Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 11 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
He is in fear of his life.
U
ترس جانش رادارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
it is a racy wine
U
شراب رادارد
He was sick to death . He was fed up to the back teeth .
U
جانش به لب آمد ( رسید )
She paid for it with her life .
U
بقیمت جانش تمام شد
He carried his life in his hand .
U
جانش را درکف نهاده بود
He escaped by the skin of his teeth.
U
بزحمت جانش رانجات داد
best governed country
U
کشوری که بهترین طرزحکومت رادارد
iam a for his life
U
برای جانش دل واپس هستم
rated altitude
U
ارتفاعی که در ان موتورپیستونی بیشترین توان رادارد
esturm
U
مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد
estrus
U
مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com