکار می رود.]
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com