English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bar pattern U ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
image sharpness U خطوط مورب تحت زاویه معین
raster U خطوط مورب تحت زاویه مخصوص بصورت هاشورترام
range angle U زاویه مربوط به برد مورب هدف
graduated circle of an alidade U دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
stepped lines U خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
angle of elevation U زاویه درجه
round angle U زاویه 063 درجه
straight angle U زاویه 081 درجه
elevations U حرکت در ارتفاع زاویه درجه
arcdegree U درجه [یکای زاویه] [ریاضی]
arc degree U درجه [یکای زاویه] [ریاضی]
obtuse U منفرجه زاویه 09 تا 081 درجه
degree U درجه [یکای زاویه] [ریاضی]
slew U گردش تحت زاویه 09 درجه
degree of arc U درجه [یکای زاویه] [ریاضی]
sextant U زاویه یا قوس دارای 06 درجه
elevation U حرکت در ارتفاع زاویه درجه
rotation by ... U گردش [چرخش] به مقدار ... [ درجه دما یا زاویه]
hard spun U [نخ با تاب زیاد با زاویه ای معادل سی تا چهل و پنج درجه نسبت به محور عمودی]
fret U [نقشه پیچ در پیچ در حاشیه با استفاده از خطوط افقی و عمودی با زوایای ۹۰ درجه و مربوط به کشور چین]
stern attack U در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
broad arrow engine U موتور پیستونی با سه ردیف سیلندر که با زاویه کمتر از09 درجه نسبت به یکدیگرقرارگرفته اند
abeam U یاتاقانهایی که تحت زاویه 09یا 072 درجه بطور عمود برمحور طولی رسانگر قرارگرفته اند
musub duchi U موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
grating U ترام
gratings U ترام
line raster U ترام سطری
line raster U ترام خطی
image sharpness U ترام تصویر
image registration U ترام تصویر
isobar U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isobars U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isotherm U خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
an fitting U رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
isohaline U خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
longitudinal dihedral U اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
grivation U زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
coragne line U خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
isobath U خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
entering angle U زاویه ورودی زاویه دخول
loss angle U زاویه تلف زاویه تلفات
declination U زاویه انحراف زاویه میل
angle of rotation U زاویه دوران زاویه چرخش
angle of convergence U زاویه تقرب زاویه پارالاکس
angle of repose U زاویه تعادل زاویه ارامش
skewed U مورب
inclined U مورب
skews U مورب
oblique U مورب
skewing U مورب
crisscross U مورب
skew U مورب
bevel U مورب
diagonal U مورب
beam attack U تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
bombing angle U زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
diagonal pass U پاس مورب
diagonalcut U برش مورب
ramp sight U دید مورب
oblique projection U تصویر مورب
diagonal flow U جریان مورب
oblique U عکس مورب
oblique compartment U زمین مورب
diagonal perspective U پرسپکتیو مورب
kitty corner U مورب اریب
oblique fire U اتش مورب
oblique plane U سطح مورب
worm gear U دنده مورب
inclined axis U محور مورب
scissor junction U تقاطع مورب
catercornered U بطور مورب
inclined axis U محور مورب
bevel gear U دنده مورب
skew throat U گلوی مورب
inclined plane U سطح مورب
catercorner U بطور مورب
cornerways U بطور اریب مورب
cornerwise U بطور اریب مورب
traversing U حرکت عرضی یا مورب
traverses U حرکت عرضی یا مورب
traverse U حرکت عرضی یا مورب
traversed U حرکت عرضی یا مورب
slant range U برد مورب هدف
oblique U حاده یا منفرجه مورب
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
auxiliary contours U خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
obliquely U بشکل اریب بطور مورب
shoulder patch U درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator U صفحه مدرج درجه طبلک درجه
featherstitch U کوک مورب و چپ و راست درحاشیه دوزی
constant angle arch dam U بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
much less U کوچکتر
minor U کوچکتر
lessin size U کوچکتر
lesser U کوچکتر
neath or neath U کوچکتر از
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third class U درجه سوم بلیط درجه 3
third-class U درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation U درجه ارتفاع درجه بلندی
the lesser bear U خرس کوچکتر
take in <idiom> U کوچکتر کردن
undersized U کوچکتر از معمول
less U اصغر کوچکتر
in miniature U بمقیاس کوچکتر
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
berm U خاکریزی پله مانندی که در دو طرف کانال به صورت مورب ریخته میشود
cradle-snatcher U ایجادرابطهجنسیبا فرد کوچکتر
undersized U کوچکتر ازاندازه معمولی
beneath U روی خاک کوچکتر
This is smaller than that. U این کوچکتر از آن است.
angle offset method U روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
superelevation U تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
parallactic angle U زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
microcopy U رونوشت خیلی کوچکتر از اصل
priory U دیر یا خانقاه کوچکتر ازصومعه
priories U دیر یا خانقاه کوچکتر ازصومعه
wildcat U فشنگ با گلوله کوچکتر ازپوکه
wildcats U فشنگ با گلوله کوچکتر ازپوکه
subsystem U بخش کوچکتر سیستم بزرگ
compartmentalised U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalizes U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalizing U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalises U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalize U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalising U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalized U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compressing U فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
compress U فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
compresses U فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
clip U انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
perspectives U ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند
perspective U ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند
clipped U انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
clips U انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
break bulk point U نقطه تقسیم اماد کشتی به داخل قایقهای کوچکتر
clippings U انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
threads U برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
thread U برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
z scale U نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
borrowed U عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
borrows U عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
borrow U عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
campus network U شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی
backbone U گروههای کاری و شبکههای کوچکتر به عنوان بخش هایی به آن وصل هستند
backbones U گروههای کاری و شبکههای کوچکتر به عنوان بخش هایی به آن وصل هستند
The main road bears to the right. U این جاده اصلی به کمی راست [مورب در سمت راست] ادامه دارد.
trick U خطوط
tricked U خطوط
cotidal lines U خطوط هم مد
tricking U خطوط
apogee U زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
enhance U حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhancing U حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhances U حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhanced U حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
apex angle U زاویه راسی هدف زاویه راسی
brevet U درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
line of induction U خطوط القا
equipotential lines U خطوط هم پتانسیل
zigzag U خطوط منکسر
extension lines U خطوط دنباله
line of communications U خطوط مواصلات
absorption lines U خطوط دراشامی
absorption spectrum U خطوط جذبی
air way station U خطوط هوایی
isovent U خطوط هم باد
balmer lines U خطوط بالمر
line of flux U خطوط قوا
line spacing U فاصله خطوط
dedicated lines U خطوط اختصاصی
cotidal lines U خطوط مدیکسان
outside lines U خطوط حمله
leading U فاصله خطوط
closed traverse U خطوط متقاطع
dark lines U خطوط تاریک
lines of force U خطوط نیرو
lines of force U خطوط قوا
lines of communication U خطوط مواصلاتی
emission spectrum lines U خطوط نشری
symmetry lines U خطوط تقارن
line to line fault U تماس خطوط
isostatic lines U خطوط ایزواستاتیک
isocline U خطوط هم شیب
front lines U خطوط مقدم
zigzags U خطوط منکسر
zigzagged U خطوط منکسر
isochromatique U خطوط همرنگ
street railway U خطوط تراموا
stream lines U خطوط جریان
curvature lines U خطوط منحنی
curvature lines U خطوط مدور
fraunhofer lines U خطوط فرانهوفر
along line U در امتداد خطوط
flowlines U خطوط جریان
zigzagging U خطوط منکسر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com