Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
act
U
تصویب نامه
acted
U
تصویب نامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
order in council
U
تصویب نامه دولتی
Other Matches
approval by acclamation
U
تصویب به وسیله کف زدن وابراز احساسات این گونه تصویب زمانی مصداق پیدامیکند که مخالف جدی وجودنداشته باشد و طبعا" مسئله شمردن صاحبان اصوات تحسین امیز منتفی است
post script
U
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent
U
تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparler
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts
U
بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libeled
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
certificate
U
رضایت نامه شهادت نامه
affidavits
U
شهادت نامه قسم نامه
certificates
U
رضایت نامه شهادت نامه
written agreement
U
موافقت نامه پیمان نامه
credential
U
گواهی نامه اعتبار نامه
to a. letter
U
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy
U
دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
sanctioned
U
تصویب
sanction
U
تصویب
enactments
U
تصویب
resolutions
U
تصویب
resolution
U
تصویب
sanctions
U
تصویب
enactment
U
تصویب
ratification
U
تصویب
okay
U
تصویب
approbation
U
تصویب
ok
U
تصویب
sanctioning
U
تصویب
approval
U
تصویب
acceptances
U
تصویب یک پیشنهاد
pass
U
تصویب شدن
sanctioning
U
تصویب کردن
passed
U
تصویب شدن
allowing
U
تصویب کردن
disapprobation
U
عدم تصویب رد
discountenance
U
تصویب نکردن
grant
U
تصویب کردن
allow
U
تصویب کردن
ratification
U
تصدیق و تصویب
resolute
U
تصویب کردن
allow
U
تصویب کردن
passes
U
تصویب شدن
ratify
U
تصویب کردن
sanctioned
U
تصویب کردن
ratifying
U
تصویب کردن
imprimatur
U
تصویب پذیرش
indorsation
U
تصویب نمودن
disapprove
U
تصویب نکردن
allows
U
تصویب کردن
acceptance
U
تصویب یک پیشنهاد
sanctions
U
تصویب کردن
ratified
U
تصویب کردن
ratifies
U
تصویب کردن
disapproves
U
تصویب نکردن
sanction
U
تصویب کردن
passage
U
تصویب قطعه
approving
U
تصویب کردن
approves
U
تصویب کردن
meet of approval of
U
به تصویب ..... رسیدن
passages
U
تصویب قطعه
approval of plan
U
تصویب نقشه
disapproval
U
عدم تصویب
approvable
U
قابل تصویب
approbate
U
تصویب کردن
subscribe
U
تصویب کردن
subscribed
U
تصویب کردن
subscribes
U
تصویب کردن
subscribing
U
تصویب کردن
to be approved
U
به تصویب رسیدن
to have approved
U
به تصویب رساندن
to meet the a of
U
به تصویب رسیدن
passed
<adj.>
<past-p.>
U
تصویب شده
authorised
[British]
<adj.>
<past-p.>
U
تصویب شده
approved
<adj.>
<past-p.>
U
تصویب شده
allowed
<adj.>
<past-p.>
U
تصویب شده
agreed
<adj.>
<past-p.>
U
تصویب شده
approvingly
U
تصویب شده
approved
U
تصویب شده
authorized
<adj.>
<past-p.>
U
تصویب شده
approve
U
تصویب کردن
approval to the treaty
U
معاهدهای را تصویب کردن
subject to your approval
U
موکول به تصویب شما
the royol a
U
تصویب یاصحه همایونی
pass
U
گذراندن تصویب شدن
disapproves
U
رد کردن تصویب نکردن
subject to your approval
U
اگرشما تصویب نمایید
passed
U
گذراندن تصویب شدن
disapprove
U
رد کردن تصویب نکردن
reenactment
U
تصویب مجدد قانون
passes
U
گذراندن تصویب شدن
enacted
U
تصویب کردن نمایش دادن
enacting
U
تصویب کردن نمایش دادن
vote
U
با اکثریت اراء تصویب کردن
authorizing
U
اختیار دادن تصویب کردن
authorizes
U
اختیار دادن تصویب کردن
authorize
U
اختیار دادن تصویب کردن
authorises
U
اختیار دادن تصویب کردن
authorising
U
اختیار دادن تصویب کردن
enact
U
تصویب کردن نمایش دادن
enacts
U
تصویب کردن نمایش دادن
voted
U
با اکثریت اراء تصویب کردن
instruments of ratification
U
