English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
riot gun U تفنگ ضد اغتشاش یا کنترل اغتشاشات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
riot control U کنترل اغتشاشات
riot control U کنترل شورش عملیات ضد اغتشاش
civil disturbances U اغتشاشات غیرنظامی
civil disturbances U اغتشاشات داخلی
riot act U قانون ضد اغتشاشات
domestic disturbances U اغتشاشات داخلی
hum frequency U فرکانس اغتشاشات صوتی
fowling piece U تفنگ پرنده زنی تفنگ شکاری
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
rifle salute U احترام با تفنگ سلام با تفنگ
fowling piece U تفنگ شکاری تفنگ ساچمهای
rifle shot U تیر تفنگ تیراندازی با تفنگ
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
disturber U اغتشاش کن
distortion U اغتشاش
bouleversement U اغتشاش
distortions U اغتشاش
riot U اغتشاش
rioted U اغتشاش
garboil U اغتشاش
rioting U اغتشاش
riots U اغتشاش
turbalence U اغتشاش
turbulence U اغتشاش
disarray U اغتشاش
confusion U اغتشاش
bewilderment U اغتشاش
to raise hell U اغتشاش کردن
hum U اغتشاش صوتی
topsy turvydom U اغتشاش اشفتگی
hummed U اغتشاش صوتی
hums U اغتشاش صوتی
rummaged U اغتشاش اشفتگی
turbulence U اشفتگی اغتشاش
commotion U جنبش اغتشاش
frequency distortion U اغتشاش بسامدی
confusional U اغتشاش امیز
trapezium distortion U اغتشاش ذوزنقهای
magnetic disturbance U اغتشاش مغناطیسی
turbulency U اشفتگی اغتشاش
humming noise U اغتشاش صوتی
rummage U اغتشاش اشفتگی
spot distortion U اغتشاش نقطه
inductive disturbance U اغتشاش القائی
rummaging U اغتشاش اشفتگی
distortion of field U اغتشاش میدان
anarchy U بی نظمی اغتشاش
thermal agitation U اغتشاش گرمایی
sedition U شورش اغتشاش
harmonic distortion U اغتشاش هارمونیک
rummages U اغتشاش اشفتگی
armature interference U اغتشاش ارمیچر
rout U گروه بی نظمی و اغتشاش
routed U گروه بی نظمی و اغتشاش
jamming U تولیداختلال در دستگاهها اغتشاش
singal to noise ratio U نسبت سیگنال به اغتشاش
perturation U اغتشاش انحراف مدار
routs U گروه بی نظمی و اغتشاش
babel U سخن پرقیل و قال اغتشاش
tumult U اغتشاش کردن جنجال راه انداختن
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
rifle gun U تفنگ
rifle U تفنگ
rifles U تفنگ
breech U ته تفنگ
bottom U کف تفنگ
smoothbore U تفنگ
bottoms U کف تفنگ
breechloader U تفنگ ته پر
shot line U نخ تفنگ
musketry U تفنگ
musketry U تفنگ ها
breech loader U تفنگ ته پر
guns U تفنگ
shotguns U تفنگ
firer U تفنگ
gun butt U ته تفنگ
flint lock U تفنگ
shotgun U تفنگ
gun U تفنگ
rifle (rifled bore) U تفنگ
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
rifleman U تفنگ دار
stocked U قنداق تفنگ
rifle ranges U تیررس تفنگ
mousquetaire U تفنگ دار
musket U تفنگ فتیلهای
blowtube U تفنگ بادی
peep sight U مگسک تفنگ
sling U تسمه تفنگ
muskets U تفنگ فتیلهای
firelock U تفنگ فتیلهای
matchlock U تفنگ فتیلهای
electron gun U تفنگ الکترونی
percussion lock U ماشه تفنگ
stock U قنداق تفنگ
gunner U شکارچی با تفنگ
gunners U شکارچی با تفنگ
shotgun U تفنگ شکاری
shotguns U تفنگ ساچمهای
shotguns U تفنگ شکاری
blow gun U تفنگ بادی
blow pipe U تفنگ بادی
popgun U تفنگ خفیف
rifle range U تیررس تفنگ
pop gun U تفنگ بچگانه
slinging U تسمه تفنگ
pop gun U تفنگ بادی
slings U تسمه تفنگ
blowgun U تفنگ بادی
phiz U صفیرگلوله تفنگ
percussion gun U تفنگ دنگی
needle gun U تفنگ سوزنی
muzzle loader U تفنگ سرپر
trigger U ماشه تفنگ
gunrack U مقر تفنگ
hammers U چخماق تفنگ
hammered U چخماق تفنگ
hammer U چخماق تفنگ
gun butt U قنداق تفنگ
gun smith U تفنگ ساز
burp gun U تفنگ کوچک
gun stick U سنبه تفنگ
gun stock U قنداق تفنگ
gunsmithery U تفنگ سازی
gunsmiths U تفنگ ساز
gunsmith U تفنگ ساز
gunsmit U تفنگ ساز
harquebus U تفنگ شمخال
triggered U ماشه تفنگ
gun barrel U لوله تفنگ
gauged U اندازه تفنگ
straps U بند تفنگ
strap U بند تفنگ
breech loading U پر کردن تفنگ از ته
breechblock U گلنگدن تفنگ
fusee U تفنگ چخماقی
manubrium U قبضه تفنگ
gauge U اندازه تفنگ
gauges U اندازه تفنگ
cleaning rod U سمبه تفنگ
lyle gun U تفنگ لیل
triggers U ماشه تفنگ
gage U بند تفنگ
light gun U تفنگ نوری
buttstock U قنداق تفنگ
shotgunner U شکار با تفنگ
butted U ته قنداق تفنگ
target rifle U تفنگ مشقی
butted U قنداق تفنگ
kicks U لگد تفنگ
to miss fire U در نرفتن از تفنگ
butt U قنداق تفنگ
gun U تفنگ الکترونی
groove U خان تفنگ
backfires U پس زدن تفنگ
backfired U پس زدن تفنگ
backfire U پس زدن تفنگ
butts U قنداق تفنگ
bead U مگسک تفنگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com