English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
anointment U تقدیس با روغن مقدس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
halidom U چیز مقدس جای مقدس
oil dent U شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
oils U روغن کاری کردن روغن ساختن
oil U روغن کاری کردن روغن ساختن
oiling U روغن کاری کردن روغن ساختن
canonization U تقدیس
consecration U تقدیس
sanctification U تقدیس
sanitification U تقدیس
veneration U تقدیس
air cooled oil cooler U نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
creosoted U روغن قیر روغن قطران
oil can U حلب روغن , روغن دان
creosoting U روغن قیر روغن قطران
cutting oil U روغن سردکننده روغن برش
creosotes U روغن قیر روغن قطران
creosote U روغن قیر روغن قطران
enshrine U تقدیس کردن
edification U تعلیم تقدیس
sanctify U تقدیس کردن
sainted U تقدیس شده
sanctifier U تقدیس کننده
sancify U تقدیس کردن
sacraments U تقدیس کردن
consecrator U تقدیس کننده
consecrating U تقدیس کردن
consecrates U تقدیس کردن
consecrate U تقدیس کردن
sacrament U تقدیس کردن
bless U تقدیس کردن
blesses U تقدیس کردن
hallow U تقدیس کردن
sanctifying U تقدیس کردن
sanctifies U تقدیس کردن
self consecration U تقدیس نفس خود
presanctified U قبلا تقدیس شده
celebrates U نگاه داشتن تقدیس کردن
edify U اخلاق اموختن تقدیس کردن
edifies U اخلاق اموختن تقدیس کردن
celebrating U نگاه داشتن تقدیس کردن
edified U اخلاق اموختن تقدیس کردن
celebrate U نگاه داشتن تقدیس کردن
sain U تقدیس کردن علامت صلیب روی بدن یاسینه کشیدن
prayerful U مقدس
sanctified U مقدس
heavenly minded U مقدس
sacred U مقدس
inviolable U مقدس
saint U مقدس
numinous U مقدس
venerable U مقدس
sanctimonious U مقدس
saints U مقدس
holier U مقدس
holiest U مقدس
sacrosanct U مقدس
saintly U مقدس
hallowed U مقدس
holy U مقدس
Holy Weeks U هفتهی مقدس
moralistic U خشکه مقدس
sacred books U کتابهای مقدس
saint U مقدس شمردن
Holy Week U هفتهی مقدس
sanctimony U مقدس نمایی
scriptures U کتاب مقدس
scripture U کتاب مقدس
relics U اثار مقدس
relic U اثار مقدس
shrine U جای مقدس
sanctuaries U جایگاه مقدس
sanctuary U جایگاه مقدس
innocent U مبرا مقدس
sanctimoniousness U مقدس نمایی
sanctified airs U مقدس نمایی
sancify U مقدس شمردن
stoup U قدح اب مقدس
tartufe U مقدس ریایی
saints U مقدس شمردن
tartufe U خشکه مقدس
tartuffe U مقدس ریایی
tartuffe U خشکه مقدس
the holy U کتاب مقدس
sacred places U جاهای مقدس
shrines U جای مقدس
st.michael U پطرس مقدس
SS U مخفف مقدس
St U مخفف مقدس
hallow U مقدس کردن
holily U بطور مقدس
the Holy Trinity U تثلیت مقدس
hagiology U ادبیات مقدس
halidome U جای مقدس
Holly Sepulchre U مقبره مقدس
dedication cross U صلیب مقدس
halidome U چیز مقدس
Mashhad U هر مقدس مشهد
Holy Father U پدر مقدس
fiestas U روز مقدس
fiesta U روز مقدس
holyday U روز مقدس
holy legislator U شارع مقدس
sanctimonious U مقدس نما
Holy Writ U کتاب مقدس
mitzvah U حکم کتاب مقدس
it say in the bible that U در کتاب مقدس میگوید
bibliolatry U پرستش کتاب مقدس
altar-table U میز مقدس در کلیسا
sacredly U بطور مقدس یا محترم
mitsvot U حکم کتاب مقدس
pontify U خودرا مقدس نمودن
pali U زبان مقدس بودائیان
biblical U مطابق کتاب مقدس
sanctum U قدس جایگاه مقدس
biblical U وابسته به کتاب مقدس
religiosity U خشکه مقدس بودن
postil U تفسیر کتاب مقدس
guaiacum U عودالانبیاء درخت مقدس
hermeneutic U ایین تفسیرکتاب مقدس
devil's advocates U کشیشی که اعمال و سوابق مردهای را که قرار است تقدیس شده و saint شود به طور انتقادی بررسی میکند تامبادا عیبی از قلم افتاده باشد
devil's advocate U کشیشی که اعمال و سوابق مردهای را که قرار است تقدیس شده و saint شود به طور انتقادی بررسی میکند تامبادا عیبی از قلم افتاده باشد