اسناد دال بر تصویب و تصدیق
votes
U
با اکثریت اراء تصویب کردن
it depends on his approval
U
منوط به موافقت و تصویب اوست
passed
U
تصویب کردن قبول شدن
passes
U
تصویب کردن قبول شدن
pass
U
تصویب کردن قبول شدن
deposit of instrument of ratification
U
ایداع اسناد دال بر تصویب
approved circuit
U
مدار تصویب شده مخابراتی
unit price contract
U
قیمت واحد تصویب شده درقرارداد
homologate
U
تصویب نوع اتومبیل بوسیله داوران
rogation
U
تصویب قانون بوسیله مراجعه باراء عمومی
recredential
U
نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
passes
U
صادر شدن فتوی دادن تصویب و قابل اجرا کردن
passed
U
صادر شدن فتوی دادن تصویب و قابل اجرا کردن
pass
U
صادر شدن فتوی دادن تصویب و قابل اجرا کردن
two man rule
U
قانون حضور یاتصویب دونفره یا تصویب به وسیله دونفر برای انجام کار
exchange of instruments of ratification
U
مبادله اسناد دال بر تصدیق وتصویب موضوع مورد توافق یا تصویب معاهده
copyright
U
عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
copyrights
U
عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
bill
U
اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bills
U
اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
pork barrel
U
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
experts
U
نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
expert
U
نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
privacy act of
قانونی که در کنگره آمریکا برای منظم کردن ذخیره داده در پایگاه های داده آژانس فدرالی به تصویب رسید
breve
U
نامه
manifest
U
نامه
post boy
U
نامه بر
correspoundence
U
نامه ها
manifested
U
نامه
manifesting
U
نامه
manifests
U
نامه
letters
U
نامه
letter
U
نامه
epistles
U
نامه
epistle
U
نامه
carrier
U
نامه بر
carriers
U
نامه بر
questionary
U
پرسش نامه
memorandum of understanding
U
تفاهم نامه
by low
U
ایین نامه
bacchanalian song
U
ساقی نامه
byelaw
U
ایین نامه
bylaw
U
ایین نامه
statement of a claim
U
افهار نامه
marriage contract
U
عقد نامه
bylaws
U
ایین نامه
certificate of incorporation
U
شرکت نامه
stemma
U
نسب نامه
circular letter
U
نامه اداری
billet doux
U
نامه عاشقانه
packet boat
U
کشتی نامه بر
recognizance
U
التزام نامه
recognizance
U
تعهد نامه
bill of exception
U
اعتراض نامه
pigeongram
U
نامه کبوتر
passionary
U
مصیبت نامه
bill of indicment
U
ادعا نامه
bill of lading
U
بار نامه
bill of sale
U
بیع نامه
pursuivant
U
نامه رسان
bill of divorce
U
طلاق نامه
passionary
U
شهادت نامه
registered letter
U
نامه سفارشی
road book
U
راه نامه
bail bond
U
ضمانت نامه
collins
U
نامه پر سود
letter of invitation
U
دعوت نامه
letter writer
U
نامه نگاری
leetter writing
U
نامه نگاری
lease contract
U
اجاره نامه
letter writer
U
نامه نویس
l/c
U
اعتبار نامه
letter writing
U
نامه نگاری
letters of administration
U
قیم نامه
letters of procurator
U
وکالت نامه
warrant of attorney
U
وکالت نامه
letters patent
U
نامه سرگشوده
leter of condolenee
U
تعزیت نامه
letter book
U
رونوشت نامه
letter of recommendation
U
سفارش نامه
letter of recommendation
U
توصیه نامه
letter of introduction
U
معرفی نامه
letter of indemnity
U
غرامت نامه
letter of indemnity
U
ضمانت نامه
letter of a
U
اطلاع نامه
letter of a
U
اگاهی نامه
letter no
U
نامه شماره 5
letter missive
U
امر نامه
letter de chancellerie
U
نامه رسمی
letters patent
U
نامه سرگشاده
light list
U
چراغ نامه
deed of gift
U
هبه نامه
deed of endowment
U
وقف نامه
deed of conveyance
U
صلح نامه
decameron
U
داستان نامه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com