Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 153 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
telecommunication traffic
U
ترافیک مخابرات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
road traffic
U
ترافیک جاده ترافیک خیابان
communication operation instructions (co
U
دستور کار مخابرات دستورالعمل مخابرات
traffics
U
ترافیک
trafficking
U
ترافیک
traffic
U
ترافیک
trafficked
U
ترافیک
telecommunication traffic
U
ترافیک ارتباطات
telephone traffic
U
ترافیک تلفنی
traffic on public roads
U
ترافیک
[جاده]
telephone traffic recorder
U
ثبات ترافیک
traffic control
U
کنترل ترافیک
heavy traffic
U
ترافیک سنگین
street traffic
U
ترافیک
[جاده]
traffic induit
U
ترافیک القایی
through traffic
U
ترافیک ترانزیتی
density of traffic
U
تراکم ترافیک
high speed traffic
U
ترافیک سریع
traffic flow
U
کشش ترافیک
single lane
[file]
traffic
U
ترافیک تک خطی
dense traffic
U
ترافیک سنگین
induced traffic
U
ترافیک القایی
frequency of calls
U
تراکم ترافیک
moving traffic
U
ترافیک در حال حرکت
to divert
[British E]
/ detour
[American E]
[the]
traffic
U
منحرف کردن ترافیک
There is heavy traffic.
U
ترافیک سنگین است.
The traffic is heavy.
U
ترافیک سنگین است.
to bring traffic to a standstill
U
ترافیک را متوقف کردن
to obstruct
[tie up]
(the) traffic
U
مانع ترافیک شدن
commercial road traffic
U
ترافیک جاده تجاری
rush-hour traffic
U
ساعت شلوغی ترافیک
to block
[hold up]
(the) traffic
U
ترافیک را نگه داشتن
average daily traffic
[ADT]
U
متوسط ترافیک روزانه
in normal situations on public roads
U
در ترافیک معمولی خیابان
turning traffic
U
ترافیک پیچ دار
to direct traffic through
U
ترافیک را از طریق...هدایت کردن
to regulate the traffic
U
[جریان]
ترافیک را کنترل کرن
to regulate the flow of traffic
U
[جریان]
ترافیک را کنترل کرن
communication
U
مخابرات
electric communication
U
مخابرات
Is there a road with little traffic?
U
آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
road capacity
U
کشش جاده ازنظر حداکثر ترافیک
During the rush hours.
درساعات شلوغی
[پر رفت وآمد پر ترافیک]
signal center
U
مرکز مخابرات
signal corps
U
قسمت مخابرات
signal corps
U
رسته مخابرات
signal communications
U
ارتباط و مخابرات
signal panel
U
پرده مخابرات
telecommunication technique
U
تکنیک مخابرات
telecommunication network
U
شبکه مخابرات
subscriber line
U
خط مشترک
[مخابرات]
signal bridge
U
پل مخابرات ناو
telecommunications
U
مخابرات تلگرافی
intercoms
U
مخابرات داخلی
intercom
U
مخابرات داخلی
transmissions
U
مخابرات ارسال
transmissions
U
مخابره مخابرات
transmission
U
مخابره مخابرات
communication
U
ارتباط و مخابرات
signalled
U
رسته مخابرات
signaled
U
رسته مخابرات
signal
U
رسته مخابرات
panels
U
پرده مخابرات
panel
U
پرده مخابرات
communications
U
ارتباط و مخابرات
communication center
U
مرکز مخابرات
communication engineer
U
مهندس مخابرات
communication engineering
U
مهندسی مخابرات
signal axis
U
محور مخابرات
radiographic
U
مخابرات رادیویی
panel code
U
کد پرده مخابرات
marking panel
U
پرده مخابرات
data link
U
محور مخابرات
interphone
U
مخابرات داخلی
transmission
U
مخابرات ارسال
communication receiver
U
گیرنده مخابرات
communication theory
U
تئوری مخابرات
communication technician
U
تکنیسین مخابرات
to open something to
[the]
traffic
U
چیزی را برای
[دسترسی به]
ترافیک باز کردن
air traffic control radar system
U
راداری کمکی در سیستم کنترلی ترافیک هوایی
to be closed to
[all]
traffic
U
برای
[همه نوع]
ترافیک بسته بودن
cordless telephone
U
تلفن بی سیم
[مخابرات]
cordless
[cordless telephone]
U
تلفن بی سیم
[مخابرات]
communication network
U
شبکه ارتباط و مخابرات
communication technician
U
تعمیر کارفنی مخابرات
intercept
U
نفوذکردن در شبکه مخابرات
strangle
U
در مخابرات یعنی دستگاه
cordless phone
U
تلفن بی سیم
[مخابرات]
signalled
U
علایم مخابراتی مخابرات
master station
U
پست اصلی مخابرات
digital subscriber line
[DSL]
U
خط مشترک دیجیتال
[مخابرات ]
intercepted
U
نفوذکردن در شبکه مخابرات
intercepting
U
نفوذکردن در شبکه مخابرات
communication chief
U
رئیس مخابرات یکان
helio
U
ایینه ویژه مخابرات
communication and electronics
U
