Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
signalment
U
تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
identification
U
تعیین هویت
indentification
U
تعیین هویت
identify
U
تعیین هویت کردن
identified
U
تعیین هویت کردن
identifying
U
تعیین هویت کردن
identifies
U
تعیین هویت کردن
identification problem
U
مسئله تعیین هویت
volt ampere meter
U
دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
legends
U
شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
legend
U
شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
apparent recession
U
انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
authentication
U
تعیین نشانی تعیین معرف کردن
defaults
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
identities
U
هویت
indentity
U
هویت
entities
U
هویت
entity
U
هویت
personalities
U
هویت
personality
U
هویت
individuality
U
هویت
identity
U
هویت
personal identity
U
هویت شخصی
identity crisis
U
بحران هویت
identity paper
U
اسناد هویت
impersonation
U
جعل هویت
point indentification
U
هویت نقطهای
identity check
U
بررسی هویت
earmarks
U
نشان هویت
file identification
U
هویت پرونده
organizational identity
U
هویت سازمانی
gender identity
U
هویت جنسی
identity control
U
بررسی هویت
earmark
U
نشان هویت
identification
U
احراز هویت
identification
U
تشخیص هویت
identification tag
U
پلاک هویت
identification of supplies
U
تشخیص هویت کالا
impersonates
U
جعل هویت کردن
impersonated
U
جعل هویت کردن
impersonate
U
جعل هویت کردن
identifier
U
معین کننده هویت
to expose somebody
U
لو رفتن هویت کسی
to uncover somebody
[as somebody]
U
لو رفتن هویت کسی
impersonating
U
جعل هویت کردن
depersonalization
U
توجه نکردن به هویت فردی
symbols
U
علائم
zaph dignbats
U
علائم زف
identifies
U
تشخیص هویت دادن یکی کردن
identifying
U
تشخیص هویت دادن یکی کردن
identify
U
تشخیص هویت دادن یکی کردن
identified
U
تشخیص هویت دادن یکی کردن
signal man
U
متصدی علائم
schematic symbols
U
علائم الگویی
signalman
U
متصدی علائم
signal fidelity
U
وفاداری علائم
erection marks
U
علائم نصب
signal regeneration
U
باززایی علائم
signal transformation
U
ترادیسی علائم
sinusoidal signals
U
علائم سینوسی
control signals
U
علائم کنترلی
The symptoms ( of a disease) .
U
علائم بیماری
economic indicator
U
علائم اقتصادی
symptom
U
علائم مرض
indication signs
U
علائم راهنمائی
epiphenomenon
U
علائم ثانویه
sound signal
علائم صدا
identification signs
U
علائم تشخیص
mathematical symbols
U
علائم ریاضی
character set
U
مجموعه علائم
shading symbols
U
علائم سایهای
facing
U
علائم ریاضی
supervisory signals
U
علائم نظارتی
symbolic string
U
رشته علائم
symbolic table
U
جدول علائم
facings
U
علائم ریاضی
hazard signs
U
علائم خطر
symptoms
U
علائم مرض
dosimetry
U
تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
He has been exposed as a traitor.
U
هویت مخفی او
[مرد]
بعنوان خائن افشا شد.
