English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
moving traffic U ترافیک در حال حرکت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
road traffic U ترافیک جاده ترافیک خیابان
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
trafficking U ترافیک
traffics U ترافیک
trafficked U ترافیک
traffic U ترافیک
heavy traffic U ترافیک سنگین
single lane [file] traffic U ترافیک تک خطی
telecommunication traffic U ترافیک ارتباطات
telecommunication traffic U ترافیک مخابرات
telephone traffic U ترافیک تلفنی
telephone traffic recorder U ثبات ترافیک
traffic induit U ترافیک القایی
traffic control U کنترل ترافیک
through traffic U ترافیک ترانزیتی
frequency of calls U تراکم ترافیک
induced traffic U ترافیک القایی
dense traffic U ترافیک سنگین
density of traffic U تراکم ترافیک
street traffic U ترافیک [جاده]
traffic on public roads U ترافیک [جاده]
traffic flow U کشش ترافیک
high speed traffic U ترافیک سریع
to bring traffic to a standstill U ترافیک را متوقف کردن
commercial road traffic U ترافیک جاده تجاری
average daily traffic [ADT] U متوسط ترافیک روزانه
to block [hold up] (the) traffic U ترافیک را نگه داشتن
to obstruct [tie up] (the) traffic U مانع ترافیک شدن
to divert [British E] / detour [American E] [the] traffic U منحرف کردن ترافیک
rush-hour traffic U ساعت شلوغی ترافیک
turning traffic U ترافیک پیچ دار
The traffic is heavy. U ترافیک سنگین است.
There is heavy traffic. U ترافیک سنگین است.
in normal situations on public roads U در ترافیک معمولی خیابان
to regulate the traffic U [جریان] ترافیک را کنترل کرن
to direct traffic through U ترافیک را از طریق...هدایت کردن
to regulate the flow of traffic U [جریان] ترافیک را کنترل کرن
Is there a road with little traffic? U آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
During the rush hours. درساعات شلوغی [پر رفت وآمد پر ترافیک]
road capacity U کشش جاده ازنظر حداکثر ترافیک
to be closed to [all] traffic U برای [همه نوع] ترافیک بسته بودن
to open something to [the] traffic U چیزی را برای [دسترسی به] ترافیک باز کردن
air traffic control radar system U راداری کمکی در سیستم کنترلی ترافیک هوایی
parking siding U دوراهی راه آهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
stabling siding U دوراهی راه آهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
siding [railway] U دوراهی راه آهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
siding [railway] U دوراهی راه اهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
stabling siding U دوراهی راه اهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
parking siding U دوراهی راه اهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
serials U روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سری , مثل مودم تلفن
serial U روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سری , مثل مودم تلفن
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
slipped U روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
slips U روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
slip U روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
automatic terminal information service U ارسال مداوم اطلاعات غیرکنترلی ثبت شده در مناطق ترمینالهای دذارای ترافیک سنگین
crosstalk U سیگنالهی ناخواسته درمجموعهای از مدارات ارتباطی یا کامپیوتری که ازوجود ترافیک در کانالهای دیگر یا از تداخل ناشی میشود
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile U بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion U معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
shoulders U [اصطلاحا جمع شدگی یا کیس شدن فرش در یک قسمت از آن می باشد که یا در اثر ترافیک و یا قرار دادن نامناسب مبلمان بوجود می آید. در صورتی که برآمدگی فرش برطرف نشود به الیاف آسیب زیادی می رسد و پاره می شود.]
early token release U در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است
power traverse U مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
k day U روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
bumper-to-bumper traffic U ترافیک سپر به سپر
stop-and-go traffic U ترافیک سپر به سپر
grinning [cornrowing] U [راه راه شدن پرزها بخاطر رفت و شد زیاد روی فرش که پرزها بصورت شیارهای باریک در جهت عمود با ترافیک روی فرش قرار می گیرند.]
corn-rowing [grinning] U راه راه شدن پرزها بخاطر رفت و شد زیاد روی فرش که پرزها بصورت شیارهای باریک در جهت عمود با ترافیک روی فرش قرار می گیرند
traveled U حرکت
shift U حرکت
shifted U حرکت
demeanor U حرکت
stirabout U حرکت
demeanour U حرکت
behaviour U حرکت
shifts U حرکت
frozen U بی حرکت
travels U حرکت
animal U حس و حرکت
animals U حس و حرکت
statist U بی حرکت
circulations U حرکت
geste U حرکت
gest U حرکت
stationary U بی حرکت
running U در حرکت
as you were U حرکت از نو
travel U حرکت
moves U حرکت
behavior U حرکت
agog U در حرکت
immobile U بی حرکت
progressing U حرکت
progresses U حرکت
movement U حرکت
stillest U بی حرکت
circulation U حرکت
stills U بی حرکت
still U بی حرکت
gesture U حرکت
agoing U در حرکت
gestured U حرکت
gesturing U حرکت
progressed U حرکت
progress U حرکت
locomotion U حرکت
vapid U بی حرکت
stock-still U بی حرکت
moveless U بی حرکت
motionless U بی حرکت
ambulation U حرکت
afloat U در حرکت
animations U حرکت
stirrings U حرکت
departures U حرکت
departure U حرکت
stir U حرکت
animation U حرکت
stirred U حرکت
stiller U بی حرکت
oi U در حرکت
motions U حرکت
haviour U حرکت
square move U حرکت
stock still U بی حرکت
pats U بی حرکت
traverse U حرکت
traversed U حرکت
otiose U بی حرکت
motion U حرکت
motioning U حرکت
on the move U در حرکت
motioned U حرکت
hold still <idiom> U بی حرکت
behaviuor U حرکت
scrolling U حرکت
patting U بی حرکت
move U حرکت
traverses U حرکت
maneuver U حرکت
sedentary U بی حرکت
stirs U حرکت
traversing U حرکت
moved U حرکت
inert U بی حرکت
vowel point U حرکت
pat U بی حرکت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com