Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
diagnoses
U
تشخیص ناخوشی
diagnosis
U
تشخیص ناخوشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
diagnostic
U
وابسته به تشخیص ناخوشی
pathognomic
U
وابسته به تشخیص ناخوشی یا احساسات
Other Matches
an intercurrent disease
U
ناخوشی که توی ناخوشی دیگر میافتد
pathologically
U
از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
micr
U
سیستمی که حروف را با تشخیص الگوهای جوهر مغناطیسی تشخیص میدهد.
exceptions
U
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
recognition
U
1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
exception
U
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
U
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
identification
U
تشخیص تشخیص دادن
identification friendly or foe
U
سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
illness
U
ناخوشی
morbidness
U
ناخوشی
pathogenetic
U
ناخوشی زا
invalidism
U
ناخوشی
trichosis
U
ناخوشی مو
illnesses
U
ناخوشی
ill health
U
ناخوشی
sickness
U
ناخوشی
diseases
U
ناخوشی
indisposedness
U
ناخوشی
unhealthiness
U
ناخوشی
morbidity
U
ناخوشی
had health
U
ناخوشی
maladies
U
ناخوشی
malady
U
ناخوشی
sicknesses
U
ناخوشی
disease
U
ناخوشی
morbific
U
ناخوشی اور
morbific
U
تولیدکننده ناخوشی
out break of a disease
U
شیوع ناخوشی
pathognomic
U
نماینده ناخوشی
pathogeny
U
پیدایش ناخوشی
altitude sickness
U
ناخوشی ارتفاع
pathognomomical
U
نماینده ناخوشی
livers
U
ناخوشی جگر
myopathy
U
ناخوشی ماهیچه
morbid anatomy
U
از لحاظ ناخوشی
estival
U
ناخوشی تابستانی
dermatopathy
U
ناخوشی پوست
hepatic disease
U
ناخوشی جگر
liver trouble
U
ناخوشی جگر
impaludism
U
ناخوشی مردابی
bulimy
U
ناخوشی گرسنگی
enteropathy
U
ناخوشی رودهای
laryngopathy
U
ناخوشی خرخره
mal de mer
U
ناخوشی دریا
maldemer
U
ناخوشی دریا
microzym
U
میکرب ناخوشی
diseases of this nature
U
اینگونه ناخوشی ها
spell
U
حمله ناخوشی
spelled
U
حمله ناخوشی
to be infected with disease
U
ناخوشی راواگیرکردن
morbid
U
ویژه ناخوشی
spells
U
حمله ناخوشی
biliousness
U
ناخوشی زردابی
liver
U
ناخوشی جگر
attacked
U
اصابت یا نزول ناخوشی
he is liable to become sick
U
اماده ناخوشی است
attack
U
اصابت یا نزول ناخوشی
metastasis
U
جابجا شدن ناخوشی
attacks
U
اصابت یا نزول ناخوشی
arthropathy
U
ناخوشی بند یا مفصل
bunt
U
ناخوشی قارچی گندم
pestilence
U
ناخوشی همه جاگیر
immune from disease
U
مصون از گرفتن ناخوشی
pandemics
U
ناخوشی همه گیر
cirrhosis
U
ناخوشی الکی جگر
qualm
U
ناخوشی همه جاگیر
qualms
U
ناخوشی همه جاگیر
laryngopathy
U
ناخوشی خشک نای
contagions
U
سرایت ناخوشی واگیر
contagion
U
سرایت ناخوشی واگیر
psychiater
U
پزشک ناخوشی دماغی
to swing the lead
U
خود را به ناخوشی زدن
paragrahia
U
ناخوشی غلط نویسی
pandemic
U
ناخوشی همه گیر
epidmic disease
U
ناخوشی همه جا گیر
illness faded her beauty
U
ناخوشی زیبایی اوراکاست
pellagrous
U
دچار ناخوشی که در بالااشاره شد
pathogenesis
U
مبحث پیدایش ناخوشی
sickleave
U
مرخصی بابت ناخوشی
epizootic
U
ناخوشی همه گیرحیوانی
foot rot
U
ناخوشی پا در گاو و گوسفند
psychopathic
U
وابسته به ناخوشی دماغی
unhealthy
U
ناخوش ناخوشی اور
mycotic
U
دچار ناخوشی قارچی
morbidly
U
بطور ناخوشی یا فاسد
pyretotherapy
U
معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
idiopathy
U
علاقه خاص ناخوشی جداگانه
nephritic
U
درمان کننده ناخوشی گرده
mycetoma
U
یکجور ناخوشی فرچی در دست و پا
otological
U
وابسته به گوش یا ناخوشی هاان
hydropathic
U
وابسته به درمان کردن ناخوشی با اب
hydrargyia or rism
U
مسموم شدگی از جیوه ناخوشی سیمابی
pathognomonic
U
وابسته بتشخیص ناخوشی شاخص مرض
foot and mouth
U
یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
To pretend sickness(ignorance).
