English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hypodermic U تزریق زیر جلدی
hypodermics U تزریق زیر جلدی
hypo U تزریق زیر جلدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hyodermic needle U سوزن امپول یا تزریق زیر جلدی
hypo U سوزن تزریق زیر جلدی
hypodermic injection U تزریق زیر جلدی تزریق پوستی
Other Matches
tegumental U جلدی
integumentary U جلدی
lupus vulgaris U سل جلدی
lupus U سل جلدی
briskness U جلدی
cutaneous U جلدی
dermal U جلدی
exanthem U جلدی
edermical meducation U معالجه جلدی
hyped U زیر جلدی
dermatosis U امراض جلدی
dermatopathy U مرض جلدی
cancroid U سرطان جلدی
hype U زیر جلدی
hyped up U زیر جلدی
hypes U زیر جلدی
hyping U زیر جلدی
exanthema U مرض جلدی
pityriasis U شوره جلدی سبوسه
the volume that preceded U جلدی که زودتر یاجلوتر منتشر شد
quarter binding U جلدی که تنهاته ان چرم دارد
percutaneous perspiration U عرق کردن بوسیله پوست تعرق جلدی
hypodermic syringe U کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
jab [colloquial] U تزریق
spraying U تزریق
sprayed U تزریق
spray U تزریق
jab [British] [colloquial] U تزریق
injection U تزریق
shots U تزریق
injective function U تزریق
shot U تزریق
sprays U تزریق
infusion U تزریق
low level injection U تزریق کم
mud injection U تزریق گل
infusions U تزریق
intinction U تزریق
transfusion U تزریق
mud grouting U تزریق گل
transfusions U تزریق
injections U تزریق ها
grouting gallery U دالان تزریق
perfuse U تزریق کردن
perfusion U تزریق وریدی
spartter U تزریق کننده
spartter loss U تلف تزریق
grout curtain U پرده تزریق
gas injection U تزریق بنزین
fule injection U تزریق سوخت
spary gun U پیستوله تزریق
injection grid U شبکه تزریق
spary gun U تلمبه تزریق
metal spraying تزریق فلزی
vaccinophobia U تزریق هراسی
intake well U چاه تزریق
inspirator U تزریق کننده
injector valve U سوپاپ تزریق
pilot injection U تزریق مقدماتی
injector U الت تزریق
injector U تزریق کننده
injection point U نقطه تزریق
injection of money U تزریق پول
injection level U سطح تزریق
injection efficiency U بازده تزریق
injection capacity U فرفیت تزریق
immit U تزریق کردن
grouting galleries U مجاری تزریق
clay grouting U تزریق خاک رس
blast injection engine U موتور تزریق دم
inject U تزریق کردن
blanket grouting U تزریق سطحی
spray U تزریق کردن
sprays U تزریق کردن
sprayed U تزریق کردن
syringe U تزریق کردن
guns U دستگاه تزریق
gun U دستگاه تزریق
spraying U تزریق کردن
syringes U تزریق کردن
cement grouting U تزریق سیمان
chemical consolidation U تزریق شیمیایی
grout hole U چاه تزریق
grout hole U سوراخ تزریق
injected U تزریق کردن
injecting U تزریق کردن
drilled grout hole U چاه تزریق
drilled grout hole U سوراخ تزریق
chemical grouting U تزریق شیمیایی
injects U تزریق کردن
chemical injection U تزریق شیمیایی
metal spray gun U تلمبه تزریق فلز
petrol injection pump U پمپ تزریق بنزین
petrol injection motor U موتور تزریق بنزینی
transfusion U رسوخ تزریق خون
jetting tube U لوله تزریق در حفاری
iodize U یود تزریق کردن
transfusions U رسوخ تزریق خون
concrete gun U دستگاه تزریق بتن
needles U با سوزن تزریق کردن
grouting U تزریق دوغاب سیمان
grouted alluvium U ابرفت تزریق شده
needled U با سوزن تزریق کردن
needle U با سوزن تزریق کردن
grease injector U تزریق کننده گریس
gas injection method U روش تزریق گاز
flame spray U تزریق کردن شعلهای
needling U با سوزن تزریق کردن
injector pump U پمپ تزریق سوخت
airless solid injection U تزریق بدون کمپرسور
injection timing U تنظیم مقدار تزریق
fuel injection system U سیستم تزریق سوخت
injection U داروی تزریق کردنی
throwin U در دنده انداختن تزریق کردن
transfusible U قابل تزریق در جسم دیگری
transfusable U قابل تزریق در جسم دیگری
grout stop U اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
blast furnace gun U وسیله تزریق کوره بلند
transfuse U رسوخ یافتن در تزریق کردن در
mainlines U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainline U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
wet take off U برخاستن از زمین با استفاده از مکانیزم تزریق اب
mainlining U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
hypodermic U سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
low level injection efficiency U ضریب بهره تزریق در سطح پایین
shoot up <idiom> U مواد را از راه تزریق مصرف کردن
hypodermics U سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
injector U وسیله تزریق افشانک سوخت پاش
mainlined U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
injection engine U ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
emulsion injection U تزریق مصنوعی شیره قیر به داخل خاک
wet rating U توان یا تراست بااستفاده ازمکانیزم تزریق اب یا ترکیب اب و متانل
contra injection U تزریق قطرات ریزسوخت درخلاف جهت جریان هوا
grout curtain U لایه سیمانی تزریق شدهای که در زیر پی سد مانع تراوشات میگردد
alumetize U الومینیوم روی فولاد باپیستوله تزریق شده و سپس گداخته می گردد
slow pill U ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
scopolamine U ی که با تزریق این ماده وامثال ان گرفته شده باشدقابل ارائه به دادگاه نیست
air metering force U نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
instilled U کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instilling U کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instil U کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instill U کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instills U کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instils U کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com