English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chemical consolidation U تزریق شیمیایی
chemical grouting U تزریق شیمیایی
chemical injection U تزریق شیمیایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
slow pill U ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
Other Matches
hypodermic injection U تزریق زیر جلدی تزریق پوستی
chemical survey U بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
v , series U سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
mud grouting U تزریق گل
injection U تزریق
sprayed U تزریق
spray U تزریق
low level injection U تزریق کم
spraying U تزریق
mud injection U تزریق گل
injections U تزریق ها
transfusion U تزریق
transfusions U تزریق
sprays U تزریق
infusion U تزریق
intinction U تزریق
shot U تزریق
jab [colloquial] U تزریق
injective function U تزریق
infusions U تزریق
shots U تزریق
jab [British] [colloquial] U تزریق
clay grouting U تزریق خاک رس
perfuse U تزریق کردن
perfusion U تزریق وریدی
pilot injection U تزریق مقدماتی
injects U تزریق کردن
injecting U تزریق کردن
metal spraying تزریق فلزی
immit U تزریق کردن
gun U دستگاه تزریق
injector U تزریق کننده
grouting gallery U دالان تزریق
injection of money U تزریق پول
grouting galleries U مجاری تزریق
injection level U سطح تزریق
blanket grouting U تزریق سطحی
injector valve U سوپاپ تزریق
inspirator U تزریق کننده
intake well U چاه تزریق
injection grid U شبکه تزریق
injector U الت تزریق
injection capacity U فرفیت تزریق
injection efficiency U بازده تزریق
guns U دستگاه تزریق
injection point U نقطه تزریق
cement grouting U تزریق سیمان
fule injection U تزریق سوخت
spray U تزریق کردن
sprays U تزریق کردن
spraying U تزریق کردن
sprayed U تزریق کردن
vaccinophobia U تزریق هراسی
grout hole U چاه تزریق
grout hole U سوراخ تزریق
drilled grout hole U چاه تزریق
drilled grout hole U سوراخ تزریق
gas injection U تزریق بنزین
syringes U تزریق کردن
syringe U تزریق کردن
inject U تزریق کردن
blast injection engine U موتور تزریق دم
grout curtain U پرده تزریق
spartter U تزریق کننده
injected U تزریق کردن
spartter loss U تلف تزریق
spary gun U پیستوله تزریق
spary gun U تلمبه تزریق
metal spray gun U تلمبه تزریق فلز
concrete gun U دستگاه تزریق بتن
needle U با سوزن تزریق کردن
injection U داروی تزریق کردنی
hypo U تزریق زیر جلدی
needled U با سوزن تزریق کردن
airless solid injection U تزریق بدون کمپرسور
needles U با سوزن تزریق کردن
injection timing U تنظیم مقدار تزریق
needling U با سوزن تزریق کردن
grease injector U تزریق کننده گریس
grouting U تزریق دوغاب سیمان
transfusion U رسوخ تزریق خون
gas injection method U روش تزریق گاز
transfusions U رسوخ تزریق خون
petrol injection motor U موتور تزریق بنزینی
petrol injection pump U پمپ تزریق بنزین
jetting tube U لوله تزریق در حفاری
iodize U یود تزریق کردن
fuel injection system U سیستم تزریق سوخت
injector pump U پمپ تزریق سوخت
hypodermic U تزریق زیر جلدی
flame spray U تزریق کردن شعلهای
hypodermics U تزریق زیر جلدی
grouted alluvium U ابرفت تزریق شده
grout stop U اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
hypo U سوزن تزریق زیر جلدی
blast furnace gun U وسیله تزریق کوره بلند
transfusable U قابل تزریق در جسم دیگری
transfuse U رسوخ یافتن در تزریق کردن در
transfusible U قابل تزریق در جسم دیگری
throwin U در دنده انداختن تزریق کردن
mainlines U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
shoot up <idiom> U مواد را از راه تزریق مصرف کردن
low level injection efficiency U ضریب بهره تزریق در سطح پایین
wet take off U برخاستن از زمین با استفاده از مکانیزم تزریق اب
