English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
air movement of patients U ترابری هوایی بیماران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
air movement of patients U ترابری بیماران از طریق هوا
airlift U ترابری هوایی
airlifted U ترابری هوایی
airlifting U ترابری هوایی
airlifts U ترابری هوایی
air carrier U شرکت ترابری هوایی
air transportable U قابل ترابری هوایی
air transport operation U عملیات ترابری هوایی
air transport group U گروه ترابری هوایی
tactical airlift U ترابری تاکتیکی هوایی
air transport liaison officer U افسر رابط ترابری هوایی
attached airlift service U یکان ترابری هوایی زیرامر
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
air tropping U ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل
air transport allocations board U هیئت تعیین کننده سهمیه ترابری هوایی
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
casualty staging unit U یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
sick call U صف بیماران
sick list U صورت بیماران
medical evacuation U تخلیه بیماران
wardroom U سالن بیماران بیمارستان
lazaret U اسایشگاه بیماران فقیروجذامی
lazaretto U اسایشگاه بیماران فقیروجذامی
clearing station U ایستگاه تخلیه بیماران
clearing station U پست تخلیه بیماران
diet kitchen U اشپزخانه بیماران فقیر
evacuee U بیماران تخلیه شده پزشکی
evacuees U بیماران تخلیه شده پزشکی
basic relay post U پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
hospitaler U فرقههای مسیحی که از بیماران ومعلولین پرستاری میکردند
staging U اسکان دادن بستری کردن بیماران به طورموقت
Do you have ... for diabetics? آیا شما ... برای بیماران قند دارید؟
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
litters U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
night light U شمع کوچک که شب هنگام دراطاق بیماران برافروزند چراغ شب
littering U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
littered U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
litter U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
transport U ترابری
transports U ترابری
transportation U ترابری
transporting U ترابری
shipping U ترابری
transported U ترابری
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
wards U اطاق عمومی بیماران بستری صغیری که تحت قیومت باشد محجور
ward U اطاق عمومی بیماران بستری صغیری که تحت قیومت باشد محجور
pay load U فرفیت ترابری
seaboat U قایق ترابری
transport U ترابری حامل
transport U ترابری کردن
transporting U ترابری کردن
transported U ترابری حامل
transporting U ترابری حامل
amphibious lift U ترابری اب و خاکی
cargo transport U هواپیمای ترابری
transported U ترابری کردن
portability U قابلیت ترابری
transports U ترابری حامل
transports U ترابری کردن
assault lift U ترابری هجومی
cf U قیمت و هزینهی ترابری
amphibious transport dock U ناومخصوص ترابری اب خاکی
less than release unit U یکان درخط ترابری
attack transport U ناو ترابری نیروی تک
pipeage U ترابری بوسیله لوله
pipage U ترابری بوسیله لوله
Berlin Transport Authority [BVG] U اداره ترابری برلین
bedsore U زخمی که بعلت خوابیدن متمادی در بستر و نرسیدن خون کافی به پشت بیماران ایجادمیشود
international road transport U ترابری بین المللی جاده ای
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
assault shipping U ترابری دریایی در عملیات هجومی اب خاکی
blocking and chocking U مهار بار روی وسیله ترابری
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
busing U رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
bus U رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
bussing U رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
busses U رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
bussed U رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
bused U رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
buses U رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
block stowage loading U بارگیری وسایل هم مقصد دریک قسمت از وسیله ترابری
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air photographic U شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
recovers U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
direct admission U مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
recover U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
medical assemblage U مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
recovering U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
clearings U تخلیه محل تخلیه بیماران
clearing U تخلیه محل تخلیه بیماران
trunkair route U مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
chalk number U شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
chalk commander U فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
air position U موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
air defense readiness U وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
air distant support U پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
air alert warning U اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
heavy lift U حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
atmospheric U هوایی
air strike U تک هوایی
aerial U هوایی
stuffiness U بد هوایی
skyway U پل هوایی
airs U هوایی
air U هوایی
air attack U تک هوایی
aired U هوایی
aviation medicine U طب هوایی
airborne U هوایی
air raid U تک هوایی
air built U هوایی
air raids U تک هوایی
aerobic U هوایی
air head U سر پل هوایی
aerials U هوایی
aerobics U هوایی
air lane U خط هوایی
air drawn U هوایی
pneumatic U هوایی
acclimatization U هم هوایی
strikes U تک هوایی
raided U تک هوایی
raid U تک هوایی
overhead U هوایی
airhead line U خط سر پل هوایی
airy U هوایی
aerial line U خط هوایی
overpass U پل هوایی
over-pass U پل هوایی
linear distance U خط هوایی
flying bridge U پل هوایی
strike U تک هوایی
anti aircraft U ضد هوایی
raiding U تک هوایی
raids U تک هوایی
overhead line U خط هوایی
aery U هوایی
overpasses U پل هوایی
overhead roadway U پل هوایی
AA U ضد هوایی
overhead conductor U خط هوایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com