English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
long term credit commitment U تعهد اعتبار بلند مدت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
considerations U وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
consideration U وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
warranties U تضمین تعهد تعهد قانونی
warranty U تضمین تعهد تعهد قانونی
overdraft U حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
overdrafts U حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
unfinanced U بدون اعتبار تضمین اعتبار نشده
craft revolving fund U حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
clackvalve U دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touted U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
dirndl U نوعی دامن بلند با کمر بلند
credit system of supply U سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
subscribing U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribe U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
guaranteed U تعهد
guarantees U تعهد
engagement U تعهد
liabilities U تعهد
obligation U تعهد
warranties U تعهد
warranty U تعهد
engagements U تعهد
guarantee U تعهد
liability U تعهد
obligations U تعهد
mandate U تعهد
sponsion U تعهد
commitments U تعهد
onus U تعهد
assume U تعهد
assumes U تعهد
commitment U تعهد
mandated U تعهد
mandates U تعهد
undertaking U تعهد
assurances U تعهد
assurance U تعهد
contract U تعهد
oblogation U تعهد
obstriction U تعهد
mandating U تعهد
bond U تعهد
bank bond U تعهد
assumpsit U تعهد
assunption U تعهد
committment U تعهد
monofilament U الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
request for discharge U عرضحال اعاده اعتبار دادن عرضحال اعاده اعتبار
honouring U انجام تعهد
underwrites U تعهد کردن
implied assumpist U تعهد ضمنی
underwriting U تعهد کردن
fulfilment of an obligation U ایفاء تعهد
fulfilment of an obligation U اجرای تعهد
covenant U تعهد کردن
underwritten U تعهد کردن
termination of an obligation U انقضاء تعهد
underwrite U تعهد کردن
nonalignment U عدم تعهد
mature obligation U تعهد حال
covenants U تعهد کردن
liability to disease U تعهد امادگی
enterprises U تعهد تجارت
enterprise U تعهد تجارت
honours U انجام تعهد
subscriber U تعهد کننده
subscribers U تعهد کننده
undertaken U تعهد کردن
without engagement U فاقد تعهد
honoured U انجام تعهد
subscriptions U تعهد پرداخت
honored U انجام تعهد
warranty U تعهد کننده
committal U تعهد الزام
subscription U تعهد پرداخت
discharge of an obligation U سقوط تعهد
take on U تعهد کردن
underwrote U تعهد کردن
extinction of an obligation U انقضاء تعهد
substitution of a different obligation U تبدیل تعهد
warranties U تعهد کننده
honoring U انجام تعهد
preengagement U تعهد قبلی
substitution of an obligation U تبدیل تعهد
breach of an obligation U تخلف از تعهد
undertake U تعهد کردن
honour U انجام تعهد
to take on U تعهد کردن
undertakes U تعهد کردن
honors U انجام تعهد
peremptory undertaking U تعهد قاطع
recognizance U تعهد نامه
novation U تبدیل تعهد یا مدیون
binding cover U پوشش تعهد شده
promissory U وابسته به تعهد یا قول
pledged U تعهد والتزام گروگذاشتن
warrantor U تعهد کننده ضامن
pre engaged U دارای تعهد قبلی
pledging U تعهد والتزام گروگذاشتن
pledges U تعهد والتزام گروگذاشتن
unilateral contract U تعهد یک جانبه ایقاع
pledge U تعهد والتزام گروگذاشتن
long tail liability U تعهد طولانی مدت
failure to comply with the transaction U عدم ایفاء تعهد
plight U تعهد دادن گرفتاری
bond U تعهد موافقت نامه
honored U ایفای تعهد کردن
honoring U ایفای تعهد کردن
liability U تعهد موجودی بانکی
honors U ایفای تعهد کردن
disengagement U رهایی از قید یا تعهد
joint bond U تعهد یا ضمانت مشترک
good performance bond guarntee U وثیقه انجام تعهد
honours U ایفای تعهد کردن
honoured U ایفای تعهد کردن
liabilities U تعهد موجودی بانکی
honouring U ایفای تعهد کردن
honour U ایفای تعهد کردن
covenant in low U تعهد ناشی ازحکم قانون
dishonored U تعهد خود رامحترم نشمردن
dishonoring U تعهد خود رامحترم نشمردن
dishonors U تعهد خود رامحترم نشمردن
dishonour U تعهد خود رامحترم نشمردن
dishonoured U تعهد خود رامحترم نشمردن
dishonouring U تعهد خود رامحترم نشمردن
dishonours U تعهد خود رامحترم نشمردن
pacta sunt servanda U تعهد الزام اور است
guaranty U تضمین ضمانت یا تعهد کردن
covenants U منشور عقد بستن تعهد
covenant U منشور عقد بستن تعهد
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
subscriptions U وجه اشتراک مجله تعهد پرداخت
subscription U وجه اشتراک مجله تعهد پرداخت
offset of one obligation against another U تهاتر حاصل شدن بین دو دین یا دو تعهد
tacit U تعهد کنترل اسلحه بین دو یاچند کشور
onerous property U دارایی یا ملکی که مستلزم انجام تعهد یا التزامی است
collateral U عین مرهونه مال گرویی وثیقه انجام تعهد
sign off U از زیر بار تعهد یامشارکتی شانه خالی کردن
peremptory undertaking U تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه
fund U اعتبار
influence U اعتبار
influenced U اعتبار
creditability U اعتبار
creditless U بی اعتبار
importance U اعتبار
invalids U : بی اعتبار
invalid U : بی اعتبار
line of cerdit U خط اعتبار
appropriation symbol U کد اعتبار
reputation U اعتبار
influences U اعتبار
standing U اعتبار
estimate U اعتبار
esteem U اعتبار
estimated U اعتبار
validity U اعتبار
influencing U اعتبار
estimating U اعتبار
funded U اعتبار
estimates U اعتبار
reputations U اعتبار
credit line U حد اعتبار
credit U اعتبار
void U بی اعتبار
budgets U اعتبار
validation U اعتبار
credibility U اعتبار
credited U اعتبار
value U اعتبار
values U اعتبار
crediting U اعتبار
valuing U اعتبار
entitlements U اعتبار
entitlement U اعتبار
budget U اعتبار
budgeted U اعتبار
prestige U اعتبار
credits U اعتبار
reputability U اعتبار
advances U اعتبار
advance U اعتبار
advancing U اعتبار
authenticity U اعتبار
prestigious U با اعتبار
implied assumpist U تعهد غیر رسمی که از نحوه عمل متعهد ناشی و استنباط میشود
we underwrite the company U ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
authority U اجازه اعتبار
fund U اعتبار مالی
ervolving credit U اعتبار گردان
requirements of the credit U شرایط اعتبار
discriminant validity U اعتبار افتراقی
credit term U مدت اعتبار
differential validity U اعتبار افتراقی
creditably U از روی اعتبار
credentials U اعتبار نامه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com