Total search result: 201 (21 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
derived demand U |
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود . |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
Novell U |
شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود |
 |
 |
capital intensive goods U |
کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است |
 |
 |
factor of production U |
عامل تولید |
 |
 |
factor cost U |
هزینه عامل تولید |
 |
 |
two input firm U |
بنگاه تولیدی باد و عامل تولید |
 |
 |
factor cost U |
قیمت تمام شده عامل تولید |
 |
 |
physiocratic system U |
روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است |
 |
 |
reserved character U |
حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود |
 |
 |
components U |
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند |
 |
 |
component U |
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند |
 |
 |
intensive cultivation U |
اضافه کردن مقدار تولید از طریق افزایش عامل کار یا سرمایه بدون اینکه سطح زیر کشت زیادشود |
 |
 |
piggybacks U |
سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود |
 |
 |
piggyback U |
سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود |
 |
 |
shells U |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
 |
 |
shell U |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
 |
 |
shelling U |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
 |
 |
vibrator U |
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود |
 |
 |
vibrators U |
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود |
 |
 |
seconded U |
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست |
 |
 |
seconding U |
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست |
 |
 |
seconds U |
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست |
 |
 |
second U |
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست |
 |
 |
capacity cost U |
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت |
 |
 |
public good U |
کالایی که تولید ان به نفع جامعه باشد |
 |
 |
self- U |
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان |
 |
 |
metacompilation U |
کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود |
 |
 |
MS DOS U |
سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود |
 |
 |
planar U |
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت |
 |
 |
wrming message U |
پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود |
 |
 |
oem U |
شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند |
 |
 |
marginal productivity law U |
قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت |
 |
 |
matrixes U |
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود |
 |
 |
matrix U |
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود |
 |
 |
cyanogen agent U |
عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن |
 |
 |
acceleration principle U |
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید |
 |
 |
startup disk U |
فلاپی دیسک که حاوی فایلهای تشخیص سیستم عامل است و در صورتی که دیسک خراب شود برای راه اندازی کامپیوتر استفاده میشود |
 |
 |
actuator U |
محرک بازوی عامل مکانیسم عامل |
 |
 |
structure U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
 |
 |
structures U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
 |
 |
structuring U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
 |
 |
digitize U |
تصویری که برای تولید سیگنال آنالوگی که بعد به دیجیتال تبدیل میشود و روی کامپیوتر ذخیره شود یا نمایش داده شود |
 |
 |
cobb doglas production function U |
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است |
 |
 |
throughput U |
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود |
 |
 |
town fog U |
نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود |
 |
 |
config.sys U |
این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود |
 |
 |
crystals U |
صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود |
 |
 |
crystal U |
صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود |
 |
 |
pilot line operation U |
کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید |
 |
 |
embryophyte U |
گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید |
 |
 |
producer's goods U |
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند |
 |
 |
POSIX U |
استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود |
 |
 |
income elasticity of demand U |
تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E |
 |
 |
blood agent U |
عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون |
 |
 |
class a agent officer U |
افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل |
 |
 |
euler theorem U |
در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد |
 |
 |
netware U |
برنامه کاربردی که تحت سیستم عامل Netware اجرا میشود |
 |
 |
production overheads U |
هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید |
 |
 |
profits a prendre U |
درCL عامل در حق علف چر وسایر منافع حاصله از زمین هم ذیحق میشود |
 |
 |
estopel U |
عملی که باعث میشود عامل از طرح دعوی یاادعا یا تکذیب و انکار |
 |
 |
cp/m U |
سیستم عامل برای ریزپردازنده |
 |
 |
increasing cost industry U |
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود |
 |
 |
bootstrap U |
مجموعه دستوراتی که پیش از بار شدن برنامه توسط کامپیوتر اجرا میشود که معمولاگ سیستم عامل را بار میکند وقتی که کامپیوتر روشن میشود |
 |
 |
static propeller thrust U |
تراستی که توسط یک ملخ تولید میشود |
 |
 |
piece parts U |
قطعاتی که در تولید محصول بکاربرده میشود |
 |
 |
cp/m U |
