Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
prince's feather
U
تزئین برجسته پشت صندلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rocking chair
U
صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
rocking chairs
U
صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
faldstool
U
صندلی تا شو بدون پشتی صندلی راحتی
camp chair
U
صندلی سفری صندلی صحرایی
my chair was next his
U
صندلی من پهلوی صندلی اوبود
alto-rilievo
U
[ویژگی های نقش برجسته ای که در آن شکل ها به اندازه ای بیش از نصف ضخامت خود برجسته اند.]
perspective spatial model
U
مدل برجسته زمین زیر برجسته بین
embossing
U
طرح برجسته
[برجسته کردن زمینه فرش]
supereminent
U
برجسته فوق العاده برجسته
bas relif
U
حجاری ونقوش برجسته برجسته
embossment
U
نقوش برجسته برجسته کاری
saliency
U
نکته برجسته موضوع برجسته
salience
U
نکته برجسته موضوع برجسته
stereoscope
U
جهان نما دوربین یا عینک برجسته نما مبحث اشکال برجسته
stereograph
U
نوشته یاتصویر برجسته نما برجسته نما کردن
repousse
U
برجسته نمایاحکاکی برجسته
anaglyph
U
عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
embellishments
U
تزئین
adornment
U
تزئین
adornments
U
تزئین
embellishment
U
تزئین
garnishment
U
تزئین
ornamentation
U
تزئین
bedight
U
تزئین کردن
anconis
U
حاشیه تزئین
ornament
U
تزئین کردن
ancon
U
حاشیه تزئین
coquillage
U
تزئین صدفی
astreated
U
تزئین شده با ستاره ها
knull
U
[تزئین محدب شکل]
emblazonment
U
تزئین با نشان و علائم
floriated
U
تزئین شده باگل
spot
U
باخال تزئین کردن درنظرگرفتن
spots
U
باخال تزئین کردن درنظرگرفتن
marqueterie
U
تزئین باچوب وگوش ماهی
japanize
U
بسبک ژاپونی تزئین نمودن
prank
U
شوخی زننده تزئین کردن
cul-de-lame
U
تزئین آویخته
[به مانند اهرام]
wallpapers
U
با کاغذ دیواری تزئین کردن
wallpaper
U
با کاغذ دیواری تزئین کردن
marquetry
U
تزئین باچوب وگوش ماهی
make up
<idiom>
U
استقرار وسایل تزئین وآرایش
redo
U
دوباره اتاق را تزئین کرد
redoes
U
دوباره اتاق را تزئین کرد
redoing
U
دوباره اتاق را تزئین کرد
redone
U
دوباره اتاق را تزئین کرد
pranks
U
شوخی زننده تزئین کردن
ornamentallyr
U
از لحاظ تزئین میناب زینت
redid
U
دوباره اتاق را تزئین کرد
ornamentally
U
از لحاظ تزئین منباب زینت
confetti
U
کاغذ رنگی برای تزئین درجشنها
landscaped
U
چشم انداز بامنظره تزئین کردن
landscapes
U
چشم انداز بامنظره تزئین کردن
enrichment
U
[هر تزئین شبیه زوار تخم مرغ]
landscaping
U
چشم انداز بامنظره تزئین کردن
green roof
U
[سقف ساختمان تزئین شده با گیاهان]
caul
U
[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
rock gardens
U
باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
rock garden
U
باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
landscape
U
چشم انداز بامنظره تزئین کردن
caulcole
U
[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
caulicole
U
[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
cauliculus
U
[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
boulle
U
تزئین اطاق بصورت مرصع کاری
cellure
U
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
celure
U
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
ceilure
U
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
intarsia
U
منبت کاری و تزئین گل و بوته و اشکال بر روی چوب
landscape gardeners
U
متخصص تزئین باغ وگلکاری وزیبا سازی منافر
needle work
U
سوزن دوزی
[برای تزئین حاشیه و یا طرح فرش]
landscape gardener
U
متخصص تزئین باغ وگلکاری وزیبا سازی منافر
ornament
U
[تزئینات و اجسامی که برای تزئین به فرش دوخته می شوند.]
tulip design
U
طرح گل لاله
[گاه اطراف ترنج مرکزی را با آن تزئین می کنند.]
