Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
solar flare
U
تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
langley
U
واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
actinogram
U
ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
actinochemistry
U
مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
actinograph
U
دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
burst force
U
نیروی ناگهانی
he acted from impluse
U
نیروی ناگهانی یا
heliocentric
U
دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
fallout contours
U
خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
emission control
U
کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
ambivalence
U
توجه ناگهانی و دلسردی ناگهانی نسبت بشخص یاچیزی
nose dive
U
شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
flurries
U
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
flurry
U
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
survey meter
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
surged
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
spurt
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurting
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurts
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurted
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
reenforceŠetc
U
نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
magneto electricity
U
نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
blue water school
U
انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
torque
U
نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
e.m.f
U
force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
juggernaut
U
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernauts
U
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
air force personnel with the army
U
پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
expeditionary
U
نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
electromotive force
U
نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
emissions
U
تشعشع
flash
U
تشعشع
flashed
U
تشعشع
radiational
U
تشعشع
flashes
U
تشعشع
radiation
U
تشعشع
total radiation
U
تشعشع کل
emission
U
تشعشع
antiradiation
U
ضد تشعشع
luminance
U
تشعشع
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
attack force
U
نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
buoyancy
U
نیروی بالابر نیروی شناوری
threat force
U
نیروی دشمن نیروی مخالف
corpuscular radiation
U
تشعشع ذرهای
intensity of radiation
U
شدت تشعشع
thermal radiation
U
تشعشع حرارتی
radiator
U
تشعشع کننده
radiators
U
تشعشع کننده
x irradiation
U
تشعشع رونتگن
glary
U
دارای تشعشع
auras
U
تشعشع نورانی
induced radiation
U
تشعشع القایی
electronic radiation
U
تشعشع الکترونی
fluorescence
U
تشعشع ماهتابی
emit
U
تشعشع کردن
emits
U
تشعشع کردن
emitted
U
تشعشع کردن
emitting
U
تشعشع کردن
emitter
U
تشعشع کننده
ray
U
تشعشع داشتن
ray
U
روشنایی تشعشع
radiantly
U
تشعشع بطورمنشعب
dosimeter
U
تشعشع سنج
radiation
U
تشعشع اتمی
space radiation
U
تشعشع رادیویی
neutron radiation
U
تشعشع نوترونی
prompt radiation
U
تشعشع کامل
refulgence
U
جلال تشعشع
nuclear radiation
U
تشعشع هستهای
radioscopy
U
تشعشع سنجی
radiacmeter
U
تشعشع سنج
radiometer
U
تشعشع سنج
radiancy
U
تابندگی تشعشع
radiation loss
U
تلف تشعشع
radiation pressure
U
فشار تشعشع
cosmic rays
U
تشعشع کاسمیک
aura
U
تشعشع نورانی
fluorescent radiation
U
تشعشع فلورسنت
radiance
U
تابندگی تشعشع
radiation source
U
منبع تشعشع
scattered radiation
U
تشعشع پراکنده
day star
U
خورشید
the greater lumen
U
خورشید
phoebus
U
خورشید
suns
U
خورشید
daystar
U
خورشید
sun
U
خورشید
sunned
U
خورشید
sunning
U
خورشید
sol
U
خورشید
radiant
U
تشعشع کننده حرارتی
radio active
U
دارای تشعشع اتمی
directive radiation
U
تشعشع جهت دار
background count
U
عکس العمل تشعشع
radiological survey
U
تجسس تشعشع اتمی
x radiation
U
تشعشع اشعه مجهول
broadside aerial
U
تشعشع کننده عرضی
radiation intensity
U
شدت تشعشع اتمی
ultra violet radiation
U
تشعشع ماوراء بنفش
magnetic dipole radiation
U
تشعشع دوقطبی مغناطیسی
declination
U
میل خورشید
d. of the sun
U
انحراف خورشید
eclipse of the sun
U
خورشید گرفتگی
perihelion
U
حضیض خورشید
actinometer
U
پرتوسنج خورشید
actinometre
U
پرتوسنج خورشید
mock sun
U
عکس خورشید
air thread
U
لعاب خورشید
samson
U
اهل خورشید
sol
U
الهه خورشید
