English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
liability to disease U تعهد امادگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
considerations U وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
consideration U وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
warranty U تضمین تعهد تعهد قانونی
warranties U تضمین تعهد تعهد قانونی
readiness condition U وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
defense readiness condition U وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
air defense readiness U وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
subscribe U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
covers U امادگی
predispostion U امادگی
coverings U امادگی
formed U امادگی
forms U امادگی
penchant U امادگی
proneness U امادگی
form U امادگی
kelter U امادگی
kelter or kilter U امادگی
readiness U امادگی
cover U امادگی
disposition U امادگی
tautness U امادگی
qualification U امادگی
susceptibility U امادگی
preparation U امادگی
preparations U امادگی
conditioning U امادگی
preparedness U امادگی
state of alert U وضعیت امادگی
preparatory schools U اموزشگاه امادگی
third degree of readiness U امادگی درجه سه
erg U 2- امادگی ذاتی
readiness U امادگی رزمی
peripheral U دوره امادگی
training camp U اردوی امادگی
half way houses U خانههای امادگی
combat readiness U امادگی رزمی
work out U تمرین امادگی
availability U زمان امادگی
hottest U امادگی کامل
hotter U امادگی کامل
hot U امادگی کامل
unreadiness U عدم امادگی
preparatory school U اموزشگاه امادگی
indisposedness U عدم امادگی
reconditioning U تجدید امادگی
peak up U در اوج امادگی
indispositions U عدم امادگی
operational readiness U امادگی عملیاتی
physical fitness U امادگی جسمانی
indisposition U عدم امادگی
reading readiness U امادگی خواندن
medical fitness U امادگی پزشکی
preparatory interval U دوره امادگی
second degree of readiness U امادگی درجه دو
law of readiness U قانون امادگی
vigilance U امادگی چالاکی
insusceptibility U عدم امادگی
condition of readiness U شرایط امادگی
lurching U امادگی شکست فاحش
readiness U اماده باش امادگی
lurches U امادگی شکست فاحش
lurched U امادگی شکست فاحش
lurch U امادگی شکست فاحش
combat ready U دارای امادگی رزمی
level of readiness U سطح امادگی رزمی
materiel readiness U امادگی رزمی وسایل
operational performance category U طبقه امادگی عملیاتی
operational performance category U امادگی عملیاتی از طبقه
physical fitness U امادگی عمومی جسمانی
readiness category U نوع امادگی رزمی
readiness category U درجه امادگی رزمی
school readiness U امادگی ورود به مدرسه
preparations U امادگی اماده سازی
preparation U امادگی اماده سازی
peripheral course U دوره امادگی نظامی
habilitation U لباس پوشاندن امادگی
data set ready U امادگی مجموعه داده ها
condition code U کد وضعیت امادگی اقلام
accessibility U امادگی برای پذیرایی
data terminal ready U امادگی ترمینال داده
condition of readiness U وضعیت امادگی رزمی
distensibility U امادگی برای بادکردن
ingenuity U امادگی برای اختراع
flyable dud U بدون امادگی رزمی
fourth degree of readiness U امادگی درجه چهار
sight-read U بدون امادگی قبلی اجراکردن
teachability U امادگی جهت یاد گرفتن
sight-reading U بدون امادگی قبلی اجراکردن
readiness to report U امادگی برای پاسخ دادن
sight-reads U بدون امادگی قبلی اجراکردن
reagency U امادگی برای واکنش یا معرفی
haemophillia U امادگی بخون رفتن زیاد
opposability U امادگی برای روبرو گذاشتن
fluctuability U امادگی برای بالاوپایین رفتن
sight read U بدون امادگی قبلی اجراکردن
irresponsiveness U عدم امادگی برای پاسخ دادن
materiel readiness U میزان امادگی جنگ افزارها وتجهیزات
army ready material program U برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
inerrability U معصومیت عدم امادگی برای خطاکردن
removability U ناپایداری امادگی برای برداشته شدن
impressionability U امادگی برای تحت تاثیر قرارگرفتن
flight readiness firing U ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
mission ready U اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
snug down U امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
ready solubility in water U امادگی برای زودحل شدن دراب
communicativeness U امادگی برای رساندن خبر پرگویی
inseparability U عدم امادگی برای جدا شدن
insuperability U عدم امادگی برای از میان برداشتن
commitments U تعهد
obligations U تعهد
undertaking U تعهد
assurances U تعهد
assurance U تعهد
liability U تعهد
committment U تعهد
mandating U تعهد
bank bond U تعهد
mandates U تعهد
assunption U تعهد
assumpsit U تعهد
mandated U تعهد
mandate U تعهد
warranty U تعهد
warranties U تعهد
liabilities U تعهد
engagements U تعهد
engagement U تعهد
guarantee U تعهد
guarantees U تعهد
contract U تعهد
guaranteed U تعهد
obstriction U تعهد
commitment U تعهد
oblogation U تعهد
assume U تعهد
obligation U تعهد
sponsion U تعهد
onus U تعهد
bond U تعهد
assumes U تعهد
road test U ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
dtr U Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده
vitrescence U امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
inductility U عدم امادگی برای لوله شدن اقامه
war footing U حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
impulsiveness U امادگی برای کار کردن یا نیروی انی
extinction of an obligation U انقضاء تعهد
termination of an obligation U انقضاء تعهد
to take on U تعهد کردن
discharge of an obligation U سقوط تعهد
covenant U تعهد کردن
peremptory undertaking U تعهد قاطع
without engagement U فاقد تعهد
nonalignment U عدم تعهد
take on U تعهد کردن
committal U تعهد الزام
subscribers U تعهد کننده
subscriber U تعهد کننده
substitution of an obligation U تبدیل تعهد
covenants U تعهد کردن
recognizance U تعهد نامه
implied assumpist U تعهد ضمنی
fulfilment of an obligation U ایفاء تعهد
fulfilment of an obligation U اجرای تعهد
preengagement U تعهد قبلی
substitution of a different obligation U تبدیل تعهد
mature obligation U تعهد حال
undertakes U تعهد کردن
underwrote U تعهد کردن
honour U انجام تعهد
warranties U تعهد کننده
enterprise U تعهد تجارت
warranty U تعهد کننده
enterprises U تعهد تجارت
honored U انجام تعهد
honors U انجام تعهد
undertake U تعهد کردن
subscriptions U تعهد پرداخت
subscription U تعهد پرداخت
undertaken U تعهد کردن
honoring U انجام تعهد
underwritten U تعهد کردن
breach of an obligation U تخلف از تعهد
honouring U انجام تعهد
honours U انجام تعهد
underwrite U تعهد کردن
honoured U انجام تعهد
underwrites U تعهد کردن
underwriting U تعهد کردن
put and take fishing U انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
condensability U قابلیت انقباض یاتکثیف-امادگی برای منقبض شدن
civilian preparedness for war U اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
plea of tender U اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه
honouring U ایفای تعهد کردن
warrantor U تعهد کننده ضامن
novation U تبدیل تعهد یا مدیون
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com