Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 185 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
petticoats rule
U
تسلط زنان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sovereign
U
تسلط
conquest
U
تسلط
conquests
U
تسلط
domination
U
تسلط
holds
U
تسلط
hold
U
تسلط
sovereigns
U
تسلط
dominance
U
تسلط
ascendancey
U
تسلط
ascendance
U
تسلط
gripe
U
تسلط
predomination
U
تسلط
self mastery
U
تسلط بر نفس
self commend
U
تسلط بر نفس
to get ones hand in
U
تسلط پیداکردن در
pornocracy
U
تسلط فواحش
masters
U
تسلط یافتن
mastery motive
U
انگیزه تسلط
mastery learning
U
تسلط اموزی
masterdom
U
تسلط تفوق
economic domination
U
تسلط اقتصادی
ball control
U
تسلط به توپ
possession
U
ثروت ید تسلط
under-
U
تحت تسلط
under
U
تحت تسلط
subjects
U
تحت تسلط
subjecting
U
تحت تسلط
subjected
U
تحت تسلط
subject
U
تحت تسلط
composure
U
تسلط برنفس
masters
U
تسلط یافتن بر
mastered
U
تسلط یافتن
mastered
U
تسلط یافتن بر
condominium
U
تسلط مشترک
condominiums
U
تسلط مشترک
hegemony
U
تسلط پیشوایی
master
U
تسلط یافتن بر
master
U
تسلط یافتن
dominate
U
حکمفرما بودن تسلط داشتن
dominated
U
حکمفرما بودن تسلط داشتن
dominates
U
حکمفرما بودن تسلط داشتن
indomitable
U
تسخیر نا پذیر تسلط ناپذیر
subject to the british rule
U
تحت تسلط دولت انگلیس
under the t. of
U
درزیر نفوذ درتحت تسلط
She leads her husband by the nose .
U
سوار شوهرش است ( تسلط ونفوذ )
pull oneself together
U
بر اعصاب خود تسلط پیدا کردن
womenfolk
U
زنان
feminine
U
زنان
applaudingly
U
کف زنان
womankind
U
زنان
fair sex
U
زنان
greensickness
U
کم خونی زنان
gaspingly
U
نفس زنان
flutteringly
U
پروبال زنان
mutch
U
زنان وکودکان
vauntingly
U
لاف زنان
feminity
U
طبقه زنان
menses
U
قاعدگی زنان
when will women have the vote?
U
زنان کی حق رای
evadingly
U
طفره زنان
women's army corps
U
ارتش زنان
gynaecocracy
U
حکومت زنان
the female sex
U
زنان ودختران
pantingly
U
نفس زنان
feminicide
U
قتل زنان
beauties
U
زنان زیبا
reelingly
U
چرخ زنان
hirsutism
U
نابجارویی مو در زنان
women's dres
U
جامه زنان
gyringly
U
چرخ زنان
gynocracy
U
حکومت زنان
gynecology
U
پزشکی زنان
gynecocracy
U
حکومت زنان
demimonde
U
زنان هرزه
beauty
U
زنان زیبا
uneven parallel bars
U
پارالل زنان
asymetrical bars
U
پارالل زنان
menstruation
U
قاعدگی در زنان
womanly
U
در خور زنان
plumes
U
پر کلاه زنان تل
boxers
U
مشت زنان
womankind
U
گروه زنان
wifely
U
درخور زنان
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
boastingly
U
لاف زنان
plume
U
پر کلاه زنان تل
period
U
قاعده زنان
periods
U
قاعده زنان
catamenia
U
قاعدگی زنان
womenfolk
U
جماعت زنان
premenstrual
U
قبل از قاعدگی زنان
women labor force
U
نیروی کار زنان
sapphism
U
همجنس خواهی زنان
phlegmasia alba dolens
U
ورم سفیدران زنان
feminists
U
طرفدار حقوق زنان
feminist
U
طرفدار حقوق زنان
lothario
U
گمراه کننده زنان
to catch napping
U
چرت زنان گرفتن
music stool
U
کرسی پیانو زنان
menstruation
U
قاعدگی زنان طمث
female participation rate
U
نرخ مشارکت زنان
women's army corps
U
قسمت زنان ارتش
feminism
U
برابری طلبی زنان
ladykiller
U
مرد محبوب زنان
chlorosis
U
سبزرنگی زنان کم خون
columbia round
U
تیراندازی مخصوص زنان
demimonde
U
جهان زنان هرجایی
catamenia
U
عادت ماهیانه زنان
heats
U
تحریک جنسی زنان
fluor
U
قاعدگی زنان سیال
ladykillers
U
مرد محبوب زنان
gynecologist
U
متخصص بیماریهای زنان
heat
U
تحریک جنسی زنان
suffragette
U
زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
housecoats
U
لباسی که زنان درخانه می پوشند
suffragettes
U
زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
a comparison of men's salaries with those of women
U
مقایسه حقوق مردان با زنان
housecoat
U
لباسی که زنان درخانه می پوشند
steatopygia
U
بزرگی وفربهی کفل زنان
diva
U
سردسته زنان خواننده اپرا
gynaecophysiology
U
علم ووفایف جهازتناسلی زنان
plead for the widow
U
در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
leucorrhoea
U
سوزنک مزمن غیرمسری زنان
evadingly
U
گریز زنان بابهانه یاحیله
lady paramount
