English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
crazing U ترک برداری سطحی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
surficial swellings U بادکردگی سطحی زمین در اثریخ زدن اب زیر سطحی خاک
xerographic U عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography U عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stenciling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph U ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
topsoil U خاک سطحی خاک سطحی را برداشتن
geodesy U نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
common control U کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum U سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
trig list U لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
skin-deep <idiom> U سطحی
shallowest U کم اب سطحی
sketchily U سطحی
shallows U کم اب سطحی
skin deep U سطحی
superficial U سطحی
sketchy U سطحی
sketchiest U سطحی
sketchier U سطحی
surface U سطحی
surface water U اب سطحی
low level U سطحی
surfaces U سطحی
acrotic U سطحی
planar U سطحی
surfaced U سطحی
superficiality U سطحی
decahedral U ده سطحی
shallow foundation U پی سطحی
shallow U کم اب سطحی
shallower U کم اب سطحی
piers U پایه و سطحی
surfaced U سطحی جلادادن
surface U سطحی جلادادن
adsorption U کشش سطحی
blanket grouting U تزریق سطحی
ground swell U موج سطحی
singeing U سوختگی سطحی
singed U سوختگی سطحی
pier U پایه و سطحی
singe U سوختگی سطحی
bounding mine U مین سطحی
evaporation U تبخیر سطحی
low level winds U بادهای سطحی
two level store U انباره دو سطحی
heptahedral U هفت سطحی
formal logic U قضاوت سطحی
hexahedral U مکعب شش سطحی
surface contact rectifier U یکسوکننده سطحی
hexahedron U جسم شش سطحی
floating mine U مین سطحی
horizontal curve U پیچ سطحی
impact burst U ترکش سطحی
trihedral U سه روی سه سطحی
interfacial force U کشش سطحی
interfacial tension U کشش سطحی
skin effect U اثر سطحی
adhesion U جاذبه سطحی
adsorption U جذب سطحی
adsorbent U جاذب سطحی
free moisture U رطوبت سطحی
singes U سوختگی سطحی
top soil U خاک سطحی
surface tensity U کشش سطحی
topdress U سطحی ریختن
area load U بار سطحی
dodecahedron U دوازده سطحی
surface dressing U پوشش سطحی
surface erosion U فرسایش سطحی
sheet washing U فرسایش سطحی
surface evaporation U تبخیر سطحی
split-level U چند سطحی
surface inflow U اب سطحی ورودی
epilimnion U اب لایه سطحی
flesh wound U زخم سطحی
surface irrigation U ابیاری سطحی
superficially U بطور سطحی
surface leakage U نشت سطحی
dodecahedral U دوازده سطحی
surface drains U زهکشهای سطحی
surface charge U بار سطحی
surface burst U ترکش سطحی
surface burning U احتراق سطحی
surface corrosion U خوردگی سطحی
suface wind U باد سطحی
surface creep U خزیدن سطحی
smattering U دانش سطحی
surface tension U کشش سطحی
surface detection U اکتشاف سطحی
statical moment U لنگر سطحی
surface detection U راداراکتشافی سطحی
sorption U جذب سطحی
surface moisture U رطوبت سطحی
surface ornament U تزیینات سطحی
surface treatment U روکش سطحی
pentahedral U پنج سطحی
surface width U عرض سطحی
one level memory U حافظه یک سطحی
surfaces U سطحی جلادادن
n level logic U منطق N سطحی
multilevel U چند سطحی
surface treatment U عملیات سطحی
multi level U چند سطحی
surface treatment U اسفالت سطحی
extensive agriculture U کشاورزی سطحی
surface targets U هدفهای سطحی
surface soil U خاک سطحی
extensive cultivation U زراعت سطحی
polyhedral U چند سطحی
surface reverbration U برگشتهای سطحی
surface outflow U اب سطحی خروجی
surface treatment U اندود سطحی
