English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
waste U تعدی و تفریط مستاجر یا متصرف در عین مستاجره یا مورد تصرف درمدت اجاره حاشیه جاده
wastes U تعدی و تفریط مستاجر یا متصرف در عین مستاجره یا مورد تصرف درمدت اجاره حاشیه جاده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
voluntary waste U تعدی و تفریط در عین مستاجره یا ملک موردتصرف
object of lease U عین مستاجره مورد اجاره
estate at will U در CLواگذاری ملکی است که به کسی به عنوان اجاره با قیداین شرط که مستاجر عین مستاجره را به میل مالک اداره کند
waste of manor U اراضی کشت نشده اطراف ملک مورد اجاره یا تصرف که مستاجرین و متصرفین در ان حق علف چر دارند
wrongful act and misuse U تعدی و تفریط
encroachment and waste U تعدی و تفریط
tortious U مبتنی بر تعدی و تفریط
gross negligence U تقصیر در نگهداری مال تعدی و تفریط
villenage U متصرف مستاجر اصلی
under lease U وقتی مستاجر اصلی ملک برای مدتی کمتر از مدت باقیمانده اجاره خودش ملک را اجاره دهد
dead rent U اجاره بهایی که در صورت عدم استفاده از عین مستاجره نیز باید پرداخت شود
sublease U به مستاجر دیگری اجاره دادن
tenant right U حقی است که درانقضای مهلت مقرر بابت تغییراتی که مستاجر در عین مستاجره داده و انتفاع ازانها ناتمام مانده است به وی تعلق می گیرد
trespass U تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
trespassed U تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
trespasses U تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
trespassing U تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
subject of hire U مورد اجاره
use and occupation U عنوان دعوی که مالک علیه مستاجری که پس از انقضاء مدت اجاره ازملک استیفاء منفعت کردن به منظور مطالبه اجرت المثل این انتفاع و تصرف اقامه میکند
rosette border U حاشیه گل و بوته [اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
tanner U [پوست اصلاح شده توسط دباغ که گاه حاشیه فرش ها و یا در پشت فرش یا چرمسازی مورد استفاده قرار می گیرد.]
chartered U اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
charters U اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
charter U اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
chartering U اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
Zipper selvage U حاشیه زیپ شکل [در مناطق کرد نشین شرق ترکیه عده ای از بافندگان حاشیه های فرش خود را بصورت دندانه زیپ می بافند بطوری که کل حاشیه شکل یک زیپ بسته را نشان می دهد.]
minor border U حاشیه فرعی [حاشیه کناری] [این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
during U درمدت
pending U درمدت
chater party U اجاره نامه یا قرارداد اجاره کشتی تجاری
object of lease U مستاجره
for U درمدت بقدر
during his absonce U درمدت غیبت او
over U درمدت باردیگر
betweentimes U درمدت وقفه
during his tenure of office U درمدت تصدی او
over- U درمدت باردیگر
leasehold property U عین مستاجره
thing hired U عین مستاجره
things hired U اعیان مستاجره
Lease (rental) agreement. U اجاره نامه (قرار داد اجاره )
farmed U اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
farm U اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
farms U اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
divided highway [American E] U شاهراه چند خطی [جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
underpasses U مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
underpass U مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
transients U خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
transient U خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
dissipation U تفریط
waste U تفریط
negligence U تفریط
wasting U تفریط
wastes U تفریط
emerging traffic U جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
extremities U افراط و تفریط
extremity U افراط و تفریط
wastage U تفریط کاری
let U اجاره دادن اجاره رفتن
lets U اجاره دادن اجاره رفتن
lease U اجاره نامه اجاره دادن
letting U اجاره دادن اجاره رفتن
leases U اجاره نامه اجاره دادن
road screen U پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
merging traffic U ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
take an extreme course U افراط یا تفریط کردن
golden mean U برکناری از افراط و تفریط
go to extreme U افراط و تفریط کردن
tenantable repair U تعمیراتی که بر عهده مستاجراست تعمیرات جزیی عین مستاجره
Kufic border U حاشیه کوفی [این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
ragged U متن چاپ شده با حاشیه سمت چپ هم سطح , حاشیه سمت راست غیر مسط ح
ragged U متن چاپ شده با حاشیه سمت راست هم سطح و حاشیه سمت چپ غیر مسط ح
frieze U حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