morgue
U
جای امانت مردگانی که هویت انهامعلوم نیست
morgues
U
جای امانت مردگانی که هویت انهامعلوم نیست
prodrome
U
علائم اولیه مرض
baud rate
U
نسبت علائم درثانیه
syndromes
U
علائم مشخصه مرض
syndrome
U
علائم مشخصه مرض
pictograph
U
نشان یا علائم تصویری
dual intensity
U
تاکید علائم خاص
emblazonment
U
تزئین با نشان و علائم
staggy
U
دارای علائم ونشانههای نر
legend
U
فهرست علائم واختصارات
legends
U
فهرست علائم واختصارات
number plates
U
پلاک علائم مشخصه
number plate
U
پلاک علائم مشخصه
tablature
U
نوعی علائم موسیقی
semiotic
U
وابسته به علائم مرض
nomenclature
U
فهرست علائم واختصارات
symptomatic
U
حاکی از علائم مرض
semeiotic
U
مکتب علائم رمزی
semiotic
U
مکتب علائم رمزی
semeiotic
U
وابسته به علائم مرض
nominal
U
فاهری
self-styled
U
فاهری
formfitting
U
فاهری
skin deep
U
فاهری
outwards
U
فاهری
seeming
U
فاهری
surface
U
فاهری
outward
U
فاهری
self styled
U
فاهری
superficially
U
فاهری
apparent
U
فاهری
surfaces
U
فاهری
surfaced
U
فاهری
locates
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locating
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
located
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
signal box
U
توقف گاه متصدی علائم
sigil
U
علامت نجومی علائم رمزی
accent mark
U
یکی از علائم تکیه در موسیقی
discriminated
U
با علائم مشخصه ممتاز کردن
sign of aggregation
U
علائم مخصوص جمله جبری
epiphenomenon
U
علائم بعدی و ثانوی مرض
symbolization
U
استعمال علائم ونشانهای رمزی
Road signs
U
علائم راهنمایی و رانندگی جاده
signal boxes
U
توقف گاه متصدی علائم
discriminate
U
با علائم مشخصه ممتاز کردن
discriminates
U
با علائم مشخصه ممتاز کردن
morsecode
U
علائم رمز تلگرافی مرس
false horizon
U
افق فاهری
apparent power
U
توان فاهری
false parallax
U
پارالاکس فاهری
apparent wind
U
باد فاهری
glitz
U
گیرایی فاهری
externalised
U
فاهری ساختن
impedance
U
مقاومت فاهری
externalizes
U
فاهری ساختن
externality
U
احوال فاهری
artificial daylight
U
فلق فاهری
apparent resistivity
U
مقاومت فاهری
exteriorize
U
فاهری دانستن
admittance
U
هدایت فاهری
apparent velocity
U
سرعت فاهری
engineering stress
U
تنش فاهری
externalises
U
فاهری ساختن
apparent diameter
U
قطر فاهری
apparent error
U
خطای فاهری
externals
U
فاهری پدیدار
external
U
فاهری پدیدار
apparent horizon
U
افق فاهری
apparent luminosity
U
درخشندگی فاهری
apparent magnitude
U
قدر فاهری
apparent motion
U
حرکت فاهری
pepper corn rent
U
اجاره فاهری
bulk gravity
U
چگالی فاهری
apparent density
U
تکاتف فاهری
externalizing
U
فاهری ساختن
externalized
U
فاهری ساختن
externalising
U
فاهری ساختن
indicated horsepower
U
توان فاهری
superficial
U
سرسری فاهری
prime facie evidence
U
قرائن فاهری
assentation
U
رضایت فاهری
externalize
U
فاهری ساختن
Follow signs for York.
به علائم شهر یورک توجه کنید.
accidentalism
U
تشخیص علائم گمراه کننده مرض
symbology
U
مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
syndromes
U
مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
symbolism
U
نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
syndrome
U
مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
insignia
U
علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
traffic signal
U
علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
insigne
U
علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
capacitive resistance
U
مقاومت فاهری خازن
extern
U
فاهری واقع در خارج
apparent solar year
U
سال فاهری شمسی
inductive resistance
U
مقاومت فاهری القایی
pro forma
U
منباب فاهر فاهری
impedance matrix
U
ماتریس مقاومت فاهری
impedance ratio
U
نسبت مقاومت فاهری
volt ampere hour meter
U
کنتور مصرف فاهری
redesign
U
سر وصورت فاهری دادن به
inductive impedance
U
مقاومت فاهری القائی
terrain relief
U
شکل فاهری زمین
input impedance
U
مقاومت فاهری اولیه
on the surface
U
فاهری نمادادن رودادن
of the surface
U
فاهری نمادادن رودادن
soil morphology
U
شکل فاهری خاک
masquerade
U
قیافه فاهری بخوددادن
masqueraded
U
قیافه فاهری بخوددادن
masquerades
U
قیافه فاهری بخوددادن
masquerading
U
قیافه فاهری بخوددادن
simulative
U
دارای شباهت فاهری
reactance
U
مقاومت فاهری خازنها
coupling impedance
U
مقاومت فاهری پیوست
air priorities committee
U
کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
monitor
U
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com