English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
trap gun U تفنگ مخصوص تیراندازی به هدفهای متحرک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
trap shoot U تیراندازی به هدفهای متحرک
target rifle U تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
skeet gun U تفنگ مخصوص تیراندازی 8وضعی
crossing target U هدفهای متحرک عرضی
high pheasant U تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
trap house U محل خروج هدفهای متحرک
rifle shot U تیر تفنگ تیراندازی با تفنگ
quick fire U تیری که با حداکثرسرعت روی هدفهای متحرک اجرا میشود
double barreled shotgun U تفنگ دولول برای تیراندازی جداگانه
target system U سیستم هدفهای میدان تیر سری هدفهای مستقر در یک منطقه
target arrow U تیر مخصوص تیراندازی
columbia round U تیراندازی مخصوص زنان
antimateriel ammunition U مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
v ring U تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
deep targets U هدفهای باعمق زیاد هدفهای دوردست
flight arrow U تیر مخصوص تیراندازی باپرواز منحنی و طویل
hereford round U مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
flask U دبه مخصوص باروت تفنگ
flasks U دبه مخصوص باروت تفنگ
lyle gun U تفنگ مخصوص پرتاب طناب از کشتی
target bow U کمان مخصوص تیراندازی باتیر و کمان
firing position U موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
firing range U برد تیراندازی مسافت تیراندازی
rifle clasp U نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
fowling piece U تفنگ پرنده زنی تفنگ شکاری
rifle salute U احترام با تفنگ سلام با تفنگ
fowling piece U تفنگ شکاری تفنگ ساچمهای
oogamous U دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
fire lane U مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
operating slide U دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
live fire U تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
national objectives U هدفهای ملی
mission objectives U هدفهای ماموریت
surface targets U هدفهای سطحی
economic ends U هدفهای اقتصادی
linear target U هدفهای خطی
linear target U هدفهای درخط
deep targets U هدفهای عمیق
substitute goals U هدفهای جانشین
successive objective U هدفهای متوالی
priority targets U هدفهای دارای تقدم
joint strategic objectives U هدفهای مشترک استراتژیکی
surface targets U هدفهای روی سطح اب
air target chart U نقشه هدفهای هوایی
target chart U نقشه هدفهای بمباران هوایی
subaqueous ranging U تعیین محل هدفهای دریایی نامریی
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
air target material program U برنامه تهیه اماد برای تک به هدفهای هوایی
strafing U به مسلسل بستن هدفهای زمینی به وسیله هواپیما
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
strafing U زیر اتش گرفتن هدفهای زمینی به وسیله تیربارهواپیما
The planes pin- pointed the enemy targets . U هواپیما ها گشتند تا هدفهای دشمن را دقیق پیدا کردند
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
subaqueous ranging U طریقه اکتشاف و تعیین محل هدفهای غیرقابل رویت دریایی
target dossiers U پرونده اطلاعات جمع اوری شده درمورد هدفهای منطقه
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
air target mosaic U مجموعه عکسهای تهیه شده از هدف عکس موزاییک هدفهای هوایی
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
shelling report U گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
controvrsism U روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
target discrimination U قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
archery U تیراندازی
shootings U تیراندازی
gunning U تیراندازی
pops U تیراندازی
popped U تیراندازی
pop U تیراندازی
gunnery U تیراندازی
musketry U تیراندازی
shooting U تیراندازی
fire bay U دهلیز تیراندازی
order of fire U روش تیراندازی
fire trench U سنگر تیراندازی
the butts U میدان تیراندازی
fire U تیراندازی کردن
field archery U تیراندازی صحرایی
verification fire U تیراندازی ازمایشی
fires U تیراندازی کردن
gunning U تمرین تیراندازی
offhand U تیراندازی ایستاده
delivery error U اشتباه در تیراندازی
automatic fire U تیراندازی خودکار
dry sum U مشق تیراندازی
fired U تیراندازی کردن
conduct of fire U هدایت تیراندازی
methode of fire U روش تیراندازی
gunnery U قوانین تیراندازی
handbow U کمان تیراندازی
riflery U تیراندازی تفنگداری
gun U تیراندازی کردن