friezes U حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
impropriator U تفریط کننده دارایی کلیسا
turtle border U حاشیه سماوری [در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
service road U جاده کناری جاده سرویس
going U وضع جاده زمین جاده
possessor U متصرف
proprietors U متصرف
proprietor U متصرف
possessors U متصرف
be possessed by U متصرف بودن
be in possession of U متصرف بودن
possess one self of U متصرف شدن
put in possession U متصرف کردن
possessing U متصرف بودن
possessing U متصرف شدن
possesses U متصرف شدن
possesses U متصرف بودن
possess U متصرف شدن
possess U متصرف بودن
tenant U متصرف بودن
tenants U متصرف بودن
tenants U کرایه نشین متصرف
tenant U کرایه نشین متصرف
leasing U اجاره کردن اجاره
rental U اجاره بها اجاره
terre tenant U متصرف یا ساکن بالفعل اراضی
hold U متصرف بودن جلوگیری کردن از
holds U متصرف بودن جلوگیری کردن از
tenant at will U متصرف به میل و اراده مالک
tenant by sufference U متصرف با رضایت ضمنی مالک
occupancy U تملک اموال بلا صاحب متصرف
lessee U مستاجر
tenants U مستاجر
landholder U مستاجر
lease holder U مستاجر
socager U مستاجر
share cropper U مستاجر
occupant U مستاجر
roomer U مستاجر
tenant right U حق مستاجر
tenant U مستاجر
occupants U مستاجر
lodgers U مستاجر
lodger U مستاجر
sublessee U مستاجر جز
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
unoccupied U بدون مستاجر
occupier U مستقر مستاجر
occupiers U مستقر مستاجر
lodger U مستاجر جزء
proprietor and tenant U موجر و مستاجر
crofter U مستاجر یا مالکیکمزرعه
undre ten U مستاجر جزء
lodgers U مستاجر جزء
tenantless U بدون مستاجر
tenant from year to year U مستاجر یک ساله
subtenant U مستاجر جزء
tax farmer U مستاجر مالیات
encroachment U تعدی
injustice U تعدی
infringe U تعدی
incursions U تعدی
incursion U تعدی
encroachments U تعدی
infringed U تعدی
infringes U تعدی
extravagances U تعدی
infringing U تعدی
transitivity U تعدی
extravagance U تعدی
intrusions U تعدی
intrusion U تعدی
injustices U تعدی
excessive use U تعدی
inbreak U تعدی
oppression U تعدی
attack U تعدی
attacked U تعدی
attacks U تعدی
negligence U اهمال تفریط معیار ان در CL رفتارو دقتی است که یک فرد بافهم و شعور عادی در امورخود معمول می دارد
tenant by sufferance U مستاجر به تقدیر موجر
subtenant U مستاجر دست دوم
landlord and tenant act U قانون موجر و مستاجر
undertenant U مستاجر دست دوم
subenant U مستاجر دست دوم
vacant possession U ملک بدون مستاجر
paravial U بیرون کردن مستاجر
abusive U تهمت تعدی
oppressing U تعدی کردن
oppress U تعدی کردن
oppresses U تعدی کردن
inroad U تعدی هجوم
do injustice to U تعدی کردن
transitivity principle U اصل تعدی
trepass U تعدی کردن
aggro U تعدی و تهاجم
to gain ground U تجاوزکردن تعدی کردن
joint tenants U در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
sole tenant U مستاجر انحصاری مستاجری که شریک ندارد
cleaned U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
trespasses U تجاوز یا تعدی یا تخطی کردن
trespass U تجاوز یا تعدی یا تخطی کردن
trespassing U تجاوز یا تعدی یا تخطی کردن
trespassed U تجاوز یا تعدی یا تخطی کردن
reciprocal border U حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
road distance U مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
track clearer U جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
bote U حق مستاجر به برداشتن چوب برای بعضی مصارف
victimises U دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimizing U دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimizes U دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimised U دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimized U دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimize U دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimising U دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
ingrate U تعدی کردن فشار وارد اوردن بر
Herati border U طرح حاشیه هراتی [این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
gadroon U اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
time charter U اجاره وسیله نقلیه برای مدت معین اجاره کشتی برای مدت معین
jus ex injuria non oritur U تعدی و تجاوز فرد برای اوحقی ایجاد نمیکند
tenant in fee simple U متصرف مطلق و دائمی ومادام العمر مال غیر منقول که تصرفاتش به اخلاف وی نیز منتقل میشود
inviolability U مصون بودن فرستاده دیپلماتیک ازهر نوع تعدی و اهانت
rainbow border U حاشیه رنگین کمان [در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
sublease U اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com