رسته مخابرات و الکترونیک
area signal center
U
مرکز مخابرات منطقه
signal
U
علایم مخابراتی مخابرات
signal operation instruction
U
دستور کار مخابرات
standing operating procedures
U
روش جاری مخابرات
intercepts
U
نفوذکردن در شبکه مخابرات
signaled
U
علایم مخابراتی مخابرات
intercommunication
U
مخابرات داخلی یکان
panels
U
پرده شبکه مخابرات
panel
U
پرده شبکه مخابرات
stabling siding
U
دوراهی راه آهن
[برای بیرون بودن از ترافیک]
parking siding
U
دوراهی راه اهن
[برای بیرون بودن از ترافیک]
siding
[railway]
U
دوراهی راه آهن
[برای بیرون بودن از ترافیک]
siding
[railway]
U
دوراهی راه اهن
[برای بیرون بودن از ترافیک]
stabling siding
U
دوراهی راه اهن
[برای بیرون بودن از ترافیک]
parking siding
U
دوراهی راه آهن
[برای بیرون بودن از ترافیک]
cordless
[cordless telephone]
U
گوشی تلفن بی سیم
[مخابرات]
phone extension
U
شماره تلفن فرعی
[مخابرات]
sign off
U
علایم ختم مخابرات یامکالمات
spring loaded
U
فنری کلید ناپایدار در مخابرات
cordless phone
U
گوشی تلفن بی سیم
[مخابرات]
asymmetric digital subscriber line
[ADSL]
U
خط مشترک دیجیتال نامتقارن
[مخابرات ]
wigway
U
ارتباط و مخابرات به وسیله پرچم
teletypewriter
U
دستگاه تایپ مخابرات تلگرافی
cordless telephone
U
گوشی تلفن بی سیم
[مخابرات]
cryptofacility
U
تاسیسات مربوط به مخابرات رمز
radiograph
U
پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
communication deception
U
گول زدن دشمن در ارتباط و مخابرات
cryptocompromise
U
تولید خطر برای مخابرات رمز
tele communication
U
مخابرات تلفنی وغیره ازمسافات دور
radiographs
U
پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
demodulate
U
از مخابرات رادیویی مطالب رمزی کشف کردن
loran
U
تعیین خط سیر هواپیمایاکشتی بوسیله مخابرات رادیویی
lights out
U
علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
serial
U
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سری , مثل مودم تلفن
serials
U
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سری , مثل مودم تلفن
high bit-rate digital subscriber line
[HDSL]
U
خط مشترک دیجیتال برای نرخ بیت بالا
[مخابرات ]
slipped
U
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
slips
U
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
automatic terminal information service
U
ارسال مداوم اطلاعات غیرکنترلی ثبت شده در مناطق ترمینالهای دذارای ترافیک سنگین
slip
U
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
teleprinters
U
تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس
teleprinter
U
تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس
phonopore
U
اسبابی که بوسیله ان مخابرات تلفنی را ازتوی سیم تلگراف می گذراند
crosstalk
U
سیگنالهی ناخواسته درمجموعهای از مدارات ارتباطی یا کامپیوتری که ازوجود ترافیک در کانالهای دیگر یا از تداخل ناشی میشود
dial up line
U
خط تلفن معمولی که میتواندبه عنوان دست دستگاه فرستنده در مخابرات استفاده شود
switching
U
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
track telling
U
ارتباط و مخابرات بین هواپیمای شناسایی و سیستم کنترل و ردگیری زمینی مبادله اخبار و اطلاعات ردگیری و تعقیب هدف
G.
U
استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود
communication engineering
U
تکنیک مخابرات تکنیک جریان ضعیف
axis of signal communication
U
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
private automatic branch exchange
U
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
shoulders
U
[اصطلاحا جمع شدگی یا کیس شدن فرش در یک قسمت از آن می باشد که یا در اثر ترافیک و یا قرار دادن نامناسب مبلمان بوجود می آید. در صورتی که برآمدگی فرش برطرف نشود به الیاف آسیب زیادی می رسد و پاره می شود.]
early token release
U
در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است
bumper-to-bumper traffic
U
ترافیک سپر به سپر
stop-and-go traffic
U
ترافیک سپر به سپر
corn-rowing
[grinning]
U
راه راه شدن پرزها بخاطر رفت و شد زیاد روی فرش که پرزها بصورت شیارهای باریک در جهت عمود با ترافیک روی فرش قرار می گیرند
grinning
[cornrowing]
U
[راه راه شدن پرزها بخاطر رفت و شد زیاد روی فرش که پرزها بصورت شیارهای باریک در جهت عمود با ترافیک روی فرش قرار می گیرند.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com