Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
zootomy
U
تشریح حیوانات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vivisect
U
موجود زنده را تشریح کردن تشریح زنده
surgeries
U
تشریح
anatomies
U
تشریح
dissection
U
تشریح
illustration
U
تشریح
illustrations
U
تشریح
analysis
U
تشریح
surgery
U
تشریح
anatomy
U
تشریح
discussion
U
تشریح مطالب
anatomically
U
از روی تشریح
autopsies
U
تشریح مرده
anatomist
U
تشریح کننده
dissects
U
تشریح کردن
dissecting
U
تشریح کردن
dissected
U
تشریح کردن
analyze
U
تشریح کردن
description
U
توصیف تشریح
descriptions
U
توصیف تشریح
autopsy
U
تشریح مرده
innuendoes
U
یعنی تشریح
innuendos
U
یعنی تشریح
anatomy
U
مبحث تشریح
anatomies
U
مبحث تشریح
dissect
U
تشریح کردن
discussions
U
تشریح مطالب
neurotomy
U
تشریح اعصاب
problem description
U
تشریح مسئله
anatomize
U
تشریح کردن
innuendo
U
یعنی تشریح
non descript
U
تشریح ناپذیر
entomotomy
U
تشریح حشرات
dissecting knife
U
چاقوی تشریح
dissector
U
تشریح کننده
syntax language
U
زبان تشریح نحو
autopsy
U
تشریح نسج مرده
phytotomy
U
برش و تشریح گیاه
pdl
U
زبان تشریح صفحه
autopsies
U
تشریح نسج مرده
tree surgery
U
تشریح علمی درخت
page description language
U
زبان تشریح صفحه
catling
U
چاقوی تشریح یاجراحی
aerography
U
علم تشریح هوا
hypotyposis
U
تشریح مجسم کننده
d. anatomy
U
تشریح مشاهدهای یا تبصیری
anatomically
U
مطابق علم تشریح
embryotomy
U
تشریح جنین درزهدان
anatomist
U
متخصص علم تشریح
gnosticize
U
ازراه عرفان تشریح کردن
vivisector
U
تشریح کننده جانور زنده
prosector
U
تشریح کننده بدن مرده
kinesiology
U
تشریح حرکات بدنی انسان
lore
U
حیوانات
body snatcher
U
کسی که برای تشریح نبش قبرمیکند
domestic animals
U
حیوانات اهلی
feedstuff
U
خوراک حیوانات
fauna
U
حیوانات یک اقلیم
buggery with animals
U
جماع با حیوانات
zoolatry
U
پرستش حیوانات
bestiality
U
جماع با حیوانات
chit
U
توله حیوانات
venery
U
حیوانات شکارشونده
chits
U
توله حیوانات
home range
U
جایگاه حیوانات
wildlife
U
حیوانات وحشی
rodentia
U
حیوانات قراضه
put away
<idiom>
U
کشتن حیوانات
dung
U
مدفوع حیوانات
breeding
U
پرورش حیوانات
foals
U
توله حیوانات
foal
U
توله حیوانات
stray animals
U
حیوانات ضاله
farms
U
پرورشگاه حیوانات اهلی
forepaw
U
پنجه دست حیوانات
make friends
<idiom>
U
رفاقت با حیوانات ومردم
farm
U
پرورشگاه حیوانات اهلی
bulls
U
حیوانات نر بزرگ فرمان
bull
U
حیوانات نر بزرگ فرمان
pedication
U
عمل جنسی با حیوانات
zootechnical
U
وابسته به فن تربیت حیوانات
damage feasant
U
خسارت ناشی از حیوانات
woodnote
U
صدای حیوانات جنگل
big game
U
شکار حیوانات بزرگ
farmed
U
پرورشگاه حیوانات اهلی
reclaim animal
U
حیوانات وحشی تربیت شده
soilage
U
علف تازه علوفه حیوانات
beaver
U
سگ آبی
[حیوانات و جانور شناسی]
crest
U
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
squamation
U
پوشش فلسی شکل حیوانات
zoomorphic
U
[استفاده از نقوش حیوانات در فرش]
sweetbread
U
تیموس حیوانات جوان دنبلان
mane
U
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
acron
U
قسمت قدامی حیوانات بنددار
penned
U
حیوانات اغل خانه ییلاقی
penning
U
حیوانات اغل خانه ییلاقی
parkas
U
نیم تنه پوست حیوانات
pens
U
حیوانات اغل خانه ییلاقی
pen
U
حیوانات اغل خانه ییلاقی
warren
U
محل نگهداری حیوانات وحشی
warrens
U
محل نگهداری حیوانات وحشی
privilegium
U
حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
blasetocyst
U
جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
exuviae
U
پوشش یا پوست حیوانات پس از انداخته شدن
taxidermy
U
پرکردن پوست حیوانات با کاه وغیره
diana
U
الههء ماه وشکار حیوانات وحشی
zoon
U