سیستم عامل معروف برای ریزکامپیوتر ها |
 |
 |
microsoft U |
DOS-MS سیستم عامل تک کاربره و تک کاره است و توسط کار خط دستور کنترل میشود |
 |
 |
ACPI U |
که باعث میشود سیستم عامل به طور خودکار سخت افزار مناسب را تشخیص دهد |
 |
 |
delays U |
دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد |
 |
 |
cycle stock U |
موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود |
 |
 |
delaying U |
دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد |
 |
 |
delay U |
دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد |
 |
 |
server U |
سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM |
 |
 |
pc dos U |
سیستم عامل دیسک برای کامپیوتر شخصی |
 |
 |
LAN Server U |
سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM |
 |
 |
job stream U |
ورودی برای سیستم عامل مسیل عملیات |
 |
 |
EXE file U |
در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست |
 |
 |
cost fraction U |
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات |
 |
 |
turnaround time U |
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است |
 |
 |
beta range U |
حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی |
 |
 |
Kaleida Labs U |
شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای |
 |
 |
entry U |
نقط های در زمان که یک برنامه یا کار یادسته اجرا میشود توسط تقویم سیستم عامل |
 |
 |
declassified cost U |
هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد |
 |
 |
feed stock U |
مواد اولیه که جهت تولید به کارخانه وارد میشود |
 |
 |
phoneme U |
برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا |
 |
 |
microsoft U |
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی |
 |
 |
source U |
ماخذ عامل یا جاسوس خارجی برای کسب اطلاعات |
 |
 |
law of demand U |
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود |
 |
 |
season cracking U |
ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود |
 |
 |
execute U |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
 |
 |
LAN Manager U |
سیستم عامل شبکه توسعه یافته توسط ماکروسافت برای PC |
 |
 |
executing U |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
 |
 |
executed U |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
 |
 |
executes U |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
 |
 |
rope chaff U |
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود |
 |
 |
countervailing power U |
مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود |
 |
 |
jobs U |
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر |
 |
 |
job U |
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر |
 |
 |
broodmare U |
مادیان برای تولید نژاد |
 |
 |
stallation U |
اسب نر برای تولید مثل |
 |
 |
grey scale U |
سایه هایی که از نمایش بخشهای رنگی روی صفحه تک رنگ تولید میشود |
 |
 |
user U |
بخشی از حافظه که برای کاربر فراهم است و حاوی سیستم عامل نیست |
 |
 |
allocations U |
فرآیندی که در آن سیستم عامل برای برنامه کاربردی حافظه لازم را فراهم میکند |
 |
 |
unmount U |
برای آگاه کردن سیستم عامل از اینکه دیسک درایو فعال نیست |
 |
 |
allocation U |
فرآیندی که در آن سیستم عامل برای برنامه کاربردی حافظه لازم را فراهم میکند |
 |
 |
foregrounding U |
اجرای کارهای با حق تقدم بالا برای برنامه ها در سیستم عامل چند منظوره |
 |
 |
users U |
بخشی از حافظه که برای کاربر فراهم است و حاوی سیستم عامل نیست |
 |
 |
aux U |
مخفف برای پورت ارتباطی سریال تحت کنترل سیستم عامل DOS |
 |
 |
supervisor U |
ن میشود که قطعه به درستی کار می رود. 2-بخشی از سیستم عامل کامپیوتر که استفاده از رسانههای جانبی و عملیات cpvرا مرتب میکند |
 |
 |
supervisors U |
ن میشود که قطعه به درستی کار می رود. 2-بخشی از سیستم عامل کامپیوتر که استفاده از رسانههای جانبی و عملیات cpvرا مرتب میکند |
 |
 |
product U |
ول مواد لازم برای تولید یک محصول |
 |
 |
indexer U |
برنامهای که برای یک سندشاخص تولید کند |
 |
 |
products U |
ول مواد لازم برای تولید یک محصول |
 |
 |
products U |
محصول تولید شده برای فروش |
 |
 |
generator U |
دستگاهی برای تولید انرژی الکتریکی |
 |
 |
generators U |
دستگاهی برای تولید انرژی الکتریکی |
 |
 |
product U |
محصول تولید شده برای فروش |
 |
 |
cryptocompromise U |
تولید خطر برای مخابرات رمز |
 |
 |
monitored U |
برنامهای مقیم در ROM برای بار کردن سیستم عامل پس ا ز روشن شدن ماشین |
 |
 |
monitors U |
برنامهای مقیم در ROM برای بار کردن سیستم عامل پس ا ز روشن شدن ماشین |
 |
 |
monitor U |
برنامهای مقیم در ROM برای بار کردن سیستم عامل پس ا ز روشن شدن ماشین |
 |
 |
attribute U |
مشخصه مخصوص یک فایل که توسط سیستم عامل استفاده میشود و فایل از کاربر پنهان است |
 |
 |
attributing U |
مشخصه مخصوص یک فایل که توسط سیستم عامل استفاده میشود و فایل از کاربر پنهان است |
 |
 |
attributes U |
مشخصه مخصوص یک فایل که توسط سیستم عامل استفاده میشود و فایل از کاربر پنهان است |
 |
 |
process U |
انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه |
 |
 |
seed U |
مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی |
 |
 |
Paintbrush/Paint U |
windows برای تولید و ویرایش تصاویر atmap |
 |
 |
amphimictic U |
مناسب برای تولید و تناسل واختلاط نژاد |
 |
 |
primitive U |
برای تولید اشکال پیچیده تر در برنامه گرافیکی |
 |
 |
seeds U |
مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی |
 |
 |
processes U |
انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه |
 |
 |
atari U |
نام نوعی از کامپیوترهای شخصی و وسائل جانبی مشهور که توسط شرکت ATARI تولید میشود |
 |
 |
wordperfect U |
برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Word Perfeet Covp که روی محدوده وسیعی از سیستم عامل و سخت افزار اجرا میشود |
 |
 |
spermary U |
غده تولید کننده منی محل تولید منی |
 |
 |
dynamic condition U |
شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت |
 |
 |
signal U |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
 |
 |
signalled U |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
 |
 |
publish U |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
 |
 |
publishes U |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
 |
 |
published U |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
 |
 |
signaled U |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
 |
 |
monadic operator U |
عملی که از یک عملوند برای تولید نتیجه استفاده میکند |
 |
 |
MDs U |
دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک |
 |
 |
MD U |
دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک |
 |
 |
installable device driver U |
درایور وسیلهای که در حافظه بار شده است و مقیم است و با تابع مشابه به درون سیستم عامل جایگزین میشود |
 |
 |
managers U |
نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد |
 |
 |
graphical user interface U |
واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل |
 |
 |
manager U |
نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد |
 |
 |
generates U |
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه |
 |
 |
directories U |
در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
 |
 |
effective U |
آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است |
 |
 |
clock U |
مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند |
 |
 |
directory U |
در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
 |
 |
number U |
عدد تولید شده از داده برای هر بیتی یا تشخیص خطا |
 |
 |
stability U |
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر بدون لکه |
 |
 |
generate U |
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه |
 |
 |
clocks U |
مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند |
 |
 |
numbers U |
عدد تولید شده از داده برای هر بیتی یا تشخیص خطا |
 |
 |
primitive U |
تابع ابتدایی که برای تولید تابعهای پیچیده تر به کار می رود. 2- |
 |
 |
generated U |
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه |
 |
 |
generating U |
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه |
 |
 |
auto U |
توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع |
 |
 |
autos U |
توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع |
 |
 |
families U |
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند |
 |
 |
family U |
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند |
 |
 |
eisa U |
گروه تولید کنندگان PC که یک انجمنی برای پیشبرد استاندارد باس تک بیتی تشکیل داده اند که رقیبی برای استاندار باس MAC از IBM است |
 |
 |
directories U |
در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
 |
 |
modular U |
با اتصال بلاکهای کوچک به هم برای تولید محصول مط ابق میل کاربر |
 |
 |
brake specific fuel consumption U |
مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت |
 |
 |
silicon U |
عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC |
 |
 |
cam U |
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید |
 |
 |
cams U |
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید |
 |
 |
directory U |
در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
 |
 |
spray attack U |
پخش مواد شیمیایی وبیولوژیکی از راه هوا برای تولید تلفات |
 |
 |
mixed capitalism U |
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد |
 |
 |
full U |
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند |
 |
 |
fullest U |
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند |
 |
 |
grandfather file U |
دوره زمانی که در آن فایل اصلی پدربزرگ بهنگام سازی میشود تا فایل پدر جدید تولید کند و فایل پدر قدیمی پدربزرگ میشود |
 |
 |
image U |
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش |
 |
 |
COMPAQ U |
شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود |
 |
 |
images U |
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش |
 |
 |
processor U |
کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و... |
 |
 |
international standards organization U |
سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند |
 |
 |
magneto electricity U |
نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود |
 |
 |
burned U |
کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است |
 |
 |
redirected U |
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف |
 |
 |
redirects U |
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف |
 |
 |
redirect U |
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف |
 |
 |
redirecting U |
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف |
 |
 |
p system U |
سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند |
 |
 |
native U |
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود. |
 |
 |
natives U |
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود. |
 |
 |
arc elasticity of demand U |
عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود : |
 |
 |
skin paint U |
نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود |
 |
 |
bow wave U |
موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه |
 |
 |
gnp gap U |
شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه |
 |
 |
executives U |
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود |
 |
 |
executive U |
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود |
 |
 |
generates U |
محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است |
 |
 |
generated U |
محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است |
 |
 |
generate U |
محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است |
 |