U
تظاهر به ناخوشی ( بی اطلاعی وناآگاهی ) کردن
to i. the germs of a disease
U
میکربهای یک ناخوشی را به کسی تلقیح کردن
framboesia
U
ناخوشی واگیرداری که درپوست سیاهان پیدامیشودواماسهایی میاورد
orthopaedy
U
معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
the disease threatens to sprea
U
این ناخوشی خطر منتشر شدن دارد
germtheory
U
فرض اینکه میکروب وسیله واگیره ناخوشی است
prosodemic
U
درباب ناخوشی ای که ازشخص به شخص دیگری انتقال می یابد
intercurreace
U
مداخله وقوع درمیان ورود یک ناخوشی درناخوشی دیگر
pellagra
U
یکجور ناخوشی که پوست رامی ترکاندو بساک ه انسانرابدیوانگی می کشاند
humoral pathology
U
علم ناخوشی شناسی که به موجب ان همه بیماریهارانتیجه فسادخلط هامیدانند
pebrine
U
یکجور ناخوشی درکرم ابریشم که نشان ان دانههای فلفلی سیاه است
galvanist
U
متخصص تولید نیروی کهربایی با عمل شیمیایی یامعالجه ناخوشی با برق
psilosis
U
یکجور ناخوشی گرمسیری که نشانه ان زخم شدن شامه مخاطی دهان است
vives
U
یکجور ناخوشی گوش که کره اسبهای تازه بعلف بسته بدان دچار می شوند
pliantly polonica
U
یکجور ناخوشی که ازان موی سر کرک شده بهم گره میخوردناخوشی لهستانی است
to pretend illness
U
نا خوشی را بهانه کردن خودرا به ناخوشی زدن تمارض کردن
invermination
U
دچاری به کرم روده ناخوشی کرم
helminthiasis
U
ابتلاء به کرم روده ناخوشی کرم
diagnostic
U
تشخیص
assessments
U
تشخیص
assessment
U
تشخیص
distinction
U
تشخیص
discretion
U
تشخیص
denotation
U
تشخیص
distinctions
U
تشخیص
specification
U
تشخیص
contradistinction
U
تشخیص
diagnostics
U
تشخیص ها
discernment
U
تشخیص
diagnoses
U
تشخیص
percipience
U
حس تشخیص
indistinctively
U
بی تشخیص
diagnosis
U
تشخیص
In my judgement. As I see it.
U
به تشخیص من
vision recognition
U
تشخیص بصری
flair
U
قوه تشخیص
i.f.f. system
U
دستگاه تشخیص
voice recognition
U
تشخیص صوتی
distinguishing
U
تشخیص دهنده
Power of distiction.
U
قوه تشخیص
Diagnosis.
U
تشخیص بیماری
make out
<idiom>
U
تشخیص دادن
visual identification
U
تشخیص بصری
recognition
U
تشخیص بازشناخت
identification
U
تشخیص هویت
indiscreet
U
فاقد حس تشخیص
assess
U
تشخیص دادن
assessed
U
تشخیص دادن
assesses
U
تشخیص دادن
assessing
U
تشخیص دادن
espied
U
تشخیص دادن
espies
U
تشخیص دادن
espy
U
تشخیص دادن
espying
U
تشخیص دادن
discern
U
تشخیص دادن
discerned
U
تشخیص دادن
discerns
U
تشخیص دادن
vertification of debts
U
تشخیص مطالبات
verification of debt
U
تشخیص مطالبات
corrective maintenance
U
عمل تشخیص
handwriting recognition
U
تشخیص دست خط
frequency discrimination
U
تشخیص فرکانس
descry
U
تشخیص دادن
designator code
U
کد تشخیص یکان
diacritic
U
نشان تشخیص
diacritical
U
نشان تشخیص
diacritical marks
U
نشان تشخیص
diagnostic routine
U
روال تشخیص
fault datagnosis
U
تشخیص عیب
error detecting code
U
کد تشخیص خطا
diagnostic test
U
تست تشخیص
discriminately
U
از روی تشخیص
diagnostically
U
ازراه تشخیص
diagnostics
U
شیوههای تشخیص
discriminant function
U
تابع تشخیص
differentiable
U
تشخیص پذیر
collision detection
U
تشخیص تصادم
coefficient of determination
U
ضریب تشخیص
character recognition
U
تشخیص کاراکتر
to know right from wrong
U
تشخیص دادن
speech recogintion
U
تشخیص کلام
speech recogintion
U
تشخیص گفتار
psychodiagnosis
U
تشخیص روانی
recognises
U
تشخیص دادن
spotting
U
تشخیص دادن
voice recognition
U
تشخیص صدا
pattern recognition
U
تشخیص الگو
pattern recognitation
U
تشخیص الگو
moral sense
U
حس تشخیص خوب و بد
moral perception
U
حس تشخیص اخلاقی
blind diagnosis
U
تشخیص بی نام
indiscrimination
U
عدم تشخیص
indiscrete
U
غیرقابل تشخیص
identification signs
U
علائم تشخیص
identification of friend from foe
U
دستگاه تشخیص
carrier detect
U
تشخیص حامل
differential diagnosis
U
تشخیص افتراقی
differential
U
تشخیص دهنده
recognizes
U
تشخیص دادن
recognising
U
تشخیص دادن
resolution
U
قدرت تشخیص
sensibilities
U
حس تشخیص دقت
sense
U
حس تشخیص مفهوم
resolutions
U
قدرت تشخیص
sensed
U
حس تشخیص مفهوم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com