English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 80 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
voluntary waste U تعدی و تفریط در عین مستاجره یا ملک موردتصرف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wastes U تعدی و تفریط مستاجر یا متصرف در عین مستاجره یا مورد تصرف درمدت اجاره حاشیه جاده
waste U تعدی و تفریط مستاجر یا متصرف در عین مستاجره یا مورد تصرف درمدت اجاره حاشیه جاده
encroachment and waste U تعدی و تفریط
wrongful act and misuse U تعدی و تفریط
tortious U مبتنی بر تعدی و تفریط
gross negligence U تقصیر در نگهداری مال تعدی و تفریط
object of lease U مستاجره
leasehold property U عین مستاجره
thing hired U عین مستاجره
things hired U اعیان مستاجره
object of lease U عین مستاجره مورد اجاره
negligence U تفریط
wasting U تفریط
dissipation U تفریط
waste U تفریط
wastes U تفریط
extremity U افراط و تفریط
wastage U تفریط کاری
extremities U افراط و تفریط
golden mean U برکناری از افراط و تفریط
go to extreme U افراط و تفریط کردن
take an extreme course U افراط یا تفریط کردن
tenantable repair U تعمیراتی که بر عهده مستاجراست تعمیرات جزیی عین مستاجره
impropriator U تفریط کننده دارایی کلیسا
dead rent U اجاره بهایی که در صورت عدم استفاده از عین مستاجره نیز باید پرداخت شود
estate at will U در CLواگذاری ملکی است که به کسی به عنوان اجاره با قیداین شرط که مستاجر عین مستاجره را به میل مالک اداره کند
intrusions U تعدی
intrusion U تعدی
extravagance U تعدی
extravagances U تعدی
incursion U تعدی
inbreak U تعدی
incursions U تعدی
injustice U تعدی
injustices U تعدی
transitivity U تعدی
infringing U تعدی
excessive use U تعدی
infringe U تعدی
attacked U تعدی
encroachments U تعدی
encroachment U تعدی
oppression U تعدی
infringed U تعدی
infringes U تعدی
attacks U تعدی
attack U تعدی
negligence U اهمال تفریط معیار ان در CL رفتارو دقتی است که یک فرد بافهم و شعور عادی در امورخود معمول می دارد
abusive U تهمت تعدی
oppressing U تعدی کردن
inroad U تعدی هجوم
oppresses U تعدی کردن
oppress U تعدی کردن
aggro U تعدی و تهاجم
transitivity principle U اصل تعدی
trepass U تعدی کردن
do injustice to U تعدی کردن
to gain ground U تجاوزکردن تعدی کردن
joint tenants U در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
trespass U تجاوز یا تعدی یا تخطی کردن
trespassing U تجاوز یا تعدی یا تخطی کردن
trespasses U تجاوز یا تعدی یا تخطی کردن
trespassed U تجاوز یا تعدی یا تخطی کردن
ingrate U تعدی کردن فشار وارد اوردن بر
victimizes U دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimized U دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimize U دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimises U دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimising U دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimised U دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimizing U دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
tenant right U حقی است که درانقضای مهلت مقرر بابت تغییراتی که مستاجر در عین مستاجره داده و انتفاع ازانها ناتمام مانده است به وی تعلق می گیرد
jus ex injuria non oritur U تعدی و تجاوز فرد برای اوحقی ایجاد نمیکند
trespassing U تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
inviolability U مصون بودن فرستاده دیپلماتیک ازهر نوع تعدی و اهانت
trespasses U تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
trespass U تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
trespassed U تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
gain ground U خاک دشمن راتصرف کردن تجاوز و تعدی کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com