English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 111 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bank liabilities U تعهدات بانکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
discharge of contract U انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
clearing bank U بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
clearing banks U بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
engagements U تعهدات
engagement U تعهدات
obligations U تعهدات
obligation U تعهدات
committment U تعهدات
secondary obligation U تعهدات ثانویه
employer's liability U تعهدات کارفرما
unlimited liability U تعهدات نامحدود
termination of obligations U سقوط تعهدات
admission of liability U پذیرش تعهدات
carry out the obligations U اجرای تعهدات
capital commitment U تعهدات مالی
law of obligations U حقوق تعهدات
liabilities and responsibilities U تعهدات و مسئوولیتها
several covenants U تعهدات انفرادی
primery obligation U تعهدات اولیه
net obligations U جمع کل تعهدات
net obligations U تعهدات کلی
several covenants U تعهدات جداگانه
interstate engagments U تعهدات بین الدول
public liability insurance U بیمه تعهدات عمومی
nonfulfilment U عدم انجام تعهدات
professional liability insurance U بیمه تعهدات شغلی
obligations incurred U تعهدات پرداخت شده
unliquidated obligation U تعهدات پرداخت نشده
specialty debt U تعهدات مستند به اسناد رسمی
res inter alios U debet non actaalterinocere تعهدات دو جانبه باعث اضرار شخص ثالث نمیتواند بشود
bank check U چک بانکی
bank pass book U دفترچه بانکی
bank liabilities U بدهیهای بانکی
bank interest U بهره بانکی
bank guarantee U ضمانت بانکی
bank giro U جیروی بانکی
bank expansion U گسترش بانکی
bank failure U ورشکستگی بانکی
bank reserves U اندوختههای بانکی
bank reserves U ذخایر بانکی
bank loan U وام بانکی
consortium of bankers U کنسرسیوم بانکی
change over U انتقال بانکی
banker's bill U صورتحساب بانکی
bank transfers U انتقالات بانکی
bank draft U حواله بانکی
bank draft U برات بانکی
clearing U تهاتر بانکی
bank statement U صورتحساب بانکی
bank statements U صورتحساب بانکی
bank account U حساب بانکی
bank accounts U حساب بانکی
bank rate U نرخ بانکی
bank charge U هزینههای بانکی
banking U کار بانکی
clearings U تهاتر بانکی
account with [at] a bank U حساب بانکی
bank holidays U تعطیلات بانکی
bank contraction U انقباض بانکی
bank credit U اعتبار بانکی
bank deposit U سپرده بانکی
bank commission U کارمزد بانکی
bank discount U تنزیل بانکی
bank discount U تخفیف بانکی
bank charges U هزینههای بانکی
bank discount U سپردههای بانکی
bank acceptance U قبولی بانکی
bank advance U وام بانکی
bank bill U حواله بانکی
bank bond U ضمانت بانکی
volume of bank credit U حجم اعتبارات بانکی
joint account U حساب بانکی مشترک
checking accounts U حساب جاری بانکی
banking deposit account U حساب سپرده بانکی
bank statement U صورت حساب بانکی
bank statements U صورت حساب بانکی
bank rate U نرخ بهره بانکی
clearing U نقل وانتقال بانکی
bank development U گسترش شبکه بانکی
bank guarantee U ضمانت نامه بانکی
checking account U حساب جاری بانکی
liability U تعهد موجودی بانکی
liabilities U تعهد موجودی بانکی
clearings U نقل وانتقال بانکی
letter of credit U اعتبار نامه بانکی
giros U خدمات بانکی اداره پست
penny bank U بانکی که تا یک پنی هم میتوان در ان گذاشت
cash U حواله پستی تلگرافی یا بانکی
cashed U حواله پستی تلگرافی یا بانکی
cashes U حواله پستی تلگرافی یا بانکی
cashing U حواله پستی تلگرافی یا بانکی
giro U خدمات بانکی اداره پست
discount rate U نرخ ثابت نزول بانکی
bank paper U چک تضمین شده سفته بانکی
negotiating bank U بانکی که اسناد را معامله میکند
time deposit U سپردهء بانکی مدت دار
I deposited the money in my bank account . پول را به حساب بانکی ام ریختم
bankbook U دفترحساب بانک دفترچه بانکی
bankable U قابل نقل وانتقال بانکی
unobligated U اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
advising bank U بانکی که گشایش اعتبار اسنادی رابه ذینفع
land bank U بانکی که زمین را در برابر پول گرو بر میدارد
over-the-counter interbank transactions U داد و ستد بین بانکی در خارج از بورس
demand deposit U سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
30% down payment against bank guaranty U ۳۰ درصد پیش پرداخت در برابر ضمانت بانکی
defacto recognition U شناسایی دوفاکتو شناسایی سیاسی کشوری که عملا" مستقل ودارای حق حاکمیت است ولی به عللی نمیتواند یا نمیخواهد به تعهدات بین المللی خود
excess preserves U اندوخته بانکی بیش از حدی که قانونا" لازم است
trust company U شرکت امین یا امانت دار بانکی که امانات وسپرده هارا نیز نگهمیدارد
holographic image [ذخیره داده به صورت تصویری که بعدا توسط بانکی از خانه های نوری و لیزر خوانده میشود.]
final act سندی است که در پایان کار کنفرانس تنظیم میشود وخلاصه کارهای کنفرانس ونتایج حاصله از آن و تعهدات و موافقتهای ناشیه از آن ونیز مسائلی که جنبه فرعی دارند مانند توصیه ها وارزوهای اعضا کنفرانس را در بردارد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com