Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rotation
U
تعویض نوبتی یکانها یا افراد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
replacements
U
تعویض یکانها
replacement
U
تعویض یکانها
rotation
U
تعویض یکانها
relief in place
U
تعویض یکانها در محل
rotating unit
U
یکان در حال تعویض یاچرخش نوبتی بین پستها
chopped
U
تعویض کنترل عملیاتی یکانها
chop
U
تعویض کنترل عملیاتی یکانها
replacing
U
عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replace
U
عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replaced
U
عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replaces
U
عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
fixed pivot
U
محور ثابت چرخش یکانها نفر لولا برای گردش یکانها
post knotting
U
پشت زنی
[تعویض گره ها بعد از اتمام فرش]
[گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
redesignate
U
اسم گذاری مجدد یکانها یاتغییر دادن شماره یکانها
unit categories
U
انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
characterization
U
مجسم کردن افراد ذکر خصوصیات افراد
separation zone
U
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
privates
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
levee en masse
U
عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
litter relay point
U
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
battery of tests
U
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
serial
U
نوبتی
serials
U
نوبتی
paroxysmal
U
نوبتی
periodical
U
نوبتی
typic
U
نوبتی
periodic
U
نوبتی
tyupical
U
نوبتی
serial operation
U
عمل نوبتی
serial computer
U
کامپیوتر نوبتی
serial adder
U
افزایشگر نوبتی
serial access
U
دستیابی نوبتی
serializer
U
نوبتی کننده
shifted
U
نوبتی استعداد
shift
U
نوبتی استعداد
serial printer
U
چاپگر نوبتی
rotational post
U
شغل نوبتی
intermittent
U
نوبهای نوبتی
shifts
U
نوبتی استعداد
serial tranmission
U
مخابره نوبتی
serial subtractor
U
کاهشگر نوبتی
serial feeding
U
تغذیه نوبتی
serials
U
نوبتی ردهای
serial storage
U
انباره نوبتی
serial
U
نوبتی ردهای
serial processing
U
پردازش نوبتی
henotheism
U
توحید نوبتی
consecutive climbing
U
صعود نوبتی
moon blind
U
دچار اماس نوبتی
serialises
U
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialize
U
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialized
U
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serializes
U
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serializing
U
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialising
U
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialised
U
نوبتی کردن پیاپی ساختن
moon blindness
U
اماس نوبتی در چشم اسب
squad
U
گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
squads
U
گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
pacer
U
شریک نوبتی بازیگروقتی که شرکت کننده کم باشد
troops
U
یکانها
dispatches
U
اعزام یکانها
system of units
U
دستگاه یکانها
incidents
U
تصادم یکانها
keeping
U
ذخایر یکانها
line of retreat
U
خط بازگشت یکانها
despatched
U
اعزام یکانها
despatches
U
اعزام یکانها
despatching
U
اعزام یکانها
dispatch
U
اعزام یکانها
logistic route
U
امورلجستیکی یکانها
movements
U
حرکات یکانها
weapon troops
U
یکانها ادوات
force structure
U
سازمان یکانها
dispatched
U
اعزام یکانها
incident
U
تصادم یکانها
reinforces
U
تقویت یکانها
servicae life
U
عمرخدمتی یکانها
reinforce
U
تقویت یکانها
collective call sign
U
معرف مشترک یکانها
redezvous
U
محل تلاقی یکانها
reception station
U
دفترسربازگیری و اعزام به یکانها
separations
U
مستقل شدن یکانها
rendezvous area
U
نقطه الحاق یکانها
force development
U
برنامه تشکیل یکانها
troop program
U
برنامه تشکیل یکانها
logistics
U
عمل تدارک یکانها
disbands
U
منحل کردن یکانها