mainlining U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainline U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
hypodermic U سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
hypodermics U سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
injector U وسیله تزریق افشانک سوخت پاش
hyodermic needle U سوزن امپول یا تزریق زیر جلدی
mainlined U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
chemicals U شیمیایی
chemical U شیمیایی
chemic U شیمیایی
chemical biological and radiological U شیمیایی
chemical sense U حس شیمیایی
injection engine U ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
emulsion injection U تزریق مصنوعی شیره قیر به داخل خاک
wet rating U توان یا تراست بااستفاده ازمکانیزم تزریق اب یا ترکیب اب و متانل
contra injection U تزریق قطرات ریزسوخت درخلاف جهت جریان هوا
electrochemical U برقی- شیمیایی
chemical shift U جابجایی شیمیایی
chemical species U گونههای شیمیایی
chemical survey U تجسس شیمیایی
chemical weathering U هوازدگی شیمیایی
chemism U خاصیت شیمیایی
decomposition U هوازدگی شیمیایی
chemical security U تامین شیمیایی
chemical research U پژوهش شیمیایی
chemical reactor U واکنشگاه شیمیایی
chemical reaction U واکنش شیمیایی
chemiluminescence U نورتابی شیمیایی
homolysis U تجزیه شیمیایی
chemisorption U جذب شیمیایی
galvanic cell U پیل شیمیایی
quasichemical U شبه شیمیایی
proportioner U مخلوط کن شیمیایی
cloud attack U تک با ابر شیمیایی
narcosis U خواب شیمیایی
chemotropism U گرایش شیمیایی
man-made fiber U الیاف شیمیایی
organic compound U مواد شیمیایی
chemoreceptor U گیرنده شیمیایی
chemical properties U خواص شیمیایی
biochemical U زیستی- شیمیایی
compound U ترکیب شیمیایی
chemical combination U ترکیب شیمیایی
fertilizers U کود شیمیایی
chemical compound U ترکیب شیمیایی
fertilisers U کود شیمیایی
fertilizer U کود شیمیایی
chemical bond U پیوند شیمیایی
chemical analysis U تجزیه شیمیایی
precipitating U رسوب شیمیایی
chemical agent U عامل شیمیایی
precipitates U رسوب شیمیایی
chemical agent U ماده شیمیایی
precipitated U رسوب شیمیایی
chemical ammunition U مهمات شیمیایی
precipitate U رسوب شیمیایی
chemical analyse U تجزیه شیمیایی
chemical defense U پدافند شیمیایی
mulches U ماده شیمیایی
chemical deposits U نهشتهای شیمیایی
compounds U ترکیب شیمیایی
chemical herbicide U علف کش شیمیایی
compounded U ترکیب شیمیایی
chemical industries U صنایع شیمیایی
chemical kinetics U سینتیک شیمیایی
chemical munition U سلاح شیمیایی
chemical operations U عملیات شیمیایی
chemical physics U فیزیک شیمیایی
chemical pollution U الودگی شیمیایی
chemical fuel U سوخت شیمیایی
chemical exchange U تبادل شیمیایی
mulch U ماده شیمیایی
chemical equivalent U هم ارز شیمیایی
chemical element U عنصر شیمیایی
chemical energy U انرژی شیمیایی
chemical equilibrium U تعادل شیمیایی
grout curtain U لایه سیمانی تزریق شدهای که در زیر پی سد مانع تراوشات میگردد
petrolum chemicals U مواد شیمیایی نفتی
oxides U ماده شیمیایی از اکسیژن
photochemical smog U دود مه فتو شیمیایی
chemicals U ماده شیمیایی دارویی
chemosynthesis U سنتز باکتری شیمیایی
acid equivalent U معادل شیمیایی اسید
petrochemicals U مواد شیمیایی نفتی
chemical U ماده شیمیایی دارویی
immunochemistry U علم ایمنی شیمیایی
oxide U ماده شیمیایی از اکسیژن
nerve agent U عامل شیمیایی عصبی
nuclear biological chemical U شیمیایی میکربی هستهای
chemical feedstock U مواد اولیه شیمیایی
vesicant agent U عامل شیمیایی تاول زا
urinalysis U تجزیه شیمیایی ادرار
toxic agent U عامل شیمیایی سمی
thermolysis U تجزیه شیمیایی در اثرحرارت
smoke agent U عامل شیمیایی دودانگیز
photochemical smog U دود مه نور شیمیایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com