willowware
U
بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
Dizlyk
U
[نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
filling out
U
[پر کردن زمینه فرش با گل ها و یا اشکال مختلف جهت تزئین بیشتر متن]
jump seat
U
صندلی تا شو
seated
U
صندلی
seat
U
صندلی
footstool
U
صندلی
chaired
U
صندلی
stalling
U
صندلی
chairing
U
صندلی
footstools
U
صندلی
placing
U
صندلی
places
U
صندلی
place
U
صندلی
seats
U
صندلی
chairs
U
صندلی
box seat
U
صندلی لژ
santalaceous
U
صندلی
chair
U
صندلی
stall
U
صندلی
antimacassar
U
رویهء صندلی
parliamentary seat
U
صندلی مجلسی
drive's seat
U
صندلی راننده
easy chair
U
صندلی راحت
bucket seats
U
صندلی یکنفری
bucket seat
U
صندلی یکنفری
hot seat
U
صندلی الکتریکی
antimacassars
U
رویهء صندلی
camp chair
U
صندلی تاشونده
he nestles in the chair
U
در صندلی غنوده
deckchairs
U
صندلی تاشو
an odd chair
U
صندلی تکی
arm chair
U
صندلی راحتی
armrest
U
دستهء صندلی
boatswain's chair
U
صندلی نقاله
carrycots
U
صندلی کودک
armchair
U
صندلی راحتی
carrycot
U
صندلی کودک
deckchair
U
صندلی تاشو
elbowed
U
دسته صندلی
elbows
U
دسته صندلی
tier
U
ردیف صندلی
tiers
U
ردیف صندلی
adjustable seat
صندلی متحرک
shooting sticks
U
صندلی عصایی
shooting stick
U
صندلی عصایی
pushchairs
U
صندلی چرخدار
pushchair
U
صندلی چرخدار
elbow
U
دسته صندلی
armchairs
U
صندلی راحتی
office chair
U
صندلی اداری
choir-stall
U
صندلی بلند
swivel chair
U
صندلی چرخان
sittings
U
نشیمن صندلی
rocking chairs
U
صندلی گهوارهای
rocking chair
U
صندلی گهوارهای
morris chair
U
صندلی راحتی
folding seat
U
صندلی تاشو
arm
U
دسته صندلی
rocker
U
صندلی گهوارهای
hot seat
U
صندلی برقی
rockers
U
صندلی گهوارهای
sitting
U
نشیمن صندلی
easy chairs
U
صندلی راحت
overcasting
U
شیرازه بافی
[جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
arabesque
U
منبت کاری
[تزئین شده با شاخه ها، برگ ها و میوه ها یا صورتک های انسان و حیوان]
garden seat
U
صندلی یانیمکت باغبانی
reseating
U
صندلی جدید دادن
reseats
U
صندلی جدید دادن
office swivel chair
U
صندلی گردان اداری
seat-belt
U
کمربند صندلی هواپیما
baby carriage
U
صندلی چرخدار بچه
arm chair
U
صندلی دسته دار
shooting stick
U
صندلی جمعشو و متحرک
shooting sticks
U
صندلی جمعشو و متحرک
reseated
U
صندلی جدید دادن
reseat
U
صندلی جدید دادن
armchair
U
صندلی دسته دار
window seats
U
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
back seat
U
صندلی عقب اتومبیل
window seat
U
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
armchairs
U
صندلی دسته دار
seat-belts
U
کمربند صندلی هواپیما
caner
U
بافنده صندلی حصیری
wheel chair
U
صندلی چرخ دار
baby carriages
U
صندلی چرخدار بچه
cathedra
U
[صندلی اسقف در کلیسا]
woolsack
U
کرسی یا صندلی دادگاه
seat adjuster lever
سطح تنظیم صندلی
wheelchairs
U
صندلی چرخ دار
a seat by the window
U
یک صندلی کنار پنجره
cat sleep
U
چرت روی صندلی
dossal
U
پشتی صندلی وغیره
elbow chair
U
صندلی دسته دار
fishing chair
U
صندلی در قایق ماهیگیری
dossel
U
پشتی صندلی وغیره
ejection seat
U
صندلی پران
[هواپیمایی]
twisboat chair
U
قایق- صندلی تابدار
tuffet
U
صندلی یانشیمن کوتاه
curule chair
U
صندلی عاج نشان
deck chair
U
صندلی حصیری تاشو
cat nap
U
چرت روی صندلی
electric chair
U
صندلی اعدام الکتریکی
wheelchair
U
صندلی چرخ دار
seat belt
U
کمربند صندلی هواپیما
ejector seat
U
صندلی پران
[هواپیمایی]
ajaraca
U
[تزئین اسپانیایی دیوارهای آجری که از نقش هایی به اندازه یک نیم آجر تشکیل شده است.]
tossle
U
منگوله
[در این حالت دسته ای از نخ ها جهت تزئین فرش یا خورجین و زین اسب بکار می روند.]
jewelled
U
[هر نوع تزئین تشکیل شده از نوارهای باریک و مهره های نیمه دایره و لوزی شکل]
choir-stall
U
[صندلی های مبلی گروه کر]
windsor chair
U
صندلی دارای پشتی منحنی
backless bench
U
نیمکت
[صندلی]
بدون پشتی
caster
U
چرخ زیر صندلی یامیز
benchstool
U
نیمکت
[صندلی]
بدون پشتی
arm
U
اسلحه دستهء صندلی یا مبل
Keep a free(an empty)seat for me.
U
یک صندلی خالی برایم نگاهدار
They changed seats .
U
صندلی هایشان را با هم عوض کردند
Dust has accumulated
[settled]
on the chairs.
روی صندلی ها خاک نشسته
seat back adjustment knob
دکمه تنظیم پشتی صندلی
club chair
U
صندلی دسته دار بزرگ
splat
U
میله تزئینی پشت صندلی
castors
U
چرخ زیر صندلی یامیز
casters
U
چرخ زیر صندلی یامیز
castor
U
چرخ زیر صندلی یامیز
silver thread
U
نخ های زربفت یا نقره ای
[این نوع نخ در بعضی قالیچه ها جهت تزئین در بافت فرش بکار می رود.]
slats
U
چوب مداد میله پشت صندلی
love seat
U
صندلی یانیمکت دسته دار دونفری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com