Perdic | تصنیف خوان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 140 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	ballad singer U	تصنیف خوان

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	compilation U	تصنیف
	song U	تصنیف
	songs U	تصنیف
	chanson U	تصنیف
	aliterary production U	تصنیف
	halving U	تصنیف
	compilations U	تصنیف
	literary work U	تصنیف
	extravaganzas U	اثر یا تصنیف
	make U	تصنیف کردن
	extravaganza U	اثر یا تصنیف
	symphonist U	تصنیف ساز
	ditties U	تصنیف کوچک
	ditty U	تصنیف کوچک
	makes U	تصنیف کردن
	balladry U	تصنیف سازی
	ballad monger U	تصنیف ساز
	indite U	تصنیف کردن
	hymnography U	فن تصنیف سرود
	humoresque U	تصنیف خیالی
	hhymnography U	فن تصنیف سرود
	impromptu U	بی مطالعه تصنیف
	authorship U	تالیف و تصنیف
	copyright U	حق تالیف و تصنیف
	copyrights U	حق تالیف و تصنیف
	ballad monger U	تصنیف فروش
	concertino U	قطعه تصنیف کوچک
	sing U	تصنیف اواز خواندن
	the drama U	تصنیف داستانهای نمایشی
	canzonet U	سرود یا تصنیف کوچک
	sings U	تصنیف اواز خواندن
	roundelay U	تصنیف یاسرودی که برگردان داشته باشد
	ballads U	تصنیف اواز یکنفری که در ضمن ان داستانی بیان میشود
	ballad U	تصنیف اواز یکنفری که در ضمن ان داستانی بیان میشود
	tabling U	خوان
	soloists U	تک خوان
	recitalist U	تک خوان
	an omnivorous reader <idiom> U	خر خوان
	soloist U	تک خوان
	lip reader U	لب خوان
	table U	خوان
	tables U	خوان
	tabled U	خوان
	night raven U	مرغ شب خوان
	page reader U	صفحه خوان
	epistler U	رساله خوان
	epigraphist U	کتیبه خوان
	document reader U	سند خوان
	badge reader U	نشانه خوان
	optical character reader U	کاراکترنوری خوان
	decoder U	رمز خوان
	studious U	کتاب خوان
	optical reader U	نور خوان
	scrimmager U	رجز خوان
	character reader U	دخشه خوان
	epistoler U	رساله خوان
	film reader U	فیلم خوان
	peayer U	دعا خوان
	mark sense reader U	نشان خوان
	phrenologist U	جمجمه خوان
	prayerful U	نماز خوان
	prelector U	خطابه خوان
	psalmist U	مزمور خوان
	lamenter U	مرثیه خوان
	studious U	درس خوان
	gospeller U	انجیل خوان
	gleeman U	حماسه خوان
	weeper U	نوحه خوان
	threnodist U	مرثیه خوان
	yodeler U	اواز خوان
	mourners U	نوحه خوان
	mourner U	نوحه خوان
	braggarts U	رجز خوان
	braggart U	رجز خوان
	crooners U	اواز خوان
	crooner U	اواز خوان
	singers U	اواز خوان
	singer U	اواز خوان
	card reader U	کارت خوان
	songster U	اواز خوان
	cantatrice U	زن اوازه خوان
	songster U	غزل خوان
	tape reader U	نوار خوان
	songstress U	زن اواز خوان
	sopranist U	زیر خوان
	sopranist U	ششدانگ خوان
	paper tape reader U	نوار کاغذی خوان
	singin bird U	پرنده اواز خوان
	triller U	اواز خوان باتحریر
	psalmodist U	زبور خوان مزمورسرا
	busker U	آواز خوان دورهگرد
	buskers U	آواز خوان دورهگرد
	optical page reader U	صفحه نوری خوان
	optical mark reader U	علامت خوان نوری
	optical mark reader U	نشان خوان نوری
	major-domos U	نافر خوان سالار
	chanter U	سرود خوان کلیسا
	cantor U	اواز خوان مذهبی
	beadsman U	فاتحه خوان مزدور
	major domo U	نافر خوان سالار
	major-domo U	نافر خوان سالار
	artiste U	اوازه خوان یا رقاص
	artistes U	اوازه خوان یا رقاص
	disk drive head U	نوک دیسک خوان
	magnetic tape reader U	نوار مغناطیسی خوان
	optical mark reader U	علامت نوری خوان
	lay clerk U	سرود خوان کلیسا
	references U	کتاب بس خوان بازگشت
	reference U	کتاب بس خوان بازگشت
	optical character reader U	دخشه خوان نوری
	threnodist U	روضه خوان مرثیه نویس
	chorister U	اوازه خوان جزو دسته خوانندگان
	choristers U	اوازه خوان جزو دسته خوانندگان
	The singer made some recordings ,. U	آوازه خوان چند صفحه پرکرد
	natural philosopher U	فیزیک خوان کسیکه که عقیده به اصالت طبیعت دارد
	omr U	را با علامت خوان نوری تشخیص میدهد و وارد کامپیوتر میکند
	author U	: نویسندگی کردن تالیف و تصنیف کردن
	optical U	قابل تشخیص باشند توسط علامت خوان نوری و وارد کامپیوتر شوند
	peripheral U	وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
	background U	نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
	backgrounds U	نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
	compose U	درست کردن تصنیف کردن
	composes U	درست کردن تصنیف کردن
	interactive video U	سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند
	like father like son U	پسر کو ندارد نشان از پدر توبیگانه خوان و مخوانش پسر
	leading edge U	اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
	autos U	توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
	auto U	توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
	disk operating system U	کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
	wand U	دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
	wands U	دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
	turnaround document U	متن چاپی از کامپیوتر و ارسال به کاربربرگردانده شده با کاربر با یادداشتها جدید یا اطلاعات روی آن که توسط متن خوان قابل خواندن است
	fasted U	وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
	fastest U	وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
	fast U	وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
	fasts U	وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
	optical U	فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
	CDs U	دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
	CD U	دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند