English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 11 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
radiological U تشعشعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
radiological monitoring U ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
emission nebula U ابری تشعشعی
solar radiation pressure U فشار تشعشعی خورشیغ
airborne radiation thermometer U میزان الحراره تشعشعی هوابرد
cosmic microwave radiation background U زمینه تشعشعی میکرو موجی کیهانی
rad U یک واحد از دوز تشعشعی دریافتی اتمی
radiotherapy U رادیو تراپی درمان بوسیله نیروی تشعشعی
actinism U خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
thermal stress U ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
half life U نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com