Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 258 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
displeacement of water
U
تغییر مکان اب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
redeployment
U
تغییر مکان دادن یکانها
move
U
پیشنهاد کردن تغییر مکان
moved
U
پیشنهاد کردن تغییر مکان
moves
U
پیشنهاد کردن تغییر مکان
shift
U
تغییر مکان
shift
U
تغییر مکان انتقال
shifted
U
تغییر مکان
shifted
U
تغییر مکان انتقال
shifts
U
تغییر مکان
shifts
U
تغییر مکان انتقال
disposition
U
صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان
stack
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
displacement
U
جابجاشدگی تغییر مکان
displacement
U
جابجا شدن جابجایی تغییر مکان
displacement
U
تغییر مکان
displacement
U
اختلاف مکان تغییر مکان
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
overlap
U
سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlapped
U
سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlaps
U
سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
angular travel
U
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
arithmetic shift
U
تغییر مکان حسابی
change of place
U
تغییر مکان
circular shift
U
تغییر مکان دایرهای
circular shift
U
تغییر مکان حلقوی
columnar transposition
U
تغییر مکان دادن عوامل در ستون
components of displacement
U
مولفههای تغییر مکان
cyclic shift
U
تغییر مکان چرخهای
die shift
U
تغییر مکان حدیده
displaciment
U
تغییر مکان
doppler shift
U
تغییر مکان دوپلری
dynamic shift register
U
ثبات تغییر مکان پویا
echeloned displacement
U
تغییر مکان رده برده
end around shift
U
تغییر مکان دورگشتی
intransit
U
در حال تغییر مکان در حال سفر یاانتقال
left justification
U
تغییر مکان عدد دودویی به سمت چپ عدد
left shift
U
تغییر مکان به چپ
left shift
U
تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
logic shift
U
تغییر مکان منطقی
logical shift
U
تغییر مکان منطقی
multipass overlap
U
سیستمی که چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matria-dot ایجاد میکند با تکرا خط حروف ولی تغییر مکان به آرامی
output per unit of displacement
U
توان در واحد تغییر مکان
permanent change of station
U
تغییر مکان دایمی
piston displacement
U
تغییر مکان پیستون
red shift
U
تغییر مکان سرخ
right shift
U
تغییر مکان به سمت راست
ring shift
U
تغییر مکان حلقهای
shift instruction
U
دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
shift out
U
تغییر مکان به بیرون
shift register
U
ثبات تغییر مکان
sides way
U
تغییر مکان جانبی
statip shift register
U
ثبات تغییر مکان ایستا
support movement
U
تغییر مکان تکیه گاه
Other Matches
barnstormed
U
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorm
U
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorms
U
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorming
U
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
cross hairs
U
دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
peeking
U
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeked
U
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peek
U
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeks
U
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
moved
U
کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moves
U
کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
move
U
کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
end strings
U
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked
U
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangovers
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangover
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect
U
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
varies
