English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 70 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
gallet U تراشه سنگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ribbon U تسمه تراشه
ribbons U تسمه تراشه
splinter U تراشه خرده شیشه
splinter U تراشه کردن متلاشی شدن وکردن
splinter U تراشه چوب
splintered U تراشه خرده شیشه
splintered U تراشه کردن متلاشی شدن وکردن
splintered U تراشه چوب
splintering U تراشه خرده شیشه
splintering U تراشه کردن متلاشی شدن وکردن
splintering U تراشه چوب
splinters U تراشه خرده شیشه
splinters U تراشه کردن متلاشی شدن وکردن
splinters U تراشه چوب
sliver U تراشه
sliver U قاش کردن تراشه کردن
slither U سنگریزه تراشه
slithered U سنگریزه تراشه
slithering U سنگریزه تراشه
slithers U سنگریزه تراشه
wafer U یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
wafers U یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
splint U تراشه کردن تراشه
splint U نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
chipping U تراشه
shavings U تراشه
turnings U تراشه
chip U تراشه
chips U تراشه
silicon chip U تراشه سیلیکن
silicon chip U تراشه سیلیکان
silicon chip U تراشه سیلیسی
silicon chips U تراشه سیلیکن
silicon chips U تراشه سیلیکان
silicon chips U تراشه سیلیسی
shaving U تراشه
foil U تراشه
foiled U تراشه
foiling U تراشه
foils U تراشه
paring U تراشه
parings U تراشه
abrasive grit U تراشه
biochip U تلاش صنعت کامپیوتر برای تبدیل ارگانیزم زنده به ریزه تراشه ها
ce U تراشه تواناکننده
ce U تراشه فعال کننده
chip enable U تواناکننده تراشه
chip family U چند تراشه مربوط به هم
chip select U انتخاب تراشه
computer on a chip U کامپیوتر روی یک تراشه
cs U انتخاب تراشه
dual in line package U بسته درون برنامهای دوواحدی نوعی پایه متداول که روی ان یک تراشه نصب میشود
excelsior U تراشه
expansion card U کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
field alterable control element U یک تراشه که در بعضی سیستمها بکار می رود و به استفاده کننده اجازه میدهدتا ریز برنامه نویسی کند
flinders U تراشه
memory chip U تراشه حافظه
microcomputer ship U تراشه ریزکامپیوتر
microminiature chip U تراشه ریزمقیاس
pin compatible U تراشه هایی که عملکردمشابهی دارند و می توانندبجای هم قرار گیرند
ramentum U تراشه
scobs U تراشه چوب
sixteen bit chip U تراشه 61 بیتی
slsi U Intergration Scale SuperLarge تراشه هایی با تراکم ماوراء بزرگ
splintery U تراشه وار
swarf U تراشه
swarf U تراشه سنگ زنی
thirty two bit chip U تراشه 23 بیتی
z 0 U یک تراشه پردازنده 8 بیتی که به عنوان مبنایی برای ریزکامپیوترها بکار می رود
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com