English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
space radiation U تشعشع رادیویی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
galactic noise U تشعشع رادیویی کهکشان صوت پراکنی از جانب کهکشان
Other Matches
cone of silence U مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
fallout contours U خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
emission control U کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
radio interference U تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
radio button U شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
survey meter U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
total radiation U تشعشع کل
radiational U تشعشع
flashes U تشعشع
emission U تشعشع
emissions U تشعشع
flashed U تشعشع
antiradiation U ضد تشعشع
flash U تشعشع
luminance U تشعشع
radiation U تشعشع
fluorescent radiation U تشعشع فلورسنت
cosmic rays U تشعشع کاسمیک
radiometer U تشعشع سنج
radioscopy U تشعشع سنجی
radiance U تابندگی تشعشع
radiators U تشعشع کننده
radiator U تشعشع کننده
refulgence U جلال تشعشع
emitting U تشعشع کردن
emitted U تشعشع کردن
neutron radiation U تشعشع نوترونی
nuclear radiation U تشعشع هستهای
glary U دارای تشعشع
radiation source U منبع تشعشع
radiation pressure U فشار تشعشع
radiation loss U تلف تشعشع
radiancy U تابندگی تشعشع
induced radiation U تشعشع القایی
intensity of radiation U شدت تشعشع
electronic radiation U تشعشع الکترونی
radiacmeter U تشعشع سنج
dosimeter U تشعشع سنج
emitter U تشعشع کننده
corpuscular radiation U تشعشع ذرهای
prompt radiation U تشعشع کامل
emits U تشعشع کردن
emit U تشعشع کردن
ray U روشنایی تشعشع
thermal radiation U تشعشع حرارتی
fluorescence U تشعشع ماهتابی
radiantly U تشعشع بطورمنشعب
radiation U تشعشع اتمی
auras U تشعشع نورانی
aura U تشعشع نورانی
x irradiation U تشعشع رونتگن
ray U تشعشع داشتن
scattered radiation U تشعشع پراکنده
background count U عکس العمل تشعشع
radio active U دارای تشعشع اتمی
magnetic dipole radiation U تشعشع دوقطبی مغناطیسی
radiological survey U تجسس تشعشع اتمی
directive radiation U تشعشع جهت دار
ultra violet radiation U تشعشع ماوراء بنفش
radiation intensity U شدت تشعشع اتمی
radiant U تشعشع کننده حرارتی
x radiation U تشعشع اشعه مجهول
broadside aerial U تشعشع کننده عرضی
glares U تابش خیره کننده تشعشع
candescent U دارای تشعشع یاگرمای شدید
roentgen U واحد سنجش تشعشع اتمی
emissivity U قابلیت تشعشع یا ارسال اشعه
glared U تابش خیره کننده تشعشع
radiological U رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
isodose rate U خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
broad beam headlamp U نور افکن با تشعشع عرضی
fluorescent U لامپ مهتابی دارای تشعشع
solar flare U تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
glare U تابش خیره کننده تشعشع
rem U مقدار واحد از تشعشع یونیزه کننده
phosphorism U مسمومیت در اثر فسفر تشعشع فسفری
radiological survey U بررسی میزان وجود تشعشع اتمی
emissions U تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
emission U تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
luminous flux U جریان تشعشع در طول موج مریی
roentgen U واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
terrain return U انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
radioed U رادیویی
radioing U رادیویی
radios U رادیویی
radio U رادیویی
broadcasting U رادیویی
radio silence U سکوت رادیویی
radio interference U پارازیت رادیویی
compere U مجریبرنامهتلویزیونییا رادیویی
radmail U پست رادیویی
radio link U پیوند رادیویی
radio horizon U افق رادیویی
radio frequency U فرکانس رادیویی
phototelegraphy U عکاسی رادیویی
receiving set U گیرنده رادیویی
r.f. U بسامد رادیویی
radiophoto U عکاسی رادیویی
play by play U پخش رادیویی
radio match U رویارویی رادیویی
radio receiver U گیرنده رادیویی
radiophotograph U عکس رادیویی
radio ferquency U بسامد رادیویی
radio alimeter U فرازیاب رادیویی
