English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
employer's liability U تعهدات کارفرما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
discharge of contract U انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
committment U تعهدات
obligations U تعهدات
engagement U تعهدات
engagements U تعهدات
obligation U تعهدات
liabilities and responsibilities U تعهدات و مسئوولیتها
net obligations U جمع کل تعهدات
net obligations U تعهدات کلی
carry out the obligations U اجرای تعهدات
capital commitment U تعهدات مالی
bank liabilities U تعهدات بانکی
law of obligations U حقوق تعهدات
primery obligation U تعهدات اولیه
unlimited liability U تعهدات نامحدود
termination of obligations U سقوط تعهدات
several covenants U تعهدات جداگانه
secondary obligation U تعهدات ثانویه
admission of liability U پذیرش تعهدات
several covenants U تعهدات انفرادی
unliquidated obligation U تعهدات پرداخت نشده
professional liability insurance U بیمه تعهدات شغلی
interstate engagments U تعهدات بین الدول
public liability insurance U بیمه تعهدات عمومی
obligations incurred U تعهدات پرداخت شده
nonfulfilment U عدم انجام تعهدات
specialty debt U تعهدات مستند به اسناد رسمی
boss U کارفرما
bossed U کارفرما
bosses U کارفرما
bossing U کارفرما
master U کارفرما
taskmasters U کارفرما
taskmaster U کارفرما
employers U کارفرما
manager U کارفرما
mastered U کارفرما
employer U کارفرما
principals U کارفرما
principal U کارفرما
managers U کارفرما
masters U کارفرما
boss U رئیس کارفرما
bosses U رئیس کارفرما
bossed U رئیس کارفرما
bossing U رئیس کارفرما
res inter alios U debet non actaalterinocere تعهدات دو جانبه باعث اضرار شخص ثالث نمیتواند بشود
lockout U تعطیل کار از طرف کارفرما
lockouts U تعطیل کار از طرف کارفرما
The employer deducts taxes from the salary. U کارفرما مالیات را از درآمد کم می کند.
collective bargaining U مذاکرات دسته جمعی کارمندان با کارفرما
The suggestion didn't go down very well with our boss. U کارفرما این پیشنهاد را اصلا نپذیرفت.
personal service utility U کسی که مستقیما" کار خود را دراختیار کارفرما می گذارد
quantum meruit U هر قدر کارش واقعا" ارزش داشته باشد در دعوی کارگربر کارفرما
unobligated U اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
defacto recognition U شناسایی دوفاکتو شناسایی سیاسی کشوری که عملا" مستقل ودارای حق حاکمیت است ولی به عللی نمیتواند یا نمیخواهد به تعهدات بین المللی خود
quantum meruit U کارفرما کاری را که برای انجام دادن به کارگر می داده و قرار می گذاشته که مزد او را برمبنای قاعده فوق بدهد
cottage contract U نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
labor relations U روابط کارگر و کارفرما روابط کارگری
final act سندی است که در پایان کار کنفرانس تنظیم میشود وخلاصه کارهای کنفرانس ونتایج حاصله از آن و تعهدات و موافقتهای ناشیه از آن ونیز مسائلی که جنبه فرعی دارند مانند توصیه ها وارزوهای اعضا کنفرانس را در بردارد
strike U اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
strikes U اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
retention money U مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com