English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
magnetostriction U تغییر شکل براثر مغناطیس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
potentize U براثر
in consequence of U براثر
they fought with courage U براثر
gangrene U فساد عضو براثر نرسیدن خون
see stars <idiom> U براثر ضربه به سر ستاره دور سر دیدن
nuclear magnetic resonance U تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
burrs U برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burring U برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burred U برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burr U برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
damask U سیاهی و یارنگی که براثر خوردگی روی فولاد صیقلی فاهر میشود
neoclassical theory of value U تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
end strings U نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked U مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangover U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect U اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangovers U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
varies U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
plastic U تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
magnetism U مغناطیس
remagnetizer U مغناطیس گر
magnet U مغناطیس
magnetzation U مغناطیس
magnets U مغناطیس
magneto U مغناطیس
magnetic U مغناطیس
magnetics U علم مغناطیس
elelctromagnetic U الکترو مغناطیس
magnetic susceptibility U مغناطیس پذیری
magnetizing current U جریان مغناطیس گر
magnetizable U مغناطیس پذیر
susceptibility U مغناطیس پذیری
demagnetize U زدودن مغناطیس
magnetization U مغناطیس پذیری
magnetization work U مغناطیس کنندگی
magnetization U مغناطیس گری
simple magnet U مغناطیس ساده
magnetization U مغناطیس گردانی
magnetization U مغناطیس کنندگی
organic magnet U مغناطیس الی
p.m. U مغناطیس پایدار
magnetizing field U میدان مغناطیس گر
residual magnetic induction U مغناطیس مانده
magnet coil U پیچک مغناطیس
magnotropism U مغناطیس گرایی
inductometer U مغناطیس سنج
induced magnetism U مغناطیس القایی
magnetosphere U مغناطیس- سپهر
magnetosphere U مغناطیس کره
magnetosphere U کره مغناطیس
thermomagnetic U گرما مغناطیس
magnetometer U مغناطیس سنج
magneto U دارای مغناطیس
magnet U مغناطیس پایدار
magnetosphere U مغناطیس- کره
magnets U مغناطیس پایدار
focusing magnet U مغناطیس تمرکز ده
natural magnet U مغناطیس طبیعی
field coil U پیچک مغناطیس گر
ferrimagnetism U فری مغناطیس
magnetization curve U خم مغناطیس پذیری
artificial magnet U مغناطیس صنعتی
plunger magnet U مغناطیس پیستونی
compound magnet U مغناطیس مرکب
magnetic battery U مغناطیس مرکب
magnetism U مغناطیس شناسی
blow out magnet U مغناطیس جرقه
magnetic explorer U مغناطیس یاب
permeance U مغناطیس رسانایی
magnetism U درس مغناطیس
permeability curve U خم مغناطیس پذیری
bar magnet U مغناطیس میلهای
residual magnetism U مغناطیس مانده
permanent magnet U مغناطیس پایدار
residual magnetism U مغناطیس پس ماند
animal magnetism U مغناطیس حیوانی
b h cure U خم مغناطیس پذیری
remanence U مغناطیس مانده
residual magnetization U مغناطیس مانده
demagnetization U مغناطیس زدایی
magnetism U علم مغناطیس
mag U مغناطیس agnetic
mags U مغناطیس agnetic
magnetic compensatory U مغناطیس تصحیح
pyromagnetic U گرما- مغناطیس
purity magnet U مغناطیس خلوص
compensating magnet U مغناطیس تصحیح
demagnetization U مغناطیس زدائی
variable area nozzle U نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
magnetizing current U جریان مغناطیس گردانی
induced magnetization U مغناطیس گردانی القائی
magnet winding U سیم پیچ مغناطیس
induced magnetism U مغناطیس القاء شده
magnetizing field U میدان مغناطیس گردانی
magnetizing U مغناطیس کردن یا شدن
magnetization characteristic U منحنی مغناطیس گردانی
magnetizing force U شدت مغناطیس کنندگی
magnetic biasing U مغناطیس گردانی مقدماتی
magnezation intensity U شدت مغناطیس کنندگی
magnetic potential U نیروی مغناطیس رانی
magnetizability U قابلیت مغناطیس شوندگی
magnetization vector U بردار مغناطیس کنندگی
intensity of magnetization U شدت مغناطیس کنندگی
ion trap magnet U مغناطیس یون ربا
blue beam magnet U مغناطیس اشعه ابی
intensity of magnetization U شدت مغناطیس گری
normal magnetization curve U خم مغناطیس پذیری معمولی
coercive force U نیروی مغناطیس زدا
alternating current magnet U مغناطیس جریان متناوب
ageing of magnet U پیر شدن مغناطیس
magnetizes U تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
direct current magnet U مغناطیس جریان مستقیم
magnetize U تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
negative pole U قطب منفی مغناطیس
demagnetization factor U ضریب مغناطیس زدایی
air magnetic circuit U مدار هوایی مغناطیس
magnetising U تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
demagnetizing field U میدان مغناطیس زدا
magnetised U تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetises U تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
impedance magnetometer U مغناطیس سنج با تغییرامپدانس
changing U تغییر کردن تغییر دادن
changed U تغییر کردن تغییر دادن
change over U تغییر روش تغییر رویه
changes U تغییر کردن تغییر دادن
change U تغییر کردن تغییر دادن
initial susceptibility and permeability U مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
permanent magnet dynamic U بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
demagnetizing turns of armature U دورهای مغناطیس زدای ارمیچر
ideal magnetization curve U منحنی مغناطیس کنندگی ایده ال
magnetics U درس الکترومغناطیس مغناطیس شناسی
differential susceptibility and permeabi U مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
magnetic reversal U عکس عمل مغناطیسی مغناطیس زدائی
magnetized bar U میله مغناطیس شده اهنربای قلمی
high frequency biasing U پیش مغناطیس کنندگی فرکانس بالا
compass binnacle U پایه قطبنمای مغناطیس stand compass : sys
magneto U اهنربای اتش زنه مولد مغناطیس الکتریکی
fm U فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march U تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
remanence U چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
electromagnetic U اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
bloop U عبور دادن مغناطیس از روی نوار برای پاک کردن سیگنالهایی که نیازی به آنها نیست
angular travel U تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
electromagnet U اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
gradient circuit U مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
A magnet attracts iron. U آهن ربا ( مغناطیس ) آهن را جذب می کند
non return to zero U سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
misalignment U تغییر
alternation U تغییر
shunting U تغییر خط
amendment U تغییر
variations U تغییر
variation U تغییر
vicissitude U تغییر
amendments U تغییر
mutation U تغییر
conversions U تغییر
mutations U تغییر
conversion U تغییر
modification U تغییر
changed U تغییر
change U تغییر
innovation U تغییر
alteration U تغییر
changing U تغییر
dachi U تغییر پا
changes U تغییر
innovations U تغییر
fluctuation U تغییر
changeless U بی تغییر
stationary U بی تغییر
commutation U تغییر
altertive U تغییر دهنده
variability U تغییر پذیری
changeable U تغییر پذیر
alterant U تغییر دادنی
changeable U قابل تغییر
modifying U تغییر دادن
palingenesis U تغییر شکل
alterable U قابل تغییر
alterability U قابلیت تغییر
deformation U تغییر شکل
variative U قابل تغییر
design change U تغییر طرح
demand shift U تغییر تقاضا
modification U تغییر وتبدیل
kaleidoscopes U تغییر پذیربودن
kaleidoscope U تغییر پذیربودن
transformation U تغییر شکل
commutable U قابل تغییر
transformation U عمل تغییر
dimensional change U تغییر اندازه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com