radio beacon U بیکن رادیویی
radiometeorograph U هوانگار رادیویی
radio detection U اکتشاف رادیویی
radio broadcasting U پخش رادیویی
radio control U فرمان رادیویی
radio compass U قطبنمای رادیویی
radio frequencies U فرکانسهای رادیویی
radio sextant U سکستانت رادیویی
radio wave U موج رادیویی
telephoto U عکاسی رادیویی
wirephoto U عکاسی رادیویی
telephotography U عکاسی رادیویی
radiographic U مخابرات رادیویی
radiographic U عکس رادیویی
radio waves U امواج رادیویی
radio dicipline U انضباط رادیویی
radio call sign U معرف رادیویی
fax U عکاسی رادیویی
wave U موج رادیویی
facsimile U عکاسی رادیویی
facsimiles U عکس رادیویی
faxing U عکاسی رادیویی
receiver U گیرنده رادیویی
receivers U گیرنده رادیویی
radio telescope U تلسکوپ رادیویی
call sign U معرف رادیویی
call signs U معرف رادیویی
radio telescopes U تلسکوپ رادیویی
hertzian wave U موج رادیویی
facsimile U عکس رادیویی
listening silence U سکوت رادیویی
faxes U عکاسی رادیویی
waved U موج رادیویی
waves U موج رادیویی
waving U موج رادیویی
radio metal locator U فلزیاب رادیویی
electronic locator U فلزیاب رادیویی
facsimiles U عکاسی رادیویی
radio navigation U ناوبری رادیویی
transmitter U فرستنده رادیویی
transmitters U فرستنده رادیویی
metal locator U فلزیاب رادیویی
faxed U عکاسی رادیویی
radioactivity U قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
skip zone U منطقه کور رادیویی
groundwave U موجهای رادیویی زمینی
radio call sign U معرف ایستگاه رادیویی
broadcasting station U ایستگاه رادیویی فرستنده
radios U پیام رادیویی فرستادن
spotter U کمک مفسر رادیویی
radio U پیام رادیویی فرستادن
rawinsonde U جهت یاب رادیویی
radiotelegraph U تلگراف رادیویی کردن
radiotelegraphic U تلگراف رادیویی کردن
tactical call sign U معرف رادیویی تاکتیکی
telemetry U مسافت سنجی رادیویی
radiograph U پوتونگار عکس رادیویی
radiographs U پوتونگار عکس رادیویی
radioing U پیام رادیویی فرستادن
direction finder U جهت یاب رادیویی
radio frequency transformer U مبدل بسامد رادیویی
radioed U پیام رادیویی فرستادن
wave front U جبهه امواج رادیویی
play by play U پخش رادیویی مسابقه
high power radio station U ایستگاه رادیویی بزرگ
radio approach U دستگاه تقرب رادیویی
radio astronomy U اختر شناسی رادیویی
net call sign U معرف رادیویی شبکه
radio frequency interference U تداخل فرکانس رادیویی
langley U واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
lumen U واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
radmail U وسیله ارسال پیام رادیویی
screenplays U نمایشنامه رادیویی وسینمایی یاتلویزیونی
screenwriter U نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
radio frequency amplifier U فزون ساز بسامد رادیویی
rf U Frequency Radio فرکانس رادیویی
screenwriters U نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
r f power supply U منبع توان بسامد رادیویی
screenplay U نمایشنامه رادیویی وسینمایی یاتلویزیونی
back scattering U پخش معکوس امواج رادیویی
garbage U واسط رادیویی از کانالهای مجاور
back scattering U توزیع معکوس امواج رادیویی
high frequency radio station U ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
coastal refraction U انعکاس ساحلی امواج رادیویی
radio range station U ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
twin sideband U ارتباط رادیویی دو باندی یا دوعنصری
sweep jamming U امواج سیار پارازیت رادیویی
maintain watch U مراقبت دایمی از پیام یک فرستنده رادیویی
fade U از سیگنال رادیویی یا لکتریکی کم توان تر شدن
fades U از سیگنال رادیویی یا لکتریکی کم توان تر شدن
phototelegraphyt U مخابره تلگرافی عکس عکسبرداری رادیویی
high frequency radio direction finding U جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
influence mine U مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
radiographs U پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
station break U وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
radiograph U پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com