English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
adapter U تطبیق کننده
coordinator U تطبیق کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
antivignetting filter U صافی هماهنگ کننده نور صافی تطبیق نور
homing adaptor U تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
Other Matches
adaptations U تطبیق
accommodating U تطبیق
matches U تطبیق
matching U تطبیق
check U تطبیق
confirmation U تطبیق
collations U تطبیق
collation U تطبیق
match U تطبیق
harmonies U تطبیق
harmony U تطبیق
checks U تطبیق
adjustment U تطبیق
checked U تطبیق
comparisons U تطبیق
adjustments U تطبیق
conformation U تطبیق
comparison U تطبیق
adaptation U تطبیق
accomodate U تطبیق کردن
verification U وارسی تطبیق
fire support coordination U تطبیق اتش
collation U تطبیق دستخط ها
accommodations U تطبیق موافقت
accommodation U تطبیق موافقت
maladjustment U عدم تطبیق
maladjustments U عدم تطبیق
adjusts U تطبیق دادن
concordances U تطبیق نامه
concordance U تطبیق نامه
adjusting U تطبیق دادن
adjust U تطبیق دادن
versatility U تطبیق پذیری
collations U تطبیق دستخط ها
fire coordination U تطبیق اتش
comparisons U تطبیق سنجش
coincidence U تطبیق برخورد
coincidences U تطبیق برخورد
conformed U تطبیق کردن
conform U تطبیق کردن
comparison U تطبیق سنجش
adjustable U قابل تطبیق
dark adaptation U تطبیق با تاریکی
matches U تطبیق تطابق
adjusability U قابلیت تطبیق
identification U تطبیق تمیز
reconcilement U التیام تطبیق
completeness check U تطبیق کامل
adaption U تطبیق اقتباس
conforms U تطبیق کردن
adapter U تطبیق دهنده
adjustments U تنظیم تطبیق
match U تطبیق تطابق
check U تطبیق کردن
adapted U تطبیق شده
template matching U تطبیق الگوها
stock adjustment U تطبیق موجودی
accommodates U تطبیق دادن
reconcile U تطبیق کردن
adaptations U تطبیق اقتباس
conforming U تطبیق کردن
compare with U تطبیق کردن
reconciles U تطبیق کردن
reconciling U تطبیق کردن
checks U تطبیق کردن
certificate of compliance U گواهی تطبیق
checked U تطبیق کردن
inapplicable U تطبیق نکردنی
adaptation U تطبیق اقتباس
accommodate U تطبیق دادن
accommodate U تطبیق نمودن
jibed U تطبیق کردن
jibes U تطبیق کردن
accommodated U تطبیق دادن
jibing U تطبیق کردن
jibe U تطبیق کردن
accommodated U تطبیق نمودن
alignment U تطبیق دادن
alignments U تطبیق دادن
matched U تطبیق یافته
gibes U تطبیق کردن
accommodates U تطبیق نمودن
impedance comparator U تطبیق دهنده امپدانس
adapter toolholder U ابزارگیر تطبیق دهنده
adapter sleeve U پوسته تطبیق دهنده
adapter booster U غلاف تطبیق دهنده
adapter boards U برد تطبیق دهنده
adapter bearing U یاطاقان تطبیق دهنده
adapter flange U فلانژ تطبیق دهنده
adapters U تطبیق دهنده ماسوره
application of low to instances U تطبیق قانون با موارد
adaptors U تطبیق دهنده ماسوره
fire support coordinator U تطبیق دهنده اتشها
channel adapter U تطبیق دهنده کانال
idealization U تطبیق یا تطابق با تصور
irreconcilable U غیر قابل تطبیق
inventory reconciliation U تطبیق اسناد موجودی
adaptor U تطبیق دهنده ماسوره
adapter arbor U میله تطبیق دهنده
inapplicability U عدم تناسب یا تطبیق
inapplicably U بطوریکه تطبیق ننماید
acoustic coupler U تطبیق دهنده صوتی
adaptive U قابل تطبیق توافقی
adaptation kit U جعبه ابزار تطبیق
tally U تطبیق کردن حساب نگهداشتن
tallied U تطبیق کردن مطابق بودن
reconcilability U التیام پذیری قابلیت تطبیق
tallied U تطبیق کردن حساب نگهداشتن
tallies U تطبیق کردن مطابق بودن
tallies U تطبیق کردن حساب نگهداشتن
tally U تطبیق کردن مطابق بودن
sliding scales U جدول قابل تطبیق با در امدافراد
versatile U چندسو گرد تطبیق پذیر
tallying U تطبیق کردن مطابق بودن
tallying U تطبیق کردن حساب نگهداشتن
orients U روانه کردن تطبیق دادن
orienting U روانه کردن تطبیق دادن
orient U روانه کردن تطبیق دادن
sliding scale U جدول قابل تطبیق با در امدافراد
adaptation kit U جعبه وسایل تطبیق دهنده
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
harmonist U موسیقی دان متخصص تطبیق روایات
accomodation U تطبیق طرز زندگی با محیط همراهی
to align oneself with somebody U خود را با کسی میزان [تطبیق] کردن
tick U نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
ticks U نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
ticked U نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
coordination U تشریک مساعی تطبیق دادن هم اهنگ کردن
agriology U مطاله و تطبیق اداب و رسوم قبایل وحشی
time chart U جدول تطبیق ساعات نصف النهارات مختلف
speed ring U طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
self reacting U بطور خودکار متعادل شونده خود بخود تطبیق شونده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
fire coordination U هماهنگ کردن اتش تطبیق کردن اتشها
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
align U تنظیم کردن تطبیق کردن
aligns U تنظیم کردن تطبیق کردن
aligning U تنظیم کردن تطبیق کردن
aligned U تنظیم کردن تطبیق کردن
flexile U قابل تغییر قابل تطبیق
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com