conduct of fire U اجرای تیراندازی
shoot U تیراندازی کردن
firing line U خط شروع تیراندازی
firing table U جدول تیراندازی
ready position U حاضربه تیراندازی
shoots U تیراندازی کردن
scheme of fire U طرح تیراندازی
lived U تیراندازی جنگی
horseback archery U تیراندازی سواره
school shooting U تیراندازی در مدرسه
combat firing U تیراندازی جنگی
live U تیراندازی جنگی
firing area U منطقه تیراندازی
fire power U قدرت تیراندازی
guns U تیراندازی کردن
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
gun fire U توپ بامدادیاشام تیراندازی
shooting galleries U میدان تیراندازی تمرینی
passives U دفاع بدون تیراندازی
dwell at U به تیراندازی ادامه دادن
range correction U تصحیح برد تیراندازی
passive U دفاع بدون تیراندازی
time fire U تیراندازی با گلوله زمانی
shooting gallery U میدان تیراندازی تمرینی
recoiled U دفع ضربت تیراندازی
recoiling U دفع ضربت تیراندازی
open fire U شروع به تیراندازی کردن
recoils U دفع ضربت تیراندازی
recoil U دفع ضربت تیراندازی
combat firing U تمرین تیراندازی رزمی
archery U تیراندازی با تیر و کمان
range firing U تیراندازی در میدان تیر
qualification badge U نشان مهارت در تیراندازی
shootoff U مسابقه اضافی تیراندازی
methode of fire U روش اجرای تیراندازی
firing battery U اتشبار تیراندازی کننده
field arrow U تیرهای تیراندازی صحرایی
shots U تیراندازی تیرانداز ماهر
shots U گلوله تیراندازی شده
shots U تیراندازی شده تیرخورده
shot U گلوله تیراندازی شده
shot U تیراندازی شده تیرخورده
field round U یک دور تیراندازی صحرایی
field roving course U مسابقه تیراندازی جنگلی
expert badge U نشان مهارت در تیراندازی
pit detail U کمک مربی تیراندازی
skeet U انداختن تمرین تیراندازی
squeeze off U تیراندازی با فشار ماشه
squatting position U وضعیت چمباتمه در تیراندازی
shot U تیراندازی تیرانداز ماهر
set up U اماده تیراندازی کردن
firing line U خط تیراندازی مدار اتش
main fire U سیستم تیراندازی اصلی
firing data U عناصر مربوط به تیراندازی
absolute error U اشتباه مطلق تیراندازی
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
step through method U تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
point bland U تیراندازی بدون نشانه روی
plinking U تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
sector of fire U قطاع اتش منطقه تیراندازی
power form U تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
repeat range U با همین مسافت تیراندازی کنید
power head U نوک نیزه تیراندازی به ماهی
string walking U تمرین تیراندازی با تیر وکمان
string U یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
port U حمل کردن مزغل تیراندازی
plane of fire U سطح مبنای مسیر تیراندازی
natural form U وضع بدن هنگام تیراندازی
wingshooting U تیراندازی به پرنده در حال پرواز
shooting position U حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
x ring U دایره مرکزی هدف تیراندازی
toxophily U علم تیراندازی باتیر وکمان
gun shy U کسی که از صدای تیراندازی می ترسد
firing mechanism U چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
target round U یک دور تیراندازی با تیر وکمان
air and naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
error U خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
slow fire U یک دقیقه فرصت برای تیراندازی به هر نفر
fire restriction U محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
ready rack U قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
sleeve U هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
armpit U چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
sleeves U هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
freestyle U شنای ازادمسابقه تیراندازی با روش ازاد
ground fire U تیراندازی باسلاحهای کوچک از زمین به هواپیما
armpits U چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
intermittent U اجرای تیراندازی بینابین حملات دیگر
shooting U تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
errors U خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
preparatory U تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
lady paramount U بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
shootings U تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
mobiles U متحرک
locks U سد متحرک
lock U سد متحرک
dynamically U متحرک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com