Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
revulsion
U
تغییر ناگهانی عمل کشیدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hangovers
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangover
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
surges
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
peripeteia
U
تغییر ناگهانی
switcheroo
U
تغییر ناگهانی
whim
U
وهم تغییر ناگهانی
whims
U
وهم تغییر ناگهانی
quirks
U
خصوصیات تغییر ناگهانی
overshift
U
تغییر محل ناگهانی
coup detat
U
تغییر ناگهانی درحکومت
storm
U
تغییر ناگهانی هوا
stormed
U
تغییر ناگهانی هوا
storming
U
تغییر ناگهانی هوا
storms
U
تغییر ناگهانی هوا
quirk
U
خصوصیات تغییر ناگهانی
twitch grass
U
تکان ناگهانی ناگهان کشیدن
voltage surge protector
U
محافظ تغییر ولتاژ ناگهانی
turns
U
پیچ تغییر سمت ناگهانی اسکیت
turn
U
پیچ تغییر سمت ناگهانی اسکیت
surging
U
تغییر ناگهانی و موقتی ولتاژبا جریان در یک مدار
ground loop
U
تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
surge protector
U
محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
ambivalence
U
توجه ناگهانی و دلسردی ناگهانی نسبت بشخص یاچیزی
nose dive
U
شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
flurries
U
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
flurry
U
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
spurts
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurting
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurted
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurt
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
bouse
U
بوسیله طناب وقرقره کشیدن بزور باطناب کشیدن میگساری کردن
weight
U
بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه
end strings
U
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked
U
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
income effect
U
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
vary
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
To pamper ( solicit ) someone . To play up to someone .
U
ناز کسی را کشیدن ( منت کشیدن )
plastic
U
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
snuffle
U
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffled
U
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffles
U
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffling
U
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
agonise
U
زحمت کشیدن درد کشیدن
twinge
U
درد کشیدن تیر کشیدن
twinges
U
درد کشیدن تیر کشیدن
variable area nozzle
U
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
changes
U
تغییر کردن تغییر دادن
changed
U
تغییر کردن تغییر دادن
changing
U
تغییر کردن تغییر دادن
change over
U
تغییر روش تغییر رویه
change
U
تغییر کردن تغییر دادن
fm
U
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycled
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march
U
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
drag
U
کشیدن بزور کشیدن
dragged
U
کشیدن بزور کشیدن
drags
U
کشیدن بزور کشیدن
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
angular travel
U
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit
U
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
snapping
U
ناگهانی
all at once
<idiom>
U
ناگهانی
snapped
U
ناگهانی
instantaneous
U
ناگهانی
strikes
U
تک ناگهانی
snap
U
ناگهانی
sudden
U
ناگهانی
strike
U
تک ناگهانی
snaps
U
ناگهانی