U
بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
accoucheur
U
پزشک متخصص قابلگی وبیماریهای زنان
hysteria
U
غش یابیهوشی وحمله در زنان هیجان زیاد
women students
U
زنان دانش اموز محصلین اناث
greensick
U
مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
height of the volleyball net
U
34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
YWCAs
U
مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
hairdo
U
ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
hairdos
U
ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
wimple
U
روسری زنان قرون وسطی چرخ
phlegmasia dolens
U
ران زنان ژماس سیاهرگهای نفاسی
YWCA
U
مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
sapphic vice
U
شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
abbess
U
رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
gallant
U
متعارف وخوش زبان درپیش زنان
whites
U
سوزنک مزمن غیر مسری زنان
chatelaine
U
زنجیرکمربند که زنان کلیدوساعت ومدادومانندانهابدان می اویزند
modiste
U
کسی که کلاه وجامه زنان رامیفروشد
abbesses
U
رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
sanitary napkin
U
دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
hereford round
U
مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
ladies' man
U
مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
sanitary napkins
U
دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
ladies' men
U
مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
lady's man
U
مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
triathlon
U
مسابقه سه گانه بین زنان شامل دو 001 متر
squire of dames
U
کسی که همراه زنان میرودیابیشتردرگروه انان داخل میشود
bluestocking
U
منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
bluestockings
U
منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
purdah
U
برای پوشیدن زنان ازدیدارمردان بویژه در هند پارچه پردهای
finishing school
U
اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
ducking stool
U
کرسی ای که زنان بدکاررابدان بسته ودراب پرت کرده غوطه میدادند
finishing schools
U
اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
sari
U
ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
saris
U
ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
ruff
U
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
saree
U
ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است برپارچهای که بدور بدن می پیچند
ruffe
U
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffs
U
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
venire facias tot matrons
U
دستور تشکیل هیات منصفهای از زنان برای زنی که مدعی ابستنی است
to wield a sceptre
U
پادشاهی کردن تسلط کردن
esturm
U
مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد
estrus
U
مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد
sprint medley
U
دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان
shot
U
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shots
U
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
estrogen
U
هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
western round
U
مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و84 تیر از 05 متری با کمان
fita round
U
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان
warlock
U
جادوگر مرد که فرمانده زنان جادوگر است
night gown
U
جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
binders
U
اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
binder
U
اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
wand shoot
U
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness.
U
نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
national round
U
مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و42 تیر از05 متری با تیر وکمان
breathless
U
نفس نفس زنان
breathlessness
U
نفس نفس زنان
gulpingly
U
نفس نفس زنان
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com