bibles U بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
lignum vitae U درخت مقدس خشب الانبیاء
veda U کتاب مقدس باستانی هند
feretory U [صندوق آثار مقدس کلیسا]
bible U بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
scriptural U مطابق متن کتاب مقدس
it is said in the bible that U در کتاب مقدس می گوید یامینویسد که
apis U گاو مقدس مصریان قدیم
People of the Book U پیروان کتاب مقدس [ دین]
hermeneutics U علم یا ایین تفسیرکتاب مقدس
buretto U تنگ مخصوص شراب مقدس
vedic U وابسته به وداکتاب مقدس هندو
martinmas U جشن مارتین مقدس در 11نوامبر
altar of credence U [جایگاه نان و شراب مقدس]
midrash U تفسیر کتاب مقدس یهود
buret U تنگ مخصوص شراب مقدس
to U مادریک کلمه مقدس است
lector U قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
revised version U ترجمه اصلاح شده کتاب مقدس
enshrine U ضریح ساختن مقدس وگرامی داشتن
zion U کوه مقدس اورشلیم قوم اسرائیل
lectionary U ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
i saw this p in the scripture U این فقره را در کتاب مقدس دیدم
it say in the bible that U درکتاب مقدس گفته شده است
credence U [قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
vulgate U نسخه لاتین قدیمی کتاب مقدس
biblicism U پیروی تحت لفظی از کتاب مقدس
scripturalism U اعتقادبه نص کتاب مقدس دلبستگی بدلائل نقلی
paradigm U ایه کتاب مقدس که مثالی رامتضمن است
franciscan U وابسته بدسته راهبان فرقه فرانسیس مقدس
paradigms U ایه کتاب مقدس که مثالی رامتضمن است
reliquary U فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
reliquaries U فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
lower criticism U انتقاد نسبت به مندرجات متن کتاب مقدس
inspirationist U کسیکه کتاب مقدس را الهام خدابا وحی میداند
ampullae niche U [طاقچه ای در کلیسا برای نگه داشتن ظروف آب مقدس]
futurism U اعتقاد بوقوع پیشگوییهای کتاب مقدس عقیده به اخرت
grey friar U عضو جمعیت راهبان یادرویشان فرقه فرانسیس مقدس
pierian spring U الهام بخش شعر وسخنوری چشمه مقدس شاعری
bible U کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
bibles U کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
altar of repose U [طاقچه یا گوشه محراب کلیسا که گنجه ای از نان مقدس در آن است.]
Chrismon U [حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
fundamentalist U کسیکه نسبت بکتاب مقدس واصول دین پروتستان طرفدارعقایدکهنه است
sangrail U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangraal U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
the Holy Grail U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangreal U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
isagogics U گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
iconostasis U [پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
blue laws U قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
blue law U قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
methuselah U " متوشالح " کاهن بزرگ یهود که بنابروایت کتاب مقدس 969 سال زندگی کرده
ghee U روغن
dope U روغن
ghi U روغن
oil groove U روغن رو
brilliantine U روغن مو
bandoline U روغن مو
greaser U روغن زن
clurified or run butter U روغن
dopes U روغن
pomade U روغن سر
oiling U روغن
oils U روغن
greased U روغن
butter U روغن
grease U روغن
buttered U روغن
unguent U روغن
greasing U روغن
oil can U روغن زن
buttering U روغن
sebaceous humour U روغن
unction U روغن
lubricant U روغن
lubricants U روغن
ointments U روغن
ointment U روغن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com