English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sortie number U تعداد هواپیماهای شرکت کننده در پرواز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gaggle U هواپیماهای بی موتور درحال پرواز
gaggles U هواپیماهای بی موتور درحال پرواز
diver badge U نشان پرواز با هواپیماهای شیرجه و عمودرو
fixer system U سیستم اکتشاف و تعیین محل هواپیماهای در حال پرواز
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
few U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewest U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewer U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
flying U پرواز کننده
soarer U پرواز کننده
volant U پرواز کننده
volitant U پرواز کننده
on the wing U پرواز کننده
floating U نوک پرواز کننده
participating U شرکت کننده
contributors U شرکت کننده
participative U شرکت کننده
contributor U شرکت کننده
entry U شرکت کننده
participant U شرکت کننده
participants U شرکت کننده
supplier U شرکت تولید کننده
napped U بهترین شرکت کننده
symposiast U شرکت کننده درسمپوزیم
supply company U شرکت تامین کننده
napping U بهترین شرکت کننده
marathoner U شرکت کننده ماراتون
suppliers U شرکت تولید کننده
nap U بهترین شرکت کننده
participant observer U مشاهده گر شرکت کننده
naps U بهترین شرکت کننده
merrymaker U شرکت کننده درجشن وسرور
tenderer U شرکت کننده در مزایده یامناقصه
walker U شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
walkers U شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
bidders U شرکت کننده در مناقصه یامزایده
olympian U شرکت کننده بازیهای المپیک
tenderer U شرکت کننده در مناقصه یامزایده
bidder U شرکت کننده در مناقصه یامزایده
sortie reference U تعدادهواپیماهای شرکت کننده درپرواز
crusader U شرکت کننده درجنگهای صلیبی
crusaders U شرکت کننده درجنگهای صلیبی
fleet U گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
fleets U گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
deathlete U شرکت کننده در مسابقه دهگانه دو و میدانی
producers U شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
air force component U نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
service component U نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات
pentathlete U شرکت کننده در مسابقه پنجگانه دو و میدانی
semi-finalists U شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
semi-finalist U شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
producer U شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
hurdler U شرکت کننده در مسابقه پرش از مانع
attack transport U ناوحمل و نقل شرکت کننده درنیروی اب خاکی
component change order U دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
pacer U شریک نوبتی بازیگروقتی که شرکت کننده کم باشد
veterans U سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
veteran U سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
camper U شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
campers U شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
air force component U نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
forty niner U شرکت کننده در مهاجرت سال 9481 بکالیفرنیا درجستجوی طلا
navy component U نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
off roader U شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
entrymate U اسب شرکت کننده همزمان بااسب دیگر برای شرط بندی
off roader U شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
pcm U شرکت تولید کننده تختههای جانبی که سازگار کامپیوتر تولیدکننده دیگر باشند
underwriters U صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
underwriter U صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
COMPAQ U شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود
inflight reliability U تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
commitment board U هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
third party lease U توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
flight coordination U هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
combinatorics U محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
round U تعداد تیر تعداد شلیک دور
roundest U تعداد تیر تعداد شلیک دور
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
runway U راه پرواز باند پرواز
runways U راه پرواز باند پرواز
sortie U پرواز یک هواپیما یایک پرواز
sorties U پرواز یک هواپیما یایک پرواز
flying status U وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
fighter cover U پوشش با هواپیماهای شکاری
kamikaze U هواپیماهای خودکشی ژاپنی
fighter cover U پوشش هواپیماهای جنگنده
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
shot putters U شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putter U شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
fighter control U کنترل عملیات هواپیماهای جنگنده
domestic air traffic U رفت وامد هواپیماهای داخلی
identification zone U منطقه تشخیص هواپیماهای دشمن
program aircraft U جمع کل هواپیماهای موجودیک کشور
letterheads U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation U شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
oddest U ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odd U ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odder U ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
interceptor controller U پست کنترل و رهگیری با هواپیماهای رهگیر
mix up, caution U موافب باشید هواپیماهای دشمن و خودی درگیر شدند
interplane strut U پایه هایی که دو بال هواپیماهای دوباله را به هم متصل میکند
intruder operation U تک هوایی و عملیات تخریب هواپیماهای دشمن در روی پایگاه
hound dog U موشک هوا به زمین مخصوص هواپیماهای ب-25 با کلاهک اتمی
limited company U شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
constituent company U شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
flight test U ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
grand slams U علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
grand slam U علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
army commander U فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company U شرکت مادر شرکت مرکزی
typhoons U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoon U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
freightliner U شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
outsource U به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
pitch control U کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
paperless U شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
tacan U نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
fighter direction U هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
combat resolution U تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
houses U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
keel area U ناحیه برجسته جانبی تیرک زیر هواپیماهای دریایی که اغلب زیر سطح اب قرارمیگیرد
inflight phase U مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
beacon flight U پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
deep stall U وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
body corporate U شرکت شرکت سهامی
business group U شرکت سهامی [شرکت]
teleran system U نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed. U هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
trips U پرواز
trip U پرواز
flying U پرواز
fly U پرواز
tripped U پرواز
flight decks U پل پرواز
flight line U خط پرواز
night flying U شب پرواز کن
ceiling U حد پرواز
flightless U بی پرواز
ceilings U حد پرواز
night flying U پرواز
blast-off U پرواز
flight U پرواز
blast off U پرواز
flight deck U پل پرواز
sortie U پرواز
sorties U پرواز
flying shot U تیر سر پرواز
flight platform U سکوی پرواز
flight path U مسیر پرواز
flying speed U سرعت پرواز
flying officer U افسر پرواز
flying ground U میدان پرواز
high flying U بلند پرواز
flighty deck U اطاق پرواز
flightworthy U قابل پرواز
flight ration U جیره پرواز
flyable U قابل پرواز
administrative flight U پرواز اداری
flight control U کنترل پرواز
flight engineer U مهندس پرواز
flight level U سقف پرواز
instrument fkight U پرواز کور
instrument flight U پرواز کور
flight leader U فرمانده پرواز
flight level U سطح پرواز
free flight U پرواز ازاد
icarian U بلند پرواز
flight manual U دستورالعمل پرواز
flight navigator U هدایتگر پرواز
mission ready U اماده پرواز
air medal U نشان پرواز
flight gear U لباس پرواز
runways U خیابان پرواز
aspirational [British E] <adj.> U بلند پرواز
return flight U پرواز برگشت
single flight U پرواز رفت
soloist U خلبان تک پرواز
soloists U خلبان تک پرواز
goggle U عینک پرواز
goggled U عینک پرواز
goggling U عینک پرواز
flight deck U عرشه پرواز
blood agent U مدت پرواز
flight decks U عرشه پرواز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com