Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
strain
U
تغییر شکل نسبی
strains
U
تغییر شکل نسبی
relative deformation
U
تغییر شکل نسبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bulk strain
U
تغییر شکل نسبی حجمی
cold straining
U
تغییر بعد نسبی در حالت سرد
elastic strain
U
تغییر شکل نسبی ارتجاعی
income effect
U
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
increase of strain
U
افزایش تغییر طول نسبی
lateral strain
U
تغییر شکل نسبی جانبی
linear strain
U
تغییر شکل نسبی خطی
simple strain
U
تغییر طول نسبی ساده
strain energy
U
انژی حاصل از تغییر شکل نسبی
stress strain diagram
U
نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
Other Matches
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
relative plot
U
موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
end strings
U
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked
U
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangover
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
varies
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
plastic
U
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
variable area nozzle
U
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
change over
U
تغییر روش تغییر رویه
changing
U
تغییر کردن تغییر دادن
change
U
تغییر کردن تغییر دادن
changes
U
تغییر کردن تغییر دادن
changed
U
تغییر کردن تغییر دادن
relative
U
نسبی
self relative
U
نسبی
comparatives
U
نسبی
proportional
U
نسبی
consanguineous
U
نسبی
relative code
U
کد نسبی
comparative
U
نسبی
relative humidity
U
نم نسبی
proportional limit
U
حد نسبی
respective
U
نسبی
consanguinity
U
قرابت نسبی
sanguinity
U
قرابت نسبی
relative wind
U
باد نسبی
relative viscosity
U
گرانروی نسبی
relativism
U
نسبی نگری
relativeness
U
نسبی بودن
ipsative scale
U
مقیاس نسبی
self relative address
U
نشانی نسبی
relativity
U
فرضیه نسبی
relative address
آدرس نسبی
fractional error
U
خطای نسبی
emissivity
U
تابش نسبی
ipsative score
U
نمره نسبی
distortion factor
U
مانده نسبی
stranger in blood
U
غیر نسبی
sib
U
منسوب نسبی
whole blood
U
قرابت نسبی
proportional representation
U
انتخابات نسبی
relative velocity
U
سرعت نسبی
persons related to another by descent
U
اقارب نسبی
relative dispersion
U
پراکندگی نسبی
relative error
U
خطای نسبی
relative frequency
U
بسامد نسبی
relative harmonic content
U
مانده نسبی
relative humidity
U
رطوبت نسبی
relative density
U
دانسیته نسبی
persons related to another by parentage
U
اقارب نسبی
proportional liability partnership
U
شرکت نسبی
proportional tax
U
مالیات نسبی
relationship by bood
U
قرابت نسبی
relative bearing
U
گرای نسبی
relative compaction
U
تراکم نسبی
relative density
U
چگالی نسبی
relative importance
U
اهمیت نسبی
relative nullity
U
بطلان نسبی
relative permeability
U
نفوذپذیری نسبی
relative permitivity
U
گذردهی نسبی
relative precision
U
دقت نسبی
relative prices
U
قیمتهای نسبی
relative solubility
U
انحلالپذیری نسبی
relative solvation
U
حلالپوشی نسبی
relative term
U
لفظ نسبی
relative movement
U
حرکت نسبی
relative motion
U
حرکت نسبی
relative income
U
درامد نسبی
relative jurisdiction
U
صلاحیت نسبی
relative location
U
ترتیب نسبی
relative majority
U
اکثریت نسبی
relative maximum
U
ماکزیمم نسبی
relative maximum
U
حداکثر نسبی
relative minimum
U
می نیمم نسبی
relative minimum
U
حداقل نسبی
relative value
U
مقدار نسبی
comparative advantage
U
برتری نسبی
blood relationship
U
قرابت نسبی
relative address
U
نشانی نسبی
genealogical
U
نسبی شجرهای
blood relationship
U
خویشاوندی نسبی
relative
U
خودی نسبی
comparative cover
U
پوشش نسبی
comparative costs
U
هزینههای نسبی
specific gravity
U
چگالی نسبی
relative bearing
U
جهت نسبی
comparative advantage
U
مزیت نسبی
specific gravities
U
چگالی نسبی
relationship by blood
U
خویشاوندی نسبی
relationship by blood
U
قرابت نسبی
relative addressing
U
نشانی دهی نسبی
relative addressing
U
نشان دهی نسبی
relative bearing
U
سمت نسبی ناو
relative supersaturation
U
ابر سیری نسبی
relative coding
U
برنامه نویس نسبی
relative coding
U
برنامه نویسی نسبی
relativity of knowledge
U
نسبی بودن دانش
relativize
U
بصورت نسبی در اوردن
relative refractory period
U
دوره بی پاسخی نسبی
relative coordinate system
U
دستگاه مختصات نسبی
strain
U
افزایش طول نسبی
relative dielectric constant
U
ثابت دی الکتریک نسبی