solar eclipse
U
گرفت خورشید
macule
U
لکه خورشید
parhelion
U
خورشید کاذب
heliometer
U
خورشید سنج
sunlight
U
نور خورشید
sun's disk
U
قرص خورشید
titans
U
خدای خورشید
titan
U
خدای خورشید
helium
U
گاز خورشید
parhelion
U
عکس خورشید
coronas
U
خرمن خورشید
corona
U
خرمن خورشید
glare
U
تابش خیره کننده تشعشع
glares
U
تابش خیره کننده تشعشع
fluorescent
U
لامپ مهتابی دارای تشعشع
radiological
U
رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
broad beam headlamp
U
نور افکن با تشعشع عرضی
emissivity
U
قابلیت تشعشع یا ارسال اشعه
candescent
U
دارای تشعشع یاگرمای شدید
glared
U
تابش خیره کننده تشعشع
isodose rate
U
خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
roentgen
U
واحد سنجش تشعشع اتمی
self propulsion
U
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
parheliacal
U
مانند عکس خورشید
sunspot
U
لکه روی خورشید
sunglow
U
فلق و شفق خورشید
first light
U
اولین طلیعه خورشید
chromatosphere
U
هاله سرخ خورشید
the setting of the sun
U
غروب کردن خورشید
spectrohelioscope
U
طیف بین خورشید
hour angle
U
زاویه ساعتی خورشید
heliocentric system
U
دستگاه خورشید مرکزی
opposition jupiter to the sun
U
تقابل بر جیس با خورشید
helios
U
دارگونه خورشید خورشیدخدا
anthelion
U
هاله رو به روی خورشید
coronel
U
هاله خورشید وغیره
coronal
U
هاله خورشید وغیره
luminous flux
U
جریان تشعشع در طول موج مریی
phosphorism
U
مسمومیت در اثر فسفر تشعشع فسفری
emissions
U
تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
radiological survey
U
بررسی میزان وجود تشعشع اتمی
rem
U
مقدار واحد از تشعشع یونیزه کننده
emission
U
تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
counter force
U
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
sunrise
U
طلوع خورشید تیغ افتاب
heliometer
U
الت پیمایش قطر خورشید
sunrises
U
طلوع خورشید تیغ افتاب
pyrheliometer
U
گرماسنج ونیرو سنج خورشید
photoheliograph
U
دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
The earth moves round the sun .
U
زمین بدور خورشید می گردد
The earth moves round the sun.
U
زمین دوز خورشید می چرخد
perihelion
U
نزدیکترین نقطه مدار به خورشید
gossamery
U
لعاب خورشید پارچه بسیارنازک
roentgen
U
واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
geomagnetism
U
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
free gyroscope
U
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
allocated manpower
U
نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
midnight sun
U
خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
sunlight
U
تابش افتاب انعکاس نور خورشید
snowblink
U
انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ
solunar
U
حاصله در اثر خورشید و ماه باهم
aureola
U
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
aureole
U
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
to screen one's eyes from the sun
U
از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
spectroheliograph
U
تصویریک رنگ طیف نمای خورشید
spectroheliogram
U
تصویر یک رنگ طیف نمای خورشید
Plants store up the sun's energy.
U
گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
terrain return
U
انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
shoot
U
رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
flocculus
U
دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
shoots
U
رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
reversing layer
U
لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
parhelic
U
وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید
radioactivity
U
قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
mithra
U
نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
camera lucida
U
[ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
heliometry
U
پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
autumnal equinox
U
نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
lumen
U
واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
noises
U
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
noise
U
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
army aircraft
U
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
Marine Corps
U
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
helical
U
ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی
sail
U
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sailed
U
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com