هر یک از حیوانات منفرد متعلق به حیوان مرکب
upland game
U
پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
home range
U
جای محدود برای فعالیت حیوانات
gasteropod
U
حیوانات ناعمه خانواده راب یاحلزون
White Paper
U
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
White Papers
U
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
veterinarian
U
پزشک حیوانات در ارتش دامپزشک رشته دامپزشکی
taxidermist
U
ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره
fluor
U
مایعات بدن حیوانات مواد فلورین دار
vivary
U
جای نگهداری حیوانات یا محل صید ماهی
animalist
U
مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
forequarter
U
ربع قدامی خارجی بدن یالاشه حیوانات
zoomorphism
U
استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
zoomorphism
U
تجسم خدا یا خدایان بشکل حیوانات پست
veterinarians
U
پزشک حیوانات در ارتش دامپزشک رشته دامپزشکی
dicker
U
مبادله کردن پوست حیوانات معامله جنسی
small game
U
پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
zootechnician
U
کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
poundage
U
وزن چیزی برحسب پوند یا رطل محصور سازی حیوانات
fish meal
U
ماهی خشک وخورد شده که بمصرف کود وغذای حیوانات میرسد
fish story
U
ماهی خشک وخورد شده که بمصرف کود وغذای حیوانات میرسد
biomorph
U
[فرم پایه در موضوعات زنده مانند طراحی حیوانات، انسانها یا جانورشناسی]
biogeography
U
رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
Agricultural Order
U
سرستون
[سر ستون کرنتی با تومارهای پیچیده شده به شکل سر حیوانات یا آرایش برگ کنگره ای]
ethnography
U
تشریح علمی نژادهای بشراز نظر اداب ورسوم و اختلافاتی که ازاین نقطه نظر با هم دارند
explained variance
U
واریانس تشریح شده تغییرات بیان شده
acrostolium
U
[قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
vivisection
U
زنده شکافی تشریح جانور زنده
vivisectional
U
زنده شکافی تشریح جانور زنده
bioecology
U
رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
tusks
U
دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
big game
U
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
tusk
U
دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
karyology
U
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
pounds
U
اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
pounding
U
اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
pounded
U
اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
pound
U
اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
relief
U
نقش یا گل برجسته
[این امر در فرشبافی بیشتر در هنگام بافت چهره انسان، گاه نقوش حیوانات و یا استفاده از آیات، کلمات و شعر در متن و یا حاشیه فرش بکار می رود.]
dye-stuff
U
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
lion rug
U
فرش شیری
[این طرح بیشتر مربوط به استان فارس و عشایر آن منطقه بوده و گاه در طرح از شتر و یا حیوانات دیگر نیز استفاده می شود.]
hydrographer
U
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
charge
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
hunting design
U
طرح شکارگاهی
[این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
natural dyes
U
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
analyse
U
پاره پاره کردن تشریح کردن
analysed
U
پاره پاره کردن تشریح کردن
analysing
U
پاره پاره کردن تشریح کردن
analyzing
U
پاره پاره کردن تشریح کردن
analyzes
U
پاره پاره کردن تشریح کردن
analyzed
U
پاره پاره کردن تشریح کردن
analyses
U
پاره پاره کردن تشریح کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com