true air speed
U
سرعت نسبی هواپیما
relative income hypothesis
U
فرضیه درامد نسبی
a matter of relative importance
U
موضوعی با اهمیت نسبی
relative value of pieces
U
ارزش نسبی سوارها
cultural relativism
U
نسبی نگری فرهنگی
purchasing power parity
U
نرخ نسبی مبادله
of relative importance
U
دارای اهمیت نسبی
employment rate
U
میزان نسبی اشتغال
strains
U
افزایش طول نسبی
sound level
U
شدت نسبی صوت
recessions
U
کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
california bearing ratio
U
توان باربری نسبی کالیفرنیا
differential susceptibility and permeabi
U
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
strain at failure
U
افزایش طول نسبی درگسیختگی
relativity
U
فلسفه نسبیه نسبی بودن
comparative ve
U
اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
recession
U
کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
coefficient of relative efficiency organ
U
ضریب نسبی کارایی سازمان
bel
U
واحد شدت نسبی توان
fm
U
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
elasticity of factor substitution
U
وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
stress strain curve
U
منحنی تنش به افزایش طول نسبی
difference chart
U
جدول تعیین سمت و برد نسبی
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
adjustable proportional module
U
نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
superaerodynamics
U
ایرودینامیک مربوط به سرعتهای نسبی زیاد ودانسیته کم
strain hardening
U
سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
counter march
U
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
limiting speed
U
بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
rotor incidence
U
زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
grades
U
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grade
U
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
critical angle of attack
U
زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
angular travel
U
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit
U
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
relative income hypothesis
U
براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
rammed
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rams
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
ram
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
tristimulus values
U
مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
sailwing
U
هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
pitch control
U
کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
vertical take off and landing
U
هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
non return to zero
U
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
conservation
[darn]
U
مرمت و رفوگری فرش که بیشتر بصورت عمل مکانیکی بوده و جهت جلوگیری از پیشرفت خرابیو اصلاح نسبی خسارت وارد شده صورت می گیرد
pitot static system
U
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
brinell hardness
U
سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
relative humidity
U
رطوبت نسبی
[مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
lenz' law
U
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
comparative cover
U
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
vortex ring state
U
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
changing
U
تغییر
alternation
U
تغییر
variations
U
تغییر
innovations
U
تغییر
innovation
U
تغییر
alteration
U
تغییر
shunting
U
تغییر خط
amendment
U
تغییر
changed
U
تغییر
change
U
تغییر
misalignment
U
تغییر
amendments
U
تغییر
fluctuation
U
تغییر
modification
U
تغییر
changes
U
تغییر
mutation
U
تغییر
mutations
U
تغییر
changeless
U
بی تغییر
conversion
U
تغییر
dachi
U
تغییر پا
vicissitude
U
تغییر
commutation
U
تغییر
variation
U
تغییر
conversions
U
تغییر
stationary
U
بی تغییر
deformation
U
تغییر شکل
alter
U
تغییر یافتن
mutants
U
تغییر پذیر
mutant
U
تغییر پذیر
modification of the articles
U
تغییر اساسنامه
metamorphosis
U
تغییر شکل
dimensional change
U
تغییر اندازه
design change
U
تغییر طرح
demand shift
U
تغییر تقاضا
mutate
U
تغییر دادن
modification
U
تغییر وتبدیل
modifying
U
تغییر دادن
modifiability
U
تغییر پذیری
mutated
U
تغییر دادن
mutates
U
تغییر دادن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com