English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
drop-tracery U تزئینات مشبک کاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Geometrical U مشبک کاری
Kentish tracery U مشبک کاری کنتی
agraffe U سنگ سر طاق [دارای تزئینات برجسته کاری شده]
agrafe U سنگ سر طاق [دارای تزئینات برجسته کاری شده]
form-piece U [تکه های سنگ در مشبک کاری]
netted veined U دارای رگههای مشبک مشبک العروق
lattice suspension bridge U پل تعلیق مشبک پل اویز مشبک
dressed U تزئینات
passementerie U تزئینات
bijouterie U تزئینات
foliated U [تزئینات با برگ گل]
interlace U [تزئینات در هم بافته]
brattishing U تزئینات سنگر
flourished U تزئینات نگارشی
drop-ornament U تزئینات آویزان
wall hanging U تزئینات دیواری
draperies U تزئینات پردهای
frill U زواید تزئینات
anaglyph U تزئینات برجسته
flourish U تزئینات نگارشی
flourishes U تزئینات نگارشی
drapery U تزئینات پردهای
frills U زواید تزئینات
redecorated U تزئینات تازه کردن
redecorates U تزئینات تازه کردن
redecorate U تزئینات تازه کردن
redecorating U تزئینات تازه کردن
curlicue U تزئینات خطاطی وغیره
Fleur-de-lis U [تزئینات گل زنبق یا سوسن]
fleur-de-lys U [تزئینات گل زنبق یا سوسن]
acompaniment U تزئینات اضافی در ساختمان
scrollwork U تزئینات طوماری شکل
parament U تزئینات اویختنی کلیسا
flush bead moulding U [تزئینات گچ بری دوتایی]
shellwork U تزئینات صدف مانند
languet U [تزئینات زبانه ای شکل] [معماری]
quirks U تزئینات یا خصوصیات خط نویسی شخص
quirk U تزئینات یا خصوصیات خط نویسی شخص
lacertine U [تزئینات پیچکی در دوره سلتیکی]
bed molding U گچ بری و تزئینات نزدیک سقف
with all the frills U با همه تزئینات که باهاش می آید
triglyphic U وابسته به تزئینات برجسته سه ترک
husk U [تزئینات کلاسیک شبیه حلقه گل]
ambience U نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
tracery U تزئینات ونقش ونگار پنجرههای گوتیک
feathering U [تزئینات با نگین تراشیده شده کوچک]
corbeille U [معماری شبیه سبدی با تزئینات گل و میوه]
ambiance U نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
modillion U تزئینات معماری روی قرنیس ساختمان
corbeil U [معماری شبیه سبدی با تزئینات گل و میوه]
disc U [تزئینات به شکل ستون صاف، مدور و برجسته]
C-scroll U [پیچک هایی به شکل سی و اس بویژه در تزئینات روکوکو]
gutta U تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
sgraffito U تزئینات هنری روی فروف سفالین وغیره
Frigi darium U [تزئینات زیبا و بزرگ در حمام های رومی]
honeycombs U مشبک
cribriform U مشبک
meshy U مشبک
grilled U مشبک
cancellated U مشبک
netted U مشبک
latticed U مشبک
cancellate U مشبک
retiform U مشبک
honeycomb U مشبک
flowing <adj.> U مشبک
reticular U مشبک
retculate U مشبک
gridded U مشبک
drop U [تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
ornament U [تزئینات و اجسامی که برای تزئین به فرش دوخته می شوند.]
Floreale U [سبک تزئینات منزل در معماری هنر نوی ایتالیا]
guilloche U [تزئینات کلاسیک با نوار یا قیان به هم تابیده شده] [معماری]
honeycomb coil U پیچک مشبک
meshwork U کارهای مشبک
fretwork specialist U مشبک کار
lattice woung coil U پیچک مشبک
aperture mask U صفحه مشبک
mesh iron U اهن مشبک
sleeve brick U اجر مشبک
checker brick U اجر مشبک
checker chamber U اطاقک مشبک
hollow brick U اجر مشبک
bar screen U ریچه مشبک
bar screen U دریچه مشبک
interlace U مشبک کردن
lattice grider U تیر مشبک
lattice window U پنجره مشبک
crates U صندوق مشبک
lattice mast U دکل مشبک
lattice windows U پنجره مشبک
lattice suspension bridge U پل اویزشی مشبک
lattice tower U دکل مشبک
lattice tower U برج مشبک
crate U صندوق مشبک
lattic-window U پنجره مشبک
interwove U مشبک کردن
interweaving U مشبک کردن
interweaves U مشبک کردن
interweave U مشبک کردن
interknit U در هم مشبک کردن
lattices U تیر مشبک
air-bick U سفال مشبک
pierced woodwork U چوبکاری مشبک
wire mesh U اهنبندی مشبک
reticulate U مشبک کردن
truss bridge U پل با تیر مشبک
grille U پنجره مشبک
grilles U پنجره مشبک
lattice U کار مشبک
lattice U تیر مشبک
lattices U کار مشبک
perforated cover plates U صفحات مشبک
trussing U تیر مشبک
perforated brick U اجر مشبک
trestle work U پایههای مشبک
shadow mask U صفحه مشبک
latticework U چیز مشبک
truss U تیر مشبک
trusses U تیر مشبک
trussed U تیر مشبک
blow torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes U راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torching U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
Ditterling U [تزئینات خارق العاده شمال اروپا به سبک گروتسکو بی تناسب]
egg-and-dart U [تزئینات کلاسیک با ابزار محدب به شکل تخم مرغ و نیش]
accessorize U اضافه کردن وسایل جانبی و تزئینات به لباس و اتاق و غیره
fusarole U [حلقه ای به شکل نیم دایره در تزئینات میله استوانه ای ستون ها]
Lantern ring U رینگ مشبک یا پنجره ای
chancelor U جداره مشبک [کلیسا]
expanded metal U ورق اهن مشبک
chancel-rail U دیواره مشبک [کلیسا]
chancel-rail U نرده مشبک [کلیسا]
slotted casing U لوله جدار مشبک
grillwork U پنجره مشبک سازی
reticulate U شبکه کردن مشبک
lattic-bridge U تیر حمال مشبک
reinforced grillage U ارماتور مشبک فلزی
interlaced U درهم بافته مشبک
perforated metal basket U سبد فلزی مشبک
reticulum U بافت همبند و مشبک
luggage net U باربند فلزی مشبک
net winged U دارای بال مشبک
mesh reinforcement U ارماتور مشبک فلزی
lattice girder U تیر حمال مشبک
strigil U برس یاماهوت پاکن مخصوص بدن یکرشته تزئینات موجی ساختمان
racked U توری مشبک اشغال گیر
racks U توری مشبک اشغال گیر
rack U توری مشبک اشغال گیر
cellular metal floor raceway U سیم روی کف مشبک اطاق
corner truss U تیر مشبک کنج دار
gridiron U خطوط یا میلههای فلزی مشبک
wracked U توری مشبک اشغال گیر
wracks U توری مشبک اشغال گیر
caul U نوعی روسری مشبک توری
laced column U ستون مشبک با بستهای چپ وراست
lattice analogy U روش قیاس به تیر مشبک
stringing U خطوط خاتم کاری و منبت کاری
pence for any thing U میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
lattic-moulding U [ابزار بند مشبک یا توری مانند]
meshes U شبکه تور مانند یا مشبک کردن
grillage U زمینه و طرح مشبک توری و غیره
air-grating U [پنجره مشبک برای عبور هوا]
mesh U شبکه تور مانند یا مشبک کردن
meshing U شبکه تور مانند یا مشبک کردن
screen pipe U لوله مشبک که در قسمت ابزای چاه نصب میشود
glid U تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
choir-rail U [ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
platelet U صفحه کوچکی در سیستمهای سیالی که سطح ان مشبک ویا دارای کانالهای دقیقی میباشد
bay-leaf U [تزئینات کلاسیک بر طبق برگ خشک کرده ی برگ بو]
Alhambra U تزئینات الحمرا [در ساختمان غربی اسپانیا استفاده می شود که شامل مجموعه ای از غرفه های به هم متصل شده با دو حیاط بزرگ در هر گوشه می شود.]
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
drilling pattern U نمونه مته کاری الگوی مته کاری
honeycombs U بمب یا نارنجک مشبک تکه تکه شونده
honeycomb U بمب یا نارنجک مشبک تکه تکه شونده
plumbery U سرب کاری کارخانه سرب کاری
mosaics U موزاییک کاری معرق معرق کاری
inaction U بی کاری
impotence U کاری
electroplating U اب کاری
plastering U گچ کاری
currie U کاری
slobbery U تف کاری
feckful U کاری
flower piece U گل کاری
intent on doing anything U کاری
impotency U کاری
curries U کاری
malfunctions U کژ کاری
curry U کاری
parget U گچ کاری
malfunctioned U کژ کاری
malfunction U کژ کاری
plasterwork U گچ کاری
under employment U کم کاری
hypofunction U کم کاری
effective U کاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com