English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 105 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
two wheel tractor U تراکتور دوچرخه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tractors U تراکتور
tractor U تراکتور
crawler tractor U تراکتور
payloader U تراکتور بالابر
diesel engined motive unit U تراکتور دیزلی
diesel engined tractor U تراکتور دیزلی
caterpillar tractor U تراکتور کاترپیلار
snow tractor U تراکتور برف
crawler type tractor U تراکتور نوع خزنده
track layting tractor U تراکتور چرخ زنجیری
wannigan U سقف تراکتور یا ماشین باری
wanigan U سقف تراکتور یا ماشین باری
Bobtail [tractor unit] [American English] U تراکتور [کامیون بدون تریلر]
caterpillar U تراکتور زنجیری بشکل کرم صد پا حرکت کردن
caterpillars U تراکتور زنجیری بشکل کرم صد پا حرکت کردن
tractor U تراکتور یا ماشین شخم زنی گاو اهن موتوری
tractors U تراکتور یا ماشین شخم زنی گاو اهن موتوری
pusher tractor U تراکتور چرخ زنجیری که اسکریپر را هنگام خاکبرداری به حرکت درمی اورد
bike U دوچرخه
bikes U دوچرخه
bicycle دوچرخه
cart U دوچرخه
carted U دوچرخه
carting U دوچرخه
carts U دوچرخه
bicycles U دوچرخه
cycle track U راه دوچرخه رو
folding bicycle U دوچرخه تاشو
cartwright's shop U دوچرخه سازی
handle bar U دسته دوچرخه
motor-assisted pedal cycle [British English] U دوچرخه موتوردار
caisson U ارابه دوچرخه
velocipede U دوچرخه پایی
buglet U بوق دوچرخه
cyclist U دوچرخه سوار
cycling U دوچرخه سواری
push bikes U دوچرخه پایی
push bike U دوچرخه پایی
bicycles U دوچرخه پایی
bicycle U دوچرخه پایی
hansoms U درشکه دوچرخه
hansom U درشکه دوچرخه
cabriolet U درشکه دوچرخه
tandems U دوچرخه دونفری
tandem U دوچرخه دونفری
cyclists U دوچرخه سوار
biker U دوچرخه سوار
bicyclist U دوچرخه سوار
bicycle path U راه دوچرخه رو
bicycle pump U تلمبه دوچرخه
bicycle kick U پای دوچرخه
bicycles U دوچرخه سواری کردن
gearwheel U چرخ رکاب دوچرخه
to go by bicycle U دوچرخه سواری کردن
bike U مخفف bicycle دوچرخه
wheelman U دوچرخه سوار شراعبان
bicycle path U مسیر دوچرخه سواری
bicycle U دوچرخه سواری کردن
to ride a bicycle U دوچرخه سواری کردن
full-suspension bike U دوچرخه کاملا معلق
wheelsman U دوچرخه سوار شراعبان
to walk a bicycle U دوچرخه را با دست بردن
motor cycle U دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
bikes U مخفف bicycle دوچرخه
velodrome U پیست دوچرخه سواری
shay U درشکه دوچرخه دونفره
stage race U مسابقه مرحلهای دوچرخه سواری
to hop on your bicycle U روی دوچرخه خود جهیدن
motor paced U حرکت اتومبیل جلو دوچرخه
fixie bicycle [fixie , one-gear bike without brakes] U دوچرخه تک دنده [با چرخ آزاد]
tilbury U درشکه روباز سبک دوچرخه
She wobbled on her bike. U او [زن] روی دوچرخه خود می لرزید.
peloton U گروه دوچرخه سواران جادهای
australian pursuit U مسابقه تعقیبی 8 نفره دوچرخه سواری
To dismount from a horse(bicycle). U از اسب ( دوچرخه وغیره ) پایین آمدن
to bike U دوچرخه سواری کردن [اصطلاح روزمره]
trailer U یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
It was wrong of you to take the bicycle . U کار غلطی کردی که دوچرخه را برداشتی
I bought the bicycle on impulse . U یکدفعه زد بکله ام واین دوچرخه راخریدم
trailers U یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
ralliear U یکجور گردونه سبک دوچرخه وچهارنفری
cyclo cross U مسابقه دوچرخه درمسیرهای شیبدار و ناهموار
I'm saving up for a new bike. U من برای یک دوچرخه جدید صرفه جویی می کنم.
fixed-gear bicycle U دوچرخه دنده ثابت [بدون چرخ آزاد]
He fell off his bike and bruised his knee. U او [مرد] از دوچرخه افتاد و زانویش کوفته [کبود] شد.
italian pursuit U مسابقه تعقیبی تیمی دوچرخه سواری از 2 تا 5 نفر
banking track U انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
point race U مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
burn off U خسته کردن رقیب باگرفتن سرعت اولیه دوچرخه
pursuits U مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
kermesse U مسابقه دوچرخه سواری 3 تا5 مایل در شهر و خارج
pursuit U مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
madison U مسابقه دوچرخه سواری استقامت 6 روزه بین 2 تیم
dog cart U یکجورگردونه دوچرخه که کرسیهای ان پشت بپشت گذاشته شده وبرای
golf cart U گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
suck wheels U رکاب زدن پشت سر دوچرخه سوار دیگر به منظور کاستن از فشار هوا
wheel sucker U دوچرخه سوار ماهر در ادامه مسیر پشت سر نفر دیگری برای کاستن از فشار هوا
sag wagon U وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
miss and out U مسابقه دوچرخه سواری بین 3 نفر یا بیشتر که نفر اخرحذف میشود
banked track U پیست اتومبیلرانی با انحنای برجسته پیست انحناداربرجسته دوچرخه سواری
Tune in tomorrow when we'll be exploring what things to look for in a bike computer. U کانالتان را فردا [به این برنامه] تنظیم کنید وقتی که ما بررسی می کنیم به چه چیزهایی درکامپیوتر دوچرخه توجه کنیم.
Now that it's summer the thing to do would be to use the bicycle to commute to work. U حالا که تابستان است کاری که می توان کرد این است که از دوچرخه برای رفت و آمد به سر کاراستفاده کرد.
tour de france U مسابقه تور دو فرانس بمسافت 0004 کیلومتر در12 روز که دوچرخه سواران از کشورهای فرانسه بلژیک اسپانیا ایتالیا المان و سویس می گذرند و از سال 3091پایه گذاری شده و اغلب مسیرکوهستانی است
bell lap U زنگ اخرین دور مسابقه دوچرخه سواری صدای زنگ در اخرین دور دو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com