English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
credit facilities U تسهیلات اعتباری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
facilities U تسهیلات
conveniences U تسهیلات
convenience U تسهیلات
facilities U تسهیلات ساختمانها
public utilities U تسهیلات عمومی
public facilities U تسهیلات عمومی
cryptofacility U تسهیلات رمز
library facilities U تسهیلات کتابخانهای
host U تهیه تسهیلات ورزشی
utilities U تسهیلات زندگی مانند اب
hosted U تهیه تسهیلات ورزشی
hosting U تهیه تسهیلات ورزشی
hosts U تهیه تسهیلات ورزشی
handlers U یک فایل یا تسهیلات وقفه را بعهده دارد دستگذار
handler U یک فایل یا تسهیلات وقفه را بعهده دارد دستگذار
qube U تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
nominal U اعتباری
discredit U بی اعتباری
discredited U بی اعتباری
discredits U بی اعتباری
nullity U بی اعتباری
unreliability U بی اعتباری
discrediting U بی اعتباری
relative U اعتباری
ecom U Oriented ElectronicComputer فرایند ارسال ودریافت پیامها به صورت دیجیتالی در تسهیلات مخابراتی ail
credit tightness U انقباض اعتباری
credit market U بازار اعتباری
credit money U پول اعتباری
credit system U نظام اعتباری
credit system U فروش اعتباری
credit tightness U کمبود اعتباری
f.currency U پول اعتباری
fiduciary currency U پول اعتباری
credit account حساب اعتباری
pepper corn rent U اجاره اعتباری
prestige suggestion U تلقین اعتباری
fiduciary issue U اسکناسهای اعتباری
reputed owner U مالک اعتباری
credit instrument U ابزار اعتباری
disparagement U توهین بی اعتباری
discreditable U شایسته بی اعتباری
credit card U کارت اعتباری
credit cards U کارت اعتباری
promissory notes U اسناد اعتباری
constructive fraud U کلاهبرداری اعتباری
contructive larcency U سرقت اعتباری
credit instrument U اسناد اعتباری
promissory note U اسناد اعتباری
disfavor U بی اعتباری مغضوبیت
credit institution U موسسه اعتباری
disfavour U بی اعتباری مغضوبیت
credited U خرید وفروش اعتباری
credit U خرید وفروش اعتباری
A cash ( credit ) transaction . U معامله نقدی ( اعتباری )
credits U خرید وفروش اعتباری
crediting U خرید وفروش اعتباری
I have a credit card. من کارت اعتباری دارم.
grant a credit U اعتباری را اعطا کردن
fiat money U پول رایج اعتباری
credit note U صورت وضعیت اعتباری
credit rationing U جیره بندی اعتباری
credit notes U صورت وضعیت اعتباری
credit rating U رتبه بندی اعتباری مشتریان
Can I pay by credit card? U آیا میتوانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟
reciprocal agreement U قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
PCMCIA U مشخصات کارتهای جانبی گسترده که به اندازه کارت اعتباری هستند و در انتهای اتصالی دارند
electronic U سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی
european atomic energy community U جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
card U وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
cards U وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
reputed owner U در CL تاجرورشکسته مالک اعتباری کلیه اموالی که در تصرف داردتلقی میشود ولو اینکه واقعا" مالک انها نباشد و این از نظر حفظ حقوق غرماء است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com