English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
detente U تشنج زدایی
de escalation U تشنج زدایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
de escalate U تشنج زدایی کردن
de-escalate U تشنج زدایی کردن
de-escalated U تشنج زدایی کردن
de-escalates U تشنج زدایی کردن
de-escalating U تشنج زدایی کردن
defuse U تشنج زدایی کردن
defused U تشنج زدایی کردن
defuses U تشنج زدایی کردن
defusing U تشنج زدایی کردن
Other Matches
error trapping U اشتباه زدایی غلط زدایی
dehydroisomerization U همپارش با هیدروژن زدایی ایزومر شدن با هیدروژن زدایی
jerks U تشنج
jerked U تشنج
jerk U تشنج
tetanus U تشنج
paroxysm U تشنج
hysteria U تشنج
convulsions U تشنج
paroxysms U تشنج
convulsion U تشنج
convulsiveness U تشنج
succussion U تشنج
the fidgets U تشنج
jerking U تشنج
hysterically U پرشور و تشنج
antispasmodic U ضد انقباض و تشنج
anticonvulsive U داروی ضد تشنج
gripe U تشنج موضعی
chorea U تشنج مخصوص
clonus U تشنج عضلانی
convulsive therapy U تشنج درمانی
spasticity U حالت تشنج
hysteroid U تشنج اور
myoclonus U تشنج ماهیچه
hysterogenic U تشنج اور
eclampsia U تشنج ابستنی
hysterical U پرشور و تشنج
shocked U تشنج سخت
shocks U تشنج سخت
spasms U تشنج موضعی
spasm U تشنج موضعی
shock U تشنج سخت
convulses U دچار تشنج کردن
convulsing U دچار تشنج کردن
electric convulsive therapy U درمان با تشنج برقی
convulse U دچار تشنج کردن
yanks U تکان شدیدوسخت تشنج
yanking U تکان شدیدوسخت تشنج
fitfulness U تشنج یا تغییر حال
hyperkinesia or sis U تشنج کش واکش ماهیچه
trismus U تشنج ارواره زیرین
yank U تکان شدیدوسخت تشنج
spasms U الت تشنج واضطراب
sidesplitting U موجب تشنج پهلوها
spasm U الت تشنج واضطراب
yanked U تکان شدیدوسخت تشنج
electroconvulsive therapy U درمان با تشنج برقی
Yankees U تکان شدیدوسخت تشنج
Yankee U تکان شدیدوسخت تشنج
ect U درمان با تشنج برقی
convulsed U دچار تشنج کردن
stag evil U تشنج ارواره زیرین اسب
bouleversement U تشنج دهم ریختگی کامل
grand mal U صرع همراه با تشنج وغش
electroconvulsive shock U ضربه برقی تشنج اور
ecs U ضربه برقی تشنج اور
dehydration U اب زدایی
deglaciation U یخ زدایی
de icing U یخ زدایی
troubleshoot U عیب زدایی
disinhibition U بازداری زدایی
mechanical de icing U یخ زدایی مکانیکی
dispergation U لخته زدایی
discoloration U رنگ زدایی
peptization U لخته زدایی
accretion of silt U رسوب زدایی
demystifying U راز زدایی
demystifies U راز زدایی
demystified U راز زدایی
decolonization U مستعمره زدایی
unconditioning U شرطی زدایی
trubleshoot U عیب زدایی
demystify U راز زدایی
stain removed U لکه زدایی
desulphurizing U گوگرد زدایی
descaling U پوسته زدایی
decolourization U رنگ زدایی
deculturation U فرهنگ زدایی
degasify U گاز زدایی
dehumidification U رطوبت زدایی
dehydrogenation U هیدروژن زدایی
dehydrohalogenation U هیدروهالوژن زدایی
deionization U یون زدایی
decolorization U رنگ زدایی
decarboxylation U کربوکسیل زدایی
undoing U عمل زدایی
dealkylation U الکیل زدایی
deforestation U جنگل زدایی
debugs U اشکال زدایی
debugged U اشکال زدایی
deamination U امین زدایی
debug aids U ابزاراشکال زدایی
unlearning U یادگیری زدایی
debug U اشکال زدایی
demagnetization U مغناطیس زدایی
decarbonylation U کربونیل زدایی
debugging U اشکال زدایی
deoxygenation U اکسیژن زدایی
depolarization U قطبش زدایی
desegregation U جدایی زدایی
desalination U نمک زدایی
desalinization U نمک زدایی
desalting U نمک زدایی
demythologization U اسطوره زدایی
decentralization U مرکزیت زدایی
decoloration U رنگ زدایی
desulfurization U گوگرد زدایی
blanching U رنگ زدایی
desensitization U حساسیت زدایی
genocide U نژاد زدایی
demodulation U تحمیل زدایی
sterilization U گند زدایی
debugs U اشکال زدایی کردن
debugged U اشکال زدایی کردن
debug U اشکال زدایی کردن
bleaching U رنگ زدایی الیاف
acid depolarization U قطبش زدایی اسیدی
demagnetization factor U ضریب مغناطیس زدایی
desulfurization unit U واحد گوگرد زدایی
program debugging U اشکال زدایی برنامه
pyrolytic dehydrogenation U هیدروژن زدایی تفکافتی
hydrodesulfurizing U گوگرد زدایی با هیدروژن
systematic desensitization U حساسیت زدایی منظم
debug aids U ادوات اشکال زدایی
deskew U اریب زدایی کردن
debugging aids U وسائل اشکال زدایی
debugging aids U ادوات اشکال زدایی
debugging a program U اشکال زدایی یک برنامه
desegregate U تفکیک زدایی کردن
desegregated U تفکیک زدایی کردن
desegregates U تفکیک زدایی کردن
desegregating U تفکیک زدایی کردن
bleaching powder U گرد رنگ زدایی
demodulation U کشف تحمیل زدایی
dehydrocyclization U حلقهای شدن با هیدروژن زدایی
transversal U اجرای هر جمله از یک برنامه برای اهداف اشکال زدایی
hyperventilation U تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com