singes U بطور سطحی سوختن
hard surface U سخت کردن سطحی
singed U بطور سطحی سوختن
density of surface charge U چگالی بار سطحی
capital widening U افزایش سطحی سرمایه
skim U بطور سطحی خواندن
case hardening U سخت گردانی سطحی
hard surfacing U سخت گردانی سطحی
skims U بطور سطحی خواندن
surface integral U انتگرال سطحی [ریاضی]
carburize U سخت گرداندن سطحی
skimmed U بطور سطحی خواندن
case harden U سخت گردانی سطحی
singeing U بطور سطحی سوختن
topdress U بطور سطحی پاشیدن
to skim ones the news U به اخبارنگاهی سطحی کردن
adhesion force U نیروی کشش سطحی
adsorb U جذب سطحی کردن
magnetic surface charge U بار سطحی مغناطیسی
surface decarburization U کربن گیری سطحی
octahedron U جسم هشت سطحی
Band-Aids U چارهی سطحی و موقتی
puppy love U عشق سطحی و زودرس
multilevel sort U ترتیب چند سطحی
runoff coefficient U ضریب جریان سطحی
surface fusion welding U جوشکاری ذوبی سطحی
sciolistic U دارای اطلاعات سطحی
Band-Aid U چارهی سطحی و موقتی
in a perfunctory manner U بطور سرسری یا سطحی
singe U بطور سطحی سوختن
superficiality U دانش سطحی بیمایگی
hard face U سخت کردن سطحی
antisurface U ضد عناصر سطحی شناوردشمن
scorches U بطور سطحی سوختن
scorch U بطور سطحی سوختن
subsurface navigation U ناوبری زیر سطحی
adhesion U کشش سطحی پیوستگی
adhesion U کشش سطحی دوسیدگی
heptahedron U جسم هفت سطحی
hydrology U بررسی ابهای سطحی
hokum U نمایش سطحی وبد
subaerial U واقع در قسمت سطحی خاک
skim sweeping U پاک کردن سطحی مینها
street inlet U دریچه ورود فاضلاب سطحی
carboard architecture U [مدل طراحی با سطحی صاف]
once-over <idiom> U یک نگاه سطحی به کسی انداختن
surface reverbration U امواج برگشتی سطحی رادار
hard facing alloy U الیاژ سخت گردانی سطحی
multi level planning U برنامه ریزی چند سطحی
maximum surface temperature U درجه حرارت سطحی حداکثر
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
chireugi U ضربه زدن با دست تماسی-سطحی
base surge U ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
kitsch U پر نمایش و پر لاف و گزاف ولی سطحی
sciolism U اطلاعات ومعلومات سطحی شارلاتان بازی
kopfring U حلقه مخصوص ترکش سطحی بمب
salt bath case hardening U سخت گردانی سطحی حمام نمک
sciolist U دانشمندنما دارای اطلاعات سطحی شارلاتان
skimmer U الت سرشیرگیری مطالعه کننده سطحی
ground waves U امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
wisenheimer U کسیکه معلومات سطحی درهمه چیز دارد
weisenheimer U کسیکه معلومات سطحی در همه چیز دارد
generatrix U نقطه یا خط یا سطحی که سبب احداث خط یا سطح یاجسمی میشود
ground glass U نوعی شیشه نورافشان که دارای سطحی تراشیده است
bedrock U سنگی که در زیر طبقه سطحی زمین واقع است
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
geodetical U کوتاه ترین خطی که دونقطه رادر روی سطحی بهم میپوند د
geodeticline U کوتاه ترین خطی که دونقطه رادر روی سطحی بهم میپوند د
paraboloid U سطحی که در اثر گردش جسم شلجمی بدور خود تشکیل میگردد
greenwash U نمایش سطحی یا ریاکارانه توسط یک سازمان که نگران محیط زیست است
vector U برداری
decerebration U مخ برداری
vectors U برداری
embodiment U در برداری
skimmed U سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skims U سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skim U سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
break even point U نقطه سربسر سطحی از تولیدکه در ان سطح کل درامدبنگاه با کل هزینه ان برابربوده و سود بنگاه صفر است
biopsy U بافت برداری
ingathering U خرمن برداری
hemispherectomy U نیمکره برداری
i know him by his step U از گام برداری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com