surprise attack
U
تک ناگهانی
abrupt
U
ناگهانی
spontaneity
U
ناگهانی
precipitating
U
ناگهانی
precipitates
U
ناگهانی
precipitated
U
ناگهانی
on the spur of the moment
<idiom>
U
ناگهانی
precipitate
U
ناگهانی
crashingly
U
ورشکستگی ناگهانی
suddenly
U
بطور ناگهانی
nosediving
U
افت ناگهانی
random
U
مسیر ناگهانی
killings
U
توفیق ناگهانی
randomly
U
مسیر ناگهانی
supervention
U
اتفاق ناگهانی
sudden stoppage
U
توقف ناگهانی
saltus
U
انتقال ناگهانی
snap
U
شتابزدگی ناگهانی
saltation
U
جنبش ناگهانی
sudden death
U
مرگ ناگهانی
sudden-death
U
مرگ ناگهانی
crashing
U
ورشکستگی ناگهانی
hit-and-run
<idiom>
U
تاثیر ناگهانی
target of opportunity
U
هدف ناگهانی
all of a sudden
<idiom>
U
به طور ناگهانی
frights
U
ترس ناگهانی
raids
U
حمله ناگهانی
lunging
U
حمله ناگهانی
lunges
U
حمله ناگهانی
lunged
U
حمله ناگهانی
crash
U
ورشکستگی ناگهانی
lunge
U
حمله ناگهانی
fright
U
ترس ناگهانی
crashed
U
ورشکستگی ناگهانی
crashes
U
ورشکستگی ناگهانی
canvass
U
حمله ناگهانی
killing
U
توفیق ناگهانی
power surge
U
برق ناگهانی
opportunity target
U
هدف ناگهانی
flare up
U
اشتعال ناگهانی
clapping
U
صدای ناگهانی
clapped
U
صدای ناگهانی
clap
U
صدای ناگهانی
blow out
U
خروج ناگهانی
break down
U
سقوط ناگهانی
bump
U
تکان ناگهانی
brainwaves
U
الهام ناگهانی
brainwave
U
الهام ناگهانی
burst force
U
نیروی ناگهانی
accidents
U
مصیبت ناگهانی
an abrupt departure
U
حرکت ناگهانی
flare up
U
غضب ناگهانی
he acted from impluse
U
نیروی ناگهانی یا
canvassed
U
حمله ناگهانی
nosedives
U
افت ناگهانی
canvasses
U
حمله ناگهانی
canvassing
U
حمله ناگهانی
nosedived
U
افت ناگهانی
irruption
U
ایجاد ناگهانی
explosive
U
یورش ناگهانی
abruption
U
قطع ناگهانی
gust
U
باد ناگهانی
nosedive
U
افت ناگهانی
xenogenesis
U
خلق ناگهانی
accidental war
U
جنگ ناگهانی
gusts
U
باد ناگهانی
accident
U
مصیبت ناگهانی
twitches
U
انقباض ناگهانی
detonations
U
انفجار ناگهانی
shocks
U
هراس ناگهانی
snaps
U
شتابزدگی ناگهانی
snapping
U
شتابزدگی ناگهانی
flick
U
تکان ناگهانی
flicked
U
تکان ناگهانی
flicking
U
تکان ناگهانی
claps
U
صدای ناگهانی
flicks
U
تکان ناگهانی
spurt
U
خروج ناگهانی
spurt
U
افزایش ناگهانی
snapped
U
شتابزدگی ناگهانی
detonation
U
انفجار ناگهانی
boom
U
ترقی ناگهانی
boomed
U
ترقی ناگهانی
twitching
U
تکان ناگهانی
shocked
U
هراس ناگهانی
sortie
U
حمله ناگهانی
twitches
U
تکان ناگهانی
twitched
U
انقباض ناگهانی
twitch
U
انقباض ناگهانی
twitching
U
انقباض ناگهانی
twitch
U
تکان ناگهانی
flaws
U
اشوب ناگهانی
flaw
U
اشوب ناگهانی
to bolt
U
ناگهانی جهیدن
scream
U
ناگهانی گفتن
screamed
U
ناگهانی گفتن
catastrophe
U
بلای ناگهانی
catastrophes
U
بلای ناگهانی
shock
U
هراس ناگهانی
screams
U
ناگهانی گفتن
booming
U
ترقی ناگهانی
booms
U
ترقی ناگهانی
walk out
<idiom>
U
ناگهانی رفتن
raided
U
حمله ناگهانی
spurting
U
افزایش ناگهانی
raiding
U
حمله ناگهانی
twitched
U
تکان ناگهانی
spurts
U
خروج ناگهانی
spurts
U
افزایش ناگهانی
shoot up
<idiom>
U
ناگهانی بلندکردن
raid
U
حمله ناگهانی
sorties
U
حمله ناگهانی
spurted
U
خروج ناگهانی
spurting
U
خروج ناگهانی
spurted
U
افزایش ناگهانی
in one's tracks
<idiom>
U
ناگهانی ،بیدرنگ
cut back
U
کاهش ناگهانی تولید
raided
U
تک ناگهانی حمله هوایی
raided
U
ورود ناگهانی پلیس
raiding
U
تک ناگهانی حمله هوایی
twitching
U
حرکت یا کشش ناگهانی
raiding
U
ورود ناگهانی پلیس
sudden ionospheric disturbance
U
اشفتگی ناگهانی یونوسفر
deep creep attack
U
تک ناگهانی با بمب زیرابی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com