English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
approach sequence U ترتیب توالی تقرب هواپیماها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
approach schedule U برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
order of fire U ترتیب توالی اتش
sequence number U شماره ترتیب توالی
sequence of command U ترتیب توالی فرامین
collating sequence U توالی ترتیب رشته تلفیق
taximan U متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
random processing U پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
scheduled U ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedule U ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedules U ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
collocation U ترتیب نوبت و ترتیب پرداخت بدهی به طلبکاران
emergency scramble U درگیری اضطراری هواپیماها
duck U درگیر شدن هواپیماها
ducked U درگیر شدن هواپیماها
join up U مجتمع کردن هواپیماها
ducks U درگیر شدن هواپیماها
flight control U سیستم کنترل هواپیماها
duckings U درگیر شدن هواپیماها
chain U 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chains U 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
accesses U تقرب به خدا
approachability U قابلیت تقرب
access U تقرب به خدا
accessed U تقرب به خدا
accessing U تقرب به خدا
to gain a ccess U تقرب جستن
approach line U خط تقرب به باند
approach lane U مسیر تقرب
landing approach U مسیر تقرب
approach clearance U اجازه تقرب
parking plan U طرح پارک کردن هواپیماها
replenish U سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenished U سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
radio range station U ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
ground alert U اماده باش زمینی هواپیماها
ground alert U اماده باش 51 دقیقهای هواپیماها
replenishes U سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenishing U سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
intermediate approach U مسیر تقرب فرعی
angle of approach U زاویه تقرب هواپیما
line of approach U مسیر تقرب یا فرود
approach chart U نقشه تقرب هواپیما
line of approach U راه تقرب به دشمن
ground controled approach U دستگاه تقرب خودکار
he gained access to the king U بشاه تقرب جست
approach route U مسیر تقرب به باند
initial approach U مسیر تقرب اصلی
initial approach U تقرب اولیه هواپیما
radio approach U دستگاه تقرب رادیویی
approach time U زمان تقرب هواپیما
subsequence U توالی
subalternation U توالی
sequence U توالی
sequences U توالی
consecutiveness U توالی
successions U توالی
succession U توالی
consecution U توالی
suits U توالی
suited U توالی
suit U توالی
taxi U حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxiing U حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxied U حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxies U حرکت هواپیماها روی باند فرود
avenues of approach U راههای نفوذی مسیرهای تقرب
successions U نیابت توالی
succession U نیابت توالی
impluse train U توالی ایمپولز
tracked U توالی ردپاراگرفتن
middle succession U توالی میانین
middle succession U توالی وسطی
state succession U توالی دولتها
in succession U به توالی متواترا"
sq U مخفف توالی
progression U توالی تسلسل
progressions U توالی تسلسل
subsere U توالی بعدی
tracks U توالی ردپاراگرفتن
track U توالی ردپاراگرفتن
sequence rule U قاعده توالی
combat liaison U حفظ ارتباط بین هواپیماها درحین پرواز
firing order U ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
attitude indicator U دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
pathfinder guidance U هدایت هواپیماها به وسیله هواپیمای راهنمای مسیر یاراهیاب
force rendezvous U نقطه الحاق هواپیماها یاکشتیها برای اجرای عملیات
into plane service U تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
zmarker beacon U برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
impluse sequence U توالی ضربه جریان
turn in point U نقطه چرخش هواپیما ازمسیر تقرب در مسیر تک
approach line U خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
sequencer U اسباب سنجش توالی وتسلسل
automatic approach and landing U روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
trains U سلسله وقایع توالی حیله جنگی
alphameric sequence U ترکیب حروف و اعداد بترتیب توالی
train U سلسله وقایع توالی حیله جنگی
trained U سلسله وقایع توالی حیله جنگی
power approach U تقرب به روش فرود اجباری در فرودگاههای نامناسب با سیستم برقی
succeed U بدنبال امدن بطور توالی قرار گرفتن
succeeds U بدنبال امدن بطور توالی قرار گرفتن
succeeded U بدنبال امدن بطور توالی قرار گرفتن
batting order U ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
taxiway U محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
handover U تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
availability factor U ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
stepped up separation U حرکت پلهای هواپیماها ارایش پلهای در حرکات هوایی
stream takeoff U حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
angular parallax U تقرب زاویهای دید شکست زاویهای نور
close-ups U نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close-up U نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close up U نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
beacons U برج دریایی برج مراقبت برج کنترل هواپیماها
beacon U برج دریایی برج مراقبت برج کنترل هواپیماها
angle of convergence U زاویه تقرب زاویه پارالاکس
ground readiness U اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
close in security U برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
randomly U بی ترتیب
to order <idiom> U به ترتیب
configuration U ترتیب
set up U ترتیب
anomaly U بی ترتیب
arrangment U ترتیب
anomalies U بی ترتیب
ordering U ترتیب
arrangement U ترتیب
respectively U به ترتیب
ordonnance U ترتیب
catenation U ترتیب
ataxic U بی ترتیب
regularity U ترتیب
regularities U ترتیب
arr U ترتیب
organizations U ترتیب
configurations U ترتیب
arramgement U ترتیب
arrangements U ترتیب
random U بی ترتیب
order U ترتیب
assortment U ترتیب
sequences U ترتیب
regvlarity U ترتیب
pial U بی ترتیب
irregular U بی ترتیب
out of kelter U بی ترتیب
sequence U ترتیب
management U ترتیب
managements U ترتیب
orderless U بی ترتیب
assortments U ترتیب
lay out U ترتیب
systems U ترتیب
system U ترتیب
organization U ترتیب
to make an arrangement U ترتیب
immethodical U بی ترتیب
organisations U ترتیب
disorderly U بی ترتیب
in series U به ترتیب
collocation U ترتیب
kelter or kilter U ترتیب
orderliness U ترتیب
kelter U ترتیب
serialization U ترتیب
on this <adv.> U به این ترتیب
alphabetical order U ترتیب رکوردها
order of battle U ترتیب نیرو
alternatively <adv.> U به ترتیب دیگر
schemed U ترتیب رویه
scheme U ترتیب رویه
concerning this <adv.> U به این ترتیب
permanency U ترتیب همیشگی
permanencies U ترتیب همیشگی
ascending order U ترتیب صعودی
make-up U ترتیب گریم
for this purpose <adv.> U به این ترتیب
hereto <adv.> U به این ترتیب
schemes U ترتیب رویه
orchestration U ترتیب هم اهنگی
apart from that <adv.> U به ترتیب دیگر
at the same time [on the other hand] <adv.> U به ترتیب دیگر
by the same token <adv.> U به ترتیب دیگر
on the other hand <adv.> U به ترتیب دیگر
on the other side <adv.> U به ترتیب دیگر
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگر
as to that <adv.> U به این ترتیب
orchestrations U ترتیب هم اهنگی
hereunto <adv.> U به این ترتیب
partial order U ترتیب جزئی
sequencing U ترتیب دهی
indue order U به ترتیب صحیح
sort key کلید ترتیب
in chronological order U به ترتیب تاریخ
sort order U نظم ترتیب
to map out U ترتیب دادن
gradational U به ترتیب درجه
untune U بی ترتیب کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com