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
migration
U
نقل مکان نقل مکان کردن
plastic
U
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
variable area nozzle
U
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
change
U
تغییر کردن تغییر دادن
changed
U
تغییر کردن تغییر دادن
changes
U
تغییر کردن تغییر دادن
changing
U
تغییر کردن تغییر دادن
change over
U
تغییر روش تغییر رویه
fm
U
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
counter march
U
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
there
U
ان مکان
stabilizer
U
مکان
stabilisers
U
مکان
space
U
مکان
place
U
جا مکان
placing
U
جا مکان
sited
U
مکان
places
U
مکان
site
U
مکان
places
U
جا مکان
sites
U
مکان
placing
U
مکان
spaces
U
مکان
spot
U
مکان
spots
U
مکان
purlieus
U
مکان جا
place
U
مکان
locations
U
مکان
location
U
مکان
illocal
U
بی مکان
part
U
مکان
locus
U
مکان
stead
U
مکان
cursors
U
مکان نما
nowhere
U
در هیچ مکان
location
U
مکان یابی
print position
U
مکان چاپ
response position
U
مکان جواب
facility
U
مکان ساختمان
otherwhere
U
در مکان دیگر
nowheres
U
در هیچ مکان
cursor
U
مکان نما
locality
U
موضع مکان
place learning
U
مکان اموزی
displaciment
U
تفاوت مکان
public place
U
مکان عمومی
clearing
U
مکان مسطح
clearings
U
مکان مسطح
storage location
U
مکان ذخیره
localities
U
موضع مکان
place of honor
U
مکان پر افتخار
storage location
U
مکان انباره
placing
U
مکان موقع
locative
U
دال بر مکان
topologist
U
مکان شناس
loci
U
مکان هندسی
adverb of place
U
فرف مکان
sign position
U
مکان علامت
ubiety
U
کیفیت مکان
memory location
U
مکان حافظه
unit position
U
مکان واحد
topography
U
مکان نگاری
move
U
نقل مکان
screen position
U
مکان صفحه
moves
U
نقل مکان
locations
U
مکان یابی
place
U
مکان موقع
topology
U
مکان شناسی
moved
U
نقل مکان
location counter
U
مکان شمار
locus
U
مکان هندسی
places
U
مکان موقع
topographer
U
مکان نگار
horizontal stabilizer
U
مکان افقی ثابت
flit
U
نقل مکان کردن
topography
U
مکان نگاری مساحی
fleche
U
نقل مکان شمشیرباز
cursor control
U
کنترل مکان نما
current location counter
U
شمارنده مکان فعلی
crusor arrows
U
پیکانهای مکان نما
flits
U
نقل مکان کردن
flitting
U
نقل مکان کردن
drilling position
U
مکان مته کاری
whereabout
U
حدود تقریبی مکان
mobility
U
قابلیت نقل مکان
location theory
U
نظریه تعیین مکان
rudders
U
مکان عمودی متحرک
location vector
U
بردار مکان
[ریاضی]
universe
U
کون و مکان دهر
location of industry
U
تعیین مکان صنعت
toponymic
U
وابسته به مکان نامی
radius vector
U
بردار مکان
[ریاضی]
locate mode
U
باب مکان یابی
position vector
U
بردار مکان
[ریاضی]
rudder
U
مکان عمودی متحرک
locus of centres
U
مکان هندسی مرکزها
elevators
U
مکان افقی متحرک
transmigrator
U
نقل مکان کننده
protected location
U
مکان حفافت شده
position
U
بردار مکان
[ریاضی]
elevator
U
مکان افقی متحرک
locus
U
مکان هندسی مرکزها
mental topography
U
مکان نگاری ذهن
topological psychology
U
روانشناسی مکان نگر
flitted
U
نقل مکان کردن
on the move
<idiom>
U
حرکت از مکانی به مکان دیگر
accomodation
وسایل آسایش واستراحت جا و مکان
dp
U
بی مکان ومنزل تبعید شده
colocate
U
دریک مکان قرار دادن
topology
U
مکان شناسی وضعیت جغرافیایی
tablet
U
مکان نما روی صفحه
forth
U
دور از مکان اصلی جلو
removal
U
برطرف سازی نقل مکان
locality
U
محل مخصوص مکان جغرافیایی
localities
U
محل مخصوص مکان جغرافیایی
tablets
U
مکان نما روی صفحه
cursor movement keys
U
کلیدهای حرکت مکان نما
cursor control keys
U
کلیدهای کنترل مکان نما
gradient circuit
U
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
locates
U
مستقر ساختن مکان یابی کردن
topographic
U
وابسته بنقشه برداری یا مکان نگاری
locate
U
مستقر ساختن مکان یابی کردن
locating
U
مستقر ساختن مکان یابی کردن
located
U
مستقر ساختن مکان یابی کردن
toponymy
U
ذکر اسامی نواحی مکان نامی
