Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
grade separation
U
تقاطع شاهراه یا راه اهن که در ان دو جاده دارای اختلاف سطح از یکدیگر هستند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
grade crossings
U
تقاطع پیاده روها تقاطع راه اهن و جاده
grade crossing
U
تقاطع پیاده روها تقاطع راه اهن و جاده
divided highway
[American E]
U
شاهراه چند خطی
[جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
grade crossing
U
تقاطع شاهراه
grade crossings
U
تقاطع شاهراه
road junction
U
تقاطع جاده
cross road
U
تقاطع جاده
they are well matched
U
حریف یکدیگر هستند
crossroad
U
محل تقاطع دو جاده
ford crossing
U
تقاطع جاده با مجاری ابگذر
cross road
U
محل تقاطع دو جاده چهارراه
The twins look just like each other.
U
دوقلوها خیلی شبیه یکدیگر هستند.
microwave hop
U
یک کانال رادیویی ریزموج میان انتن بشقابی که متوجه یکدیگر هستند
The roads are obstructed.
U
جاده ها مسدود هستند.
yoke
U
جفت یا گروهی ازهدهای خواندن- نوشتن که به یکدیگر متصل هستند و برروی دو یا چند شیار نوار یادیسک مغناطیسی حرکت می کنند
lool
U
لول
[تارهای نامتقارن]
[این حالت بخاطر قرار گرفتن پود بین تارها بوجود آمده و در حقیقت نشان دهنده اختلاف سطح تارها با یکدیگر است.]
the ins
U
انان که سر کا یا دارای متامی هستند
outs and ins
U
انانی که سر کار دارای مقامی هستند
I musn't eat food containing ...
من نباید غذایی را که دارای ... هستند بخورم.
tarmacadam
U
جاده اسفالته دارای سنگفرش
Tarmac
U
جاده اسفالته دارای سنگفرش
rotaglider
U
گلایدرهایی که دارای بالهای دورانی ازاد هستند
agonic line
U
خط موسوم روی یک نقشه که نقاطی را که دارای خطا یاانحراف مغناطیسی صفر میباشند به یکدیگر متصل میکند
steamroller
U
جاده صاف کن دارای نیروی بخار
steamrollering
U
جاده صاف کن دارای نیروی بخار
steamrollered
U
جاده صاف کن دارای نیروی بخار
steamrollers
U
جاده صاف کن دارای نیروی بخار
haplont
U
موجوداتی که دارای تعداد کروموزوم هایی مانندسلولهای جنسی هستند
flame tree
U
درختان وبوته هاییکه دارای گلهای درخشان اتشی یا زرد رنگ هستند
concentration cell corrosion
U
نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
azimuth deviation
U
اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
standards
U
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
standard
U
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
underpasses
U
مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
underpass
U
مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
emerging traffic
U
جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
merging traffic
U
ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
road screen
U
پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
going
U
وضع جاده زمین جاده
service road
U
جاده کناری جاده سرویس
Nomatic rugs
U
قالی های عشایری و قشقایی
[این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
free air anomaly
U
اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
vat dyeing
U
رنگرزی خمی
[روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
cads
U
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cad
U
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
freeways
U
شاهراه
roadway
U
شاهراه
highways
U
شاهراه
freeway
U
شاهراه
mainlined
U
شاهراه
autobahn
U
شاهراه
the road
U
شاهراه
high road
U
شاهراه
mainlining
U
شاهراه
lifeline
U
شاهراه
mainlines
U
شاهراه
superhighways
U
شاهراه
highroads
U
شاهراه
turnpike
U
شاهراه
highroad
U
شاهراه
state road
U
شاهراه
national highway
U
شاهراه
turnpikes
U
شاهراه
mainline
U
شاهراه
lifelines
U
شاهراه
motorway
U
شاهراه
motorways
U
شاهراه
superhighway
U
شاهراه
Highway Code
U
کد شاهراه
roadways
U
شاهراه
highway
U
شاهراه
superhighway
U
ابر شاهراه
superhighways
U
ابر شاهراه
single lane
U
شاهراه یک خطه
single lane
U
شاهراه یک طرفه
dual carriage way
U
شاهراه دو طرفه
peripheral road
[British E]
U
شاهراه پیرامونی
peripheral highway
[American E]
U
شاهراه پیرامونی
