English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mature obligation U تعهد حال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
subscribe U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
guarantee U تعهد
guaranteed U تعهد
guarantees U تعهد
covenant U منشور عقد بستن تعهد
covenant U تعهد کردن
covenants U منشور عقد بستن تعهد
covenants U تعهد کردن
contract U تعهد
contract U پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
subscriber U تعهد کننده
subscribers U تعهد کننده
onus U تعهد
assume U تعهد
assumes U تعهد
commitment U تعهد
commitments U تعهد
collateral U عین مرهونه مال گرویی وثیقه انجام تعهد
pledge U تعهد والتزام گروگذاشتن
pledged U تعهد والتزام گروگذاشتن
pledges U تعهد والتزام گروگذاشتن
pledging U تعهد والتزام گروگذاشتن
mandate U تعهد
mandated U تعهد
mandates U تعهد
mandating U تعهد
assurance U تعهد
assurances U تعهد
liabilities U تعهد
liabilities U تعهد موجودی بانکی
liability U تعهد
liability U تعهد موجودی بانکی
committal U تعهد الزام
grant U واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
granted U واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
grants U واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
warranties U امرمورد تعهد یا تضمین تضمین
warranties U تعهد
warranties U تعهد کننده
warranties U تضمین تعهد تعهد قانونی
warranty U امرمورد تعهد یا تضمین تضمین
warranty U تعهد
warranty U تعهد کننده
warranty U تضمین تعهد تعهد قانونی
plight U تعهد دادن گرفتاری
honored U ایفای تعهد کردن
honored U انجام تعهد
honoring U ایفای تعهد کردن
honoring U انجام تعهد
honors U ایفای تعهد کردن
honors U انجام تعهد
honour U ایفای تعهد کردن
honour U انجام تعهد
honoured U ایفای تعهد کردن
honoured U انجام تعهد
honouring U ایفای تعهد کردن
honouring U انجام تعهد
honours U ایفای تعهد کردن
honours U انجام تعهد
underwrite U تعهد کردن
underwrites U تعهد کردن
underwriting U تعهد کردن
underwritten U تعهد کردن
underwrote U تعهد کردن
dishonored U تعهد خود رامحترم نشمردن
dishonoring U تعهد خود رامحترم نشمردن
dishonors U تعهد خود رامحترم نشمردن
dishonour U تعهد خود رامحترم نشمردن
dishonoured U تعهد خود رامحترم نشمردن
dishonouring U تعهد خود رامحترم نشمردن
dishonours U تعهد خود رامحترم نشمردن
enterprise U تعهد تجارت
enterprises U تعهد تجارت
engagement U تعهد
engagements U تعهد
undertake U تعهد کردن
undertaken U تعهد کردن
undertakes U تعهد کردن
bond U تعهد موافقت نامه
bond U تعهد
warrant U اجازه کتبی حکم قانونی تعهد کردن ضمانت کردن کسی
warranted U اجازه کتبی حکم قانونی تعهد کردن ضمانت کردن کسی
warranting U اجازه کتبی حکم قانونی تعهد کردن ضمانت کردن کسی
warrants U اجازه کتبی حکم قانونی تعهد کردن ضمانت کردن کسی
obligation U تعهد
obligations U تعهد
undertaking U تعهد
subscription U وجه اشتراک مجله تعهد پرداخت
subscription U تعهد پرداخت
subscriptions U وجه اشتراک مجله تعهد پرداخت
subscriptions U تعهد پرداخت
tacit U تعهد کنترل اسلحه بین دو یاچند کشور
consideration U وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
considerations U وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
uncommitted U غیر متعهد نشده تعهد نشده
assumpsit U تعهد
assunption U تعهد
Other Matches
bank bond U تعهد
committment U تعهد
sponsion U تعهد
oblogation U تعهد
obstriction U تعهد
to take on U تعهد کردن
termination of an obligation U انقضاء تعهد
fulfilment of an obligation U اجرای تعهد
fulfilment of an obligation U ایفاء تعهد
implied assumpist U تعهد ضمنی
liability to disease U تعهد امادگی
recognizance U تعهد نامه
preengagement U تعهد قبلی
peremptory undertaking U تعهد قاطع
extinction of an obligation U انقضاء تعهد
take on U تعهد کردن
substitution of an obligation U تبدیل تعهد
substitution of a different obligation U تبدیل تعهد
without engagement U فاقد تعهد
breach of an obligation U تخلف از تعهد
discharge of an obligation U سقوط تعهد
nonalignment U عدم تعهد
long tail liability U تعهد طولانی مدت
joint bond U تعهد یا ضمانت مشترک
good performance bond guarntee U وثیقه انجام تعهد
disengagement U رهایی از قید یا تعهد
failure to comply with the transaction U عدم ایفاء تعهد
warrantor U تعهد کننده ضامن
unilateral contract U تعهد یک جانبه ایقاع
promissory U وابسته به تعهد یا قول
pre engaged U دارای تعهد قبلی
novation U تبدیل تعهد یا مدیون
binding cover U پوشش تعهد شده
pacta sunt servanda U تعهد الزام اور است
guaranty U تضمین ضمانت یا تعهد کردن
covenant in low U تعهد ناشی ازحکم قانون
long term credit commitment U تعهد اعتبار بلند مدت
offset of one obligation against another U تهاتر حاصل شدن بین دو دین یا دو تعهد
onerous property U دارایی یا ملکی که مستلزم انجام تعهد یا التزامی است
sign off U از زیر بار تعهد یامشارکتی شانه خالی کردن
peremptory undertaking U تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه
implied assumpist U تعهد غیر رسمی که از نحوه عمل متعهد ناشی و استنباط میشود
we underwrite the company U ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
liquidated damages U خسارت عدم انجام تعهد مقطوع که بین متعاهدین مورد توافق قرارگیرد
novatio non presumiter U تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
pre engage U ازپیش برای خود تهیه کردن تعهد قبلی کردن
nonappropriated funds U اعتبارات غیر سازمانی اعتبارات تعهد نشده
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
locarno treaty U بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com