logistical
U
مربوط به اماد یکانها
disband
U
منحل کردن یکانها
disband
U
انحلال رسمی یکانها
disbanding
U
منحل کردن یکانها
employment
U
به کار بردن یکانها
disbanding
U
انحلال رسمی یکانها
separation
U
مستقل شدن یکانها
disbands
U
انحلال رسمی یکانها
administrations
U
اداره امور یکانها
administration
U
اداره امور یکانها
disposition
U
استقرار یکانها و اماد درمنطقه
detaches
U
زیرامر قرار دادن یکانها
detach
U
زیرامر قرار دادن یکانها
detaching
U
زیرامر قرار دادن یکانها
redeployment
U
تغییر مکان دادن یکانها
fast shuttle
U
تغییرمکان سریع یکانها یا خودرو
force development
U
برنامه تامین یا بسیج یکانها
interservice
U
بین یکانها در حین خدمت
attachment
U
منتصب کردن یکانها انتصاب
pace
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paced
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
demand accommodation
U
تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
tent striking
U
فرمان اماده حرکت شدن یکانها
debarkation
U
تخلیه پیاده کردن یکانها یاتجهیزات
common user items
U
اقلام مشترک المصرف بین یکانها
movement control
U
کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
fire restriction
U
محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
adjutant's call
U
احضار یکانها به منظور انجام تشریفات
gap filler
U
یکان پوشاننده شکافها یارخنههای بین یکانها
parting shots
U
تیر سلام برای بدرقه یکانها یامهمانان
parting shot
U
تیر سلام برای بدرقه یکانها یامهمانان
troop test
U
ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
assembly
U
بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
emergency complement
U
جدول تعدیل نیروی انسانی برای تکمیل یکانها
emergency establishment
U
تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
unit citation
U
جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
enlistedman
U
افراد
enlisted personnel
U
افراد
trooped
U
افراد
personnel
U
افراد
trooping
U
افراد
men
U
افراد
troop
U
افراد
personnel status
U
وضع افراد
platoons
U
جوخهء افراد
equal status persons
U
افراد همپایه
enlistee
U
افراد داوطلب
platoon
U
جوخهء افراد
top-level
U
افراد عالیرتبه
enlisted personnel
U
طبقه افراد
cognoscenti
U
افراد مطلعدربارهموضوعیخاص
packed out
پر و مملو از افراد
withindoors
U
افراد داخل
head counts
U
جمع افراد
head count
U
جمع افراد
roll call
U
نامیدن افراد
category
U
طبقه افراد
filler personnel
U
افراد جایگزینی
liberty men
U
افراد مرخصی
service club
U
باشگاه افراد
line feed
U
تعویض خط
substitution
U
تعویض
switchover
U
تعویض
interchange
U
تعویض
rotation
U
تعویض
substituent
U
تعویض
interchanged
U
تعویض
interchanges
U
تعویض
switch
U
تعویض
shifts
U
تعویض
switch
U
تعویض جا
switched
U
تعویض
switched
U
تعویض جا
switches
U
تعویض
switches
U
تعویض جا
refills
U
تعویض
refilling
U
تعویض
refilled
U
تعویض
refill
U
تعویض
resignation
U
تعویض
interchanging
U
تعویض
stage set
U
تعویض سن
quid pro quo
U
تعویض
quid pro quos
U
تعویض
replaces
U
تعویض
shift
U
تعویض
swapping
U
تعویض
resignations
U
تعویض
replaced
U
تعویض
replacement
U
تعویض
replacing
U
تعویض
shifted
U
تعویض
replace
U
تعویض
replacements
U
تعویض
oblique compartment
U
قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
family size
U
تعداد افراد خانواده
avast
U
افراد به جای خود
bachelor quarters
U
منازل افراد مجرد
close station
U
افراد بدو مرخص
aptitude area
U
حیطه قابلیت افراد
army deposit fund
U
پس انداز انفرادی افراد
part owners
U
افراد شریک المال
billet slip
U
کارت محلهای افراد
receptee
U
افراد مورد پذیرش
personal error
U
خطاهای انفرادی افراد
cimmerian
U
افراد کشور فلمات
characterization
U
نوشتن بیوگرافی افراد
personnel monitoring
U
بازرسی بدنی از افراد
noncombatant
U
افراد غیر نظامی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com