track clearer
U
جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
road distance
U
مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
verges
U
حریم شاهراه یا راه
verge
U
حریم شاهراه یا راه
thoroughfare
U
شارع عام شاهراه
thoroughfares
U
شارع عام شاهراه
difference in northing
U
اختلاف عرض جغرافیایی اختلاف عرض
expressways
U
شاهراه مخصوص وسایط سریع السیر
expressway
U
شاهراه مخصوص وسایط سریع السیر
junctions
U
تقاطع
decussation
U
تقاطع
intersected
U
تقاطع
intersects
U
تقاطع
weaving
U
تقاطع
intersections
U
تقاطع
intersect
U
تقاطع
line cross
U
تقاطع خط
chiasma
U
تقاطع
crosses
U
تقاطع
crossest
U
تقاطع
intersection
U
تقاطع
crosser
U
تقاطع
cross
U
تقاطع
crossing line
U
خط تقاطع
junction
U
تقاطع
street crossing
U
تقاطع
interwork
U
بر یکدیگر
of each other
<adv.>
U
از یکدیگر
each other
U
یکدیگر
from one another
<adv.>
U
از یکدیگر
of one another
<adv.>
U
از یکدیگر
one a
U
یکدیگر
from each other
<adv.>
U
از یکدیگر
one another
U
یکدیگر
intertwine
U
تقاطع کردن
intertwining
U
تقاطع کردن
intertwined
U
تقاطع کردن
intertwines
U
تقاطع کردن
intersected
U
تقاطع کردن
intersect
U
تقاطع کردن
crisscross
U
تقاطع کردن
intersection point
U
نقطه تقاطع
interlace
U
تقاطع کردن
intersects
U
تقاطع کردن
crossing plane
U
سطح تقاطع
angle of erossing
U
زاویه تقاطع
angle of cutting
U
زاویه تقاطع
focussing
U
نقطه تقاطع
intersections
U
تقاطع همبر
intercept
U
محل تقاطع
weaving section
U
منطقه تقاطع
weaving distance
U
طول تقاطع
meet
U
مقتضی تقاطع
meets
U
مقتضی تقاطع
intercepted
U
محل تقاطع
intercepting
U
محل تقاطع
tree traversal
U
تقاطع درختی
scissor junction
U
تقاطع مورب
intersection
U
تقاطع همبر
crossing
U
محل تقاطع
crossing
U
نقطه تقاطع
road junction
U
تقاطع راه
point of intersection
U
نقطه تقاطع
focus
U
نقطه تقاطع
intercepts
U
محل تقاطع
focused
U
نقطه تقاطع
focuses
U
نقطه تقاطع
focusses
U
نقطه تقاطع
focussed
U
نقطه تقاطع
beam grillage
U
تقاطع تیرها
combine
U
ترکیب با یکدیگر
combines
U
ترکیب با یکدیگر
interconnecting
U
اتصال به یکدیگر
combining
U
ترکیب با یکدیگر
interconnect
U
اتصال به یکدیگر
concrescence
U
رشد با یکدیگر
peer to each other
U
قرین یکدیگر
peer to each other
U
برابر با یکدیگر
intersecting
U
از یکدیگر گذرنده
arm in arm
U
در دست یکدیگر
cheek by jowl
U
پهلوی یکدیگر
couples
U
ترکیب با یکدیگر
to look at each other
U
به یکدیگر نگریستن
simultaneous with each other
U
مقارن یکدیگر
interconnected
U
اتصال به یکدیگر
coupled
U
ترکیب با یکدیگر
internecine
U
کشتار یکدیگر
couple
U
ترکیب با یکدیگر
interconnects
U
اتصال به یکدیگر
crossing tower
U
برج تقاطع در کلیسا
intercept point
U
محل تقاطع
[ریاضی]
grade crossing
U
تقاطع راه اهن
Go to the first crossroad.
به اولین تقاطع بروید.
grade crossings
U
تقاطع راه اهن
interlacement
U
درهم بافتگی تقاطع
intersectional
U
وابسته بمحل تقاطع
multiway junction
U
تقاطع چند راه
Go to the second crossroad.
به دومین تقاطع بروید.
telepathy
U
ارتباط افکار با یکدیگر
interconnects
U
با یکدیگر اتصال دادن
of a piece with each other
U
ازسر هم همجنس یکدیگر
abut
U
به یکدیگر ضربه زدن
complementary
U
تکمیل کننده یکدیگر
to look at each other
U
به یکدیگر نگاه کردن
intersplere
U
در حوزه یکدیگر امدن
incompossible
U
منافی یکدیگر ناسازگار
abuts
U
به یکدیگر ضربه زدن
grappling
U
گرفتن لباس یکدیگر
abutted
U
به یکدیگر ضربه زدن
interconnecting
U
با یکدیگر اتصال دادن
correlative with each other
U
لازم و ملزوم یکدیگر
one-to-one
U
عینامساوی و مرتبط با یکدیگر
interconnected
U
با یکدیگر اتصال دادن
one to one
U
عینامساوی و مرتبط با یکدیگر
interconnect
U
با یکدیگر اتصال دادن
hand in hand
U
دست دردست یکدیگر
in tune
<idiom>
U
با یکدیگر موافق بودن
level crossings
U
محل تقاطع دو خط راه اهن
meet
U
مواجه شدن تقاطع کردن
meets
U
مواجه شدن تقاطع کردن
intercross
U
تقاطع کردن جفت گیری
level crossing
U
محل تقاطع دو خط راه اهن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com