end in itself
<idiom>
U
مکان کافی برای راحت بودن
pesthole
U
مکان مستعد برای بیماری واگیر
except
U
مکان دهی و ادغام شامل نیست
to take a run-up
U
با دویدن به مکان شروع نزدیک شدن
horizontal tab
U
حرکت مکان نما به صورت افقی
high line
U
پل طنابی نقل مکان بین ناوها
poke
U
فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poked
U
فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
addressing
U
روشی که بخشی از حافظه مکان دهی میشود
pokes
U
فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poking
U
فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
flat
U
تنظیم نرخ قیمت که تمام استفادههای از یک مکان را می پوشاند
flattest
U
تنظیم نرخ قیمت که تمام استفادههای از یک مکان را می پوشاند
debug
U
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
rate joystick
U
سکان هدایتی با سرعت ثابت حرکت مکان نما
ES IS
U
امکان مکان یابی router سیستم میانی بدهند
cursor tracking
U
حرکت دادن مکان نما روی یک صفحه نمایش
debugs
U
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
debugged
U
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
coextensive
U
باهم دریک زمان ویک مکان بسط یافته
circle of position
U
دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
illuviate
U
در اثر نقل مکان از محلی درمحل دیگری رسوب شدن
Phone Dialer
U
امکانی در ویندوز که به کاربرد مکان شماره گیری از کامپیوتر خود میدهد
run-up
[start-up]
U
نزدیکی به مکان شروع با دویدن
[برای جهش یا پرتاب کردن]
[ورزش]
adaptive channel allocation
U
تامین کانالهای ارتباطی طبق نیاز به جای استفاده از یک مکان دهی ثابت
bot
U
Begining-Of-Tape علامت شروع مکان صبط اطلاعات روی نوار مغناطیسی
addressing
U
مکان دهی به کلمه داده ذخیره شده در حافظه با استفاده از آدرس مطلق آن
dragging
U
روشی که باعث میشودتصویر گرافیکی نمایش داده شده با مکان نما حرکت کند
tracking symbol
U
علامت کوچکی روی صفحه نمایش تصویر که محل مکان نما را نشان میدهد
His presentation was actually just a recital of names, places, and dates.
U
مطالب ارایه شده او
[مرد]
در واقع فقط شمارشی از نام، مکان، و تاریخ بود.
non return to zero
U
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
wats
U
Service Telephone WidaArea سرویسی که تعدادنامحدودی از مکالمات را درناحیهای وسیع از یک نقطه به هر مکان مجاز می سازد
gap
U
سیگنال توجه به علت مکان دهی نادرست نوک خواندن / نوشتن در رسانه ذخیره سازی
gaps
U
سیگنال توجه به علت مکان دهی نادرست نوک خواندن / نوشتن در رسانه ذخیره سازی
sketching
U
روش گرافیک کامپیوتری که در ان دنبالهای از خطوط درطول مسیر مکان نما رسم شده یا طراحی می گردند
groupie
U
دختری که به امید آشنایی با هنر پیشگان یا ورزشکاران و غیره آنها را از مکانی به مکان دیگر تعقیب میکند
groupies
U
دختری که به امید آشنایی با هنر پیشگان یا ورزشکاران و غیره آنها را از مکانی به مکان دیگر تعقیب میکند
pitch line
U
مکان هندسی نقاطی که درانها مراکز نقاط تماس یا گام دندانههای چرخ دنده یادندانه ها اندازه گیری میشود
retrieval
U
مکان دهی به حجمی از داده ذخیره شده درپایگاه داده ها وتولیداطلاعات ازداده
rubber banding
U
قابلیتی از CAD که به یک مولفه اجازه میدهد تا درطول صفحه نمایش بوسیله قلم الکترونیکی یا دستگاه ماوس به مکان مورد نظرکشیده شود
high resolution bit mapped display
U
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
refresh buffer
U
یک مکان حافظه موقت که درهنگام تازه کردن یک صفحه تصویر اصلاعات نمایش صفحه را نگاهداری میکند
arm
U
وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک
grids
U
سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
grid
U
سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
dachi
U
تغییر پا
mutations
U
تغییر
conversion
U
تغییر
changing
U
تغییر
alteration
U
تغییر
mutation
U
تغییر
vicissitude
U
تغییر